شــهــدای امدادگر

:1704584 مسگرها قدرت اله متن وصيت نامه شهيد قدرت‌اله مسگرها بسم‌ا... الرحمن الرحيم ملتى كه شهادت دارد اسارت ندارد. ((امام خمينى)) سلام بر مهدى (عج) و نايب عزيزش، امام خمينى. پس از عرض سلام خدمت خانواده‌ام، دوستان عزيزم، اميدوارم هميشه در راه خداوند مهربان گام برداريد، و از او مى‌خواهم كه به من ثوابى از ثواب شهيدان عطا بفرمايد. نخستين سخنم با پدر گرانقدرم اين است: شما براى من خيلى زحمت كشيديد، چه از نظر مادى يا معنوى; البته براى تمامى اعضاى خانواده اين طور بوديد، ولى خدا مرا ببخشد كه چقدر نافرمانى كرده‌ام و شما را از خود رنجاندم اميدوارم، حلالم كنيد. اگرچه شايد دير شده باشد. بعد از اين آقاجان جسارتا از شما خواهشى دارم و آن اينكه، اگر تا بحال كمى به فكر زندگى دنيا بوده‌ايد كه انشااله، نبوديد، از اين به بعد اصلا به فكر آن نباشيد زيرا دنيا خيلى زودگذر است، و آنچه كه مطرح است، آخرت است، اميدوارم كه از من نرنجيد. صحبت بعدى من با مادرم است: مادر عزيز و مهربان! شما هم مانند پدر حق بزرگى به گردنم داريد، حقى كه با حرف نمى‌شود بيان كرد، ولى من شما را خيلى زحمت دادم. مادر مهربانم! خواهشى كه از شما دارم اين است، براى من گريه نكنيد، همان طورى كه قبلا هم به شما گفته‌ام، راضى نيستم. و اگر تا حالا اين كار را كرده‌ايد، ديگر نكنيد. سوره ((عصر)) را به ياد آوريد تا صبرتان زياد شود. اگر چه مرگ من نبايد اصلا شما را ناراحت كند، بلكه بايد افتخار كنيد. البته، اگر من در ميان شهدا جا داشته باشم. پس فقط برايم دعا كنيد كه خداوند مرا جزً شهدا قرار دهد. خواهران عزيزم! سخن بعدى من با شماست: شما خيلى خيلى حق بزرگى به گردن من داريد، من مسلمان خوبى نبودم، اين مقدار مسلمانى هم كه دارم از راهنمايى‌هاى شما بوده است. تنها چيزى كه مى‌توانم بگويم اين است، اميدوارم خداوند اجر شما را كه اين همه راهنمايى به من كرده‌ايد، بدهد و صحبتى با برادران گراميم: اگرچه من كوچكتر از آن هستم به شما نصيحت كنم، اما خواهشم از شما دارم كه به راه خدا برويد كه زندگى دنيائى زودگذر است; خدا نكند كه بعد از آن افسوس خورده و پشيمان باشيد كه ديگر فايده ندارد. مبادا خداى ناكرده عمر عزيز صرف كار دنيا شود و شما كارى براى آخرت نكرده باشيد و بايد به سوى آخرت رفت انشااله. اميدوارم به خاطر حرفهايم ناراحت نشده، مرا مى‌بخشيد. والسلام عليكم و رحمه اله و بركاته - قدرت‌اله مسگرها - 9/3/61