شــهــدای امدادگر

:1816985- سيد مصطفى هاديان زواره والذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبيل ا... باموالهم و انفسهم اعظم درجه ((عند ا... و اولئك هم الفائزون)) آنانكه ايمان آوردند و از اهل خود هجرت گزيدند و در راه خدا با مال و جان جهاد كردند نزد خدا مقام بلندى دارند. ------------------------- با درود و سلام بر يگانه منجى عالم بشريت فرمانده كل عمليات رزمندگان اسلام و يارى دهنده مستضعفين و درهم كوبنده مستكبرين و بر افراشته كننده پرچم لااله الا ا... و محمد رسول ا... (ص) در تمامى جهان حضرت مهدى (عج) و نايب بر حق او امام امت. درود و سلام به ارواح مطهر و پاك شهداى انقلاب اسلامى بخصوص شهيدان پاكباخته در جنگ تحميلى درود و سلام بر رزمندگان جان بر كف جبهه هاى نبرد كه با نثار خون خويش چگونه زيستن و چگونه مردن را به ما مى آموزند. و درود و سلام بر مردم هميشه در صحنه كه به حقيقت پشتيبان واقعى رزمندگان هستند. ((اللهم ارزقنى توفيق الشهاده فى سبيلك)) بار خدايا، الهى معبودا: شهادت در راهت را نصيب من بگردان بارخدايا اينك كه در راهت گام برداشته ام اين آرزويم را برآور، پروردگارا قسم به قرآنى كه بر رسولت نازل كردى شرمم ميشود كه در روز محشر بدن سرورم حسين (ع) در راه اسلام پاره، پاره و بى سرباشد و من با كوله بارى از گناه نزد تو بيايم پس مرگ مرا شهادت قرار ده كه موجب افتخار من است. الهى چگونه ميتوانم آسوده باشم و دشمن در خانه من جاى پايش را محكم كند. مردن در بستر در اين زمان ننگ است. اى مردم آرزو دارم كه با چهره اى خونين و بدن پاره، پاره، رسول خدا (ص) و امام حسين (ع) را ملاقات كنم تا در پيشگاه خداوند و شهداى اسلام روسفيد باشم.و همچون شهيدان بر مرگ سرخ لبخند بزنم زيرا هدف من ا... و آرزويم شهادت است. به شهيدان سوگند، نمى خواهم به ناكامى در اين بستر بميرم. كه ميخواهم ميان بسترى ديگر بميرم. ميان بسترى از خون ميان كرخه و كارون به پيكارى ز هر پيكارى خونين تر بميرم. بدست رنج و بيمارى نخواهم مرد در بستر خدايا من چرا اينگونه شرم آور بميرم. آرى چنين است عزم همچون آهن من. اى عاشقان شهادت اگر عاشق حقيقى شهادت هستيد رو به جبهه كنيد من به جبهه ميروم تا به عهد و پيمانى كه در خيابانها و مساجد با شعار ا... اكبر و خمينى رهبر با خدا بستم وفا كنم من ميروم تا عليه كفار و منافقين بجنگم و به فرمان امام عظيم الشأن حق مستضعفان جهان را از ستمكاران و ياوه گويان بگيرم و به جنگ كسانى بروم كه ميخواهند جمهورى اسلامى را سركوب كنند من وظيفه دارم در مقابل اين مزدوران بايستم و از اسلام و قرآن كه راهنماى مسلمانان جهان است تا آخرين قطره خونم دفاع كنم. مردن حق است پس چه بهتر كه در راه خدا و ميهن اسلامى باشد بدانيد كه آگاهانه در اين راه قدم نهاده ام چرا كه خون سرخ شهيدان از هابيل تا حسين (ع) و از حسين (ع) تا شهداى كربلاى جنوب و غرب ايران ندا مى دهد كه براى چه نشسته‌ايد ما در عصرى زندگى مى كنيم كه ظلم سراسر جهان را فرا گرفته است و بايد خون بدهيم تا اسلام عزيز با ظهور مهدى (عج) پيروز شود. و اما سخن ما با تو اى صدام كافر: رزمندگان اسلام انتقام خون تمام شهدا را از تو خواهند گرفت اى نادان همين عزيزان بودند كه شاه را به زباله دان تاريخ انداختند و همين ها تبديل به رزمندگان اسلام شده و در جبهه هاى نبرد حضور يافته و ترا نيز به همانگونه به زباله دان تاريخ خواهند انداخت و اى ملت قهرمان ايران خداوند بر شما منت نهاده و شما را برگزيده تا دين او را برروى زمين مستقر كنيد پس مصمم همان طورى كه تاكنون بوده ايد همبستگى و وحدت الهيتان را حفظ كنيد و قدر روحانيت را بدانيد به آقا حسين (ع) قسم اسلام ما توسط روحانيت خالص زنده شد. قدر نعمت رهبرى را كه وجودش نشانه لطف خدا است بدانيد و حركتى انجام ندهيد كه قلب مبارك او را ناراحت كنيد شكر خدا را به جاى آوريد چرا كه از زمان غيبت كبرى تاكنون جامعه اسلامى چنين رهبرى به خود نديده است. آخرين وصيت من به مردم اين است فرزندان خود را به گونه اى تربيت كنيد كه شيران روز و عابدان شب باشند آنها را به جبهه بفرستيد و براى ايشان آرزوى شهادت كنيد زيرا شهادت يك فرد، باعث سرافرازى خانواده او در روز قيامت است. اى مردم، دنيا محل امتحان است دل به دنيا نبنديد و به فكر قيامت باشيد چرا كه قيامت آخرين مقصد ماست. در ماديات غرق نشويد كه موجب فراموشى ياد خدا مى شود. مقصد ما آخرت است نه دنياى انسان فريب. پس شما اى خانواده رزمندگان و خصوصا شما اى مادران حتما سرنماز براى شهادت فرزندانتان دعا كنيد و هيچ باكى نداشته باشيد زيرا در آخرت از همه مردم سرافرازتر و نزد خداوند و پيامبران و امامان روسفيد خواهيد بود. پدرم، اى روشنى و نور چشمانم: قبل از هر چيز مرا ببخش و اين را بدان كه عاشق سرورم حسين (ع) بودم همانطور كه مطلع هستيد امام فرموده اند وظيفه شرعى و عرفى خود را ادا كنيد من نيز جان ناقابلم را به اسلام هديه ميكنم زيرا شهادت را از جدم حسين (ع) آموختم و همواره براى پيروزى اسلام دعا كرده ام خواهشم اين است كه هر خطايى در حق شما مرتكب شده ام عفو كرده و مرا حلال كنى و سرنماز براى اين حقير دعاى خير و طلب آمرزش كنيد. مادرم: مادرجان شما يك عمر براى من زحمت كشيديد و مرا به اينجا رسانديد چه رنجهايى كشيديد و چه سختيهايى كه متحمل شديد ولى واى بر من كه نتوانستم حتى ذره اى از محبتهايى را كه در حق من كرده ايد جبران كنم بهرحال در اين لحظه از زندگى هيچ كارى نمى توانم براى شما انجام دهم و جز طلب آمرزش كار ديگرى از من ساخته نيست مادرجان از تو ميخواهم كه براى بخشش گناهانم دعا كنى تا خداوند شهادت در راهش را نصيب من بگرداند و خون ناقابلم را از من و همچنين از شما پذيرا باشد برادرانم را براى رفتن به جبهه تشويق تا اسلام و امام را يارى كنند و آخرين حرف من به شما اين است كه مرا حلال كنيد. و شما اى برادرانم اول در درستان موفق باشيد و بعد هيئت و مجالس را ترك كنيد و نماز را به جماعت بخوانيد و جبهه ها را ترك نكنيد. و اى خواهران مهربانم وقتى خبر شهادت مرا شنيديد زينب وار تبليغ كنيد و به خواهران ديگر شهدا روحيه بدهيد. ديگر عرضى نيست. والسلام  خدايا، خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار  التماس دعا، سيد مصطفى هاديان