نام: سیدجمال الدین
نام خانوادگی: امیری عقدایی
نام پدر: سيدعباس
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1342/11/15
سمت: امدادگر
محل تولد: اردكان
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: مجرد
محل اعزام:
تحصیلات: دیپلم
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13650228
مذهب:
محل شهادت:
شغل: دانشجو
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
سيدجمالالدين هديهاي گران¬قدر بود که وجودش در سال 1342 در هواي سرد بهمن ماه، گرمي و طراوت خاصي به خانواد? روحاني اميري بخشيد. پدر و اجداد سيدجمال اصالتاً از زواره اردستان، و نسل در نسل روحاني بودند. از سلال? ساداتي که نسبشان به امام سجاد (عليه السلام) ميرسيد. آنها به عقداي اردکان مهاجرت کرده بودند. سيدجمال پس از گذراندن سالهاي مقدماتي تحصيل خود در عقدا و گرفتن ديپلم، از سال 1361 تا 1363، دوران خدمت سربازي را در پايگاه هشتم شکاري اصفهان گذراند و پس از شرکت در کنکور در رشت? الهيات دانشگاه مشهد پذيرفته شد. در همان سال اول تحصيل، به حسب وظيفه و فرمان امام خميني (رحمهالله عليه) پس از گذراندن دوران احتياط آموزشي از طرف دانشگاه، راهي جبهههاي نبرد حق عليه باطل شد. به علت کار و مشغل? زياد، فرصت ازدواج براي او پيش نيامد و سيدجمال عمر کوتاه ولي پربرکتش را صرف خدمت در جبههها کرد و در طول پنج بار اعزامش به مناطق عملياتي غرب و شمال غرب در سمت پزشکيار، همواره به امدادگري در ميان مجروحان و حتي مردمان مناطق محروم روستاهاي کردستان و منطق? مريوان پرداخت. در طي مدت حضورش در جبهه سختيهاي بسيا ...
بسم الله الرحمن الرحيم يا ايتها النّفس المطمئنّه ارجعي الي ربّك راضيه مرضيه درود و سلام بينهايت بر خداوند بخشنده و مهربان كه آفريد جهانيان را تا سپاس و بندگي كنند او را و تقسيم كرد آنها را به دو گروه مرد و زن. امروز كه خالق سبحان اين دنيا را آيين نهاده تا مخلوقات را بيازمايد، انسانها در اين آزمايش شريك ميباشند. اين انسانها، بشتابيد به سوي خداوندي كه در هم كوبنده ستمگران است و ياور مستضعفان، و دور كنيد دشمنان را از جامعه و سرسختانه مبارزه كنيد با آنها و در خط مستقيم الله بشتابيد تا رستگار شويد كه چه نيك فرمود خالق شما، ( ان تنصروالله ينصركم و يثبّت اقدامكم). «بشتابيد و ياري كنيد خدا را كه ياري خواهد نمود شما را» بشتابيد به سوي رستگاري و پرواز كنيد به سوي ملكوت اعلا و سوگند دهيد اجابت كننده دعاها را كه هدايت كند شما را به صراط مستقيم. اشاره به كشته شدن حضرت محمد (صلي الله عليه و آله) (ان هولاء لعولنه قلبامون و انهم لنا لقائضون و انا يجمع الحاضرون) و هنگامي كه در تاريكي شب حمله آغاز مينماييد شعارتان اين است (قال كلاً ان معي ربي شهيدين). به اين حكومت و رهبر عاليقدرش بگويي و پيروز كنيد آن را. آري، اي پدر مهربان و اي مادر عزيز، كه با ديدههاي اشكبار و لبي خندان خانه را ترك ميكنم و از دامن پر مهر و محبت و محيط عشق و صفاي خانواده چشم ميپوشم و تنها پيروزي لشكر اسلام را بر جنود شيطان آرزو دارم. تقاضاي عاجزانه دارم از شما و تمامي پدران و مادراني كه فرزندان و جگرگوشههاي خويش را قرباني ميكنند در راه خدا، همگي دعا كنيد كه فرزندان شما همگي به سلامت به منزل برگردند و دعا گو براي پيروزي اسلام باشيد. باري، پدر و مادر و خانواده محترم زياد نوشتهام و با شما سخن گفتهام، اما گفتنيها آنقدر هست كه نه قلم ما توانايي نوشتن را دارد و نه گوش شما طاقت شنوايي آنرا و اما پدر و مادر مهربان و گرامي، اگر در زندگي فرزند شايستهاي براي شما نبودم و در كارها با شما همكاري نكردم و رضايت خاطر و خشنودي شما را جلب ننمودهام اميدوارم مرا به خوبي خودتان ببخشيد. عاجزانه تقاضا دارم از شما كه دعا كنيد مرا و قسم دهيد پروردگار عالميان را به اولياء و اوصياء و مقربين درگاهي كه كمك كند مرا تا راهي را كه برگزيدهام و در آن قدم نهادهام به پايان برسانم و در راه صراط مستقيم و سرقلّه مقصود شما را از خود راضي و خشنود گردانم. اما دوستان، سلام گرم مرا از راه دور پذيرا باشيد. شما كه در زندگي همدم و دوستي شايسته و راهنما براي من بوديد، حال دستم از هر چارهاي كوتاه است و نميتوانم خدمات شايستهتان را جبران كنم. به خوبي خودتان، بنده حقير را مورد عفو قرار دهيد كه يكي از صفات مومن عفو است. و چند سخني با شما جوانان دارم، شما جواناني كه شاهد فتح بر كفار بوديد، در خط راستين الله باشيد و وفاداري و محبت داشته باشيد به اين انقلاب و رهبر عاليقدرش و بردبار و صبور باشيد و تحميل كنيد گرفتاريها را و به راه كاذبي كه طاغوت برايش و همسايگانتان فراهم نموده بود و بر اسلام خط بطلان كشيده بود اعتنا نكنيد و سختيها و كمبودهاي جامعه را با پنجههاي خود همچون موم نرم كنيد و مطمئن باشيد كه قطره قطره خون شهيدان درياي خروشان خواهد شد و عرصه گيتي را پرنوا خواهد كرد و نداي پيروزي اسلام بر تمام جهانيان طنين خواهد افكند. از پدرم تقاضا دارم كه بر جسدم نماز بگذارد و در مراسم دفنم به نحو احسن اقدام نمايد. اگر رضايت خانواده جلب شد محلي خالي در قبور مومنين به نام «قطعه شهدا» تشكيل دهيد و اگر از لحاظ عمومي اشكالي در كار نيست قبرستان عقدا را به نام «فردوس آل محمد» نامگذاري كنيد. در آخر، خواهش ميكنم از تقصيرات من درگذريد و مرا ببخشيد و كساني كه صداي مرا نميفهمند از پدر تقاضا ميكنم كه براي من حلاليت بطلبد. خداحافظ. خوشا آنانكه بر حفظ قرآن عليه كفر جنگيدند و رفتند خوشا آنانكه بهر دادن جان به جاي گريه خنديدند و رفتند