نام: ناصر
نام خانوادگی: پیامی
نام پدر: يعقوب
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1339/02/20
سمت:
محل تولد:
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: مجرد
محل اعزام:
تحصیلات: دیپلم
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13610503
مذهب:
محل شهادت: شلمچه
شغل: دانشجوی بسیجی
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
زندگينامه شهيد ناصر پيامي هميشه در غروبها، رو به خورشيدي که قصد داشت، پرتوهايش را از زمين برگيرد، مينشست و زمزمهاي آرام ميکرد، به دوستانش ميگفت ميخواهم ببينم، وقتي خورشيد غروب ميکند، چه رنگي به خود ميگيرد و بشنوم که زمين با ديدن آن رنگ چگونه به طپش در ميآيد. شهيد ناصر پيامي، به سال 1339 در يک خانواده متدين خويي، ديده به جهان گشود و با آيين دين و اخلاق، پرورش يافت. از اوان کودکي تا پايان تحصيلات، هوش و ذکاوت ناصر، زبانزد بود. چنين ذکاوتي، موجب گرديد که ناصر، جزو اولين پذيرفته شدههاي رشته پزشکي دانشگاه تبريز بشود ولي تحصيل در علم طب، او را قانع نساخت و عزم بر آن نمود تا حکمت را نيز در دانشگاهي ديگر ادامه دهد، لذا به بسيج پيوست و عازم جبهههاي جنگ و دفاع مقدس شد. به روايت دوستان و همرزمانش، ناصر در پاسگاه زيد منطقه شلمچه، با شجاعت رزميد اما در تاريخ 1361/5/3چون آفتابي از شجاعت و رشادت، ديدهها را محروم ساخت. وي 16 سال از چشم مردمانش به دور ماند و در نهايت به سال 1378، با تلاش گروه تفحص پيکر پاک و يادگار ماندگارش زمزمه آرام همرزمان و هموطنانش شد و در خاک کشورش چون بيرقي به اهت ...
وصيت نامه شهيد ناصر پيامي اگر به شهادت اين فيض الهي رسيدم از تمام افرادي که ممکن است تاسف بخورند خواهشمندم که قبل از هر اقدامي کمي تفکر کنند و دلايل اين انتخاب من و نهايت زندگي يک انسان را بسنجند و قضاوت کنند. تنها خدمتي که مي توان براي شادي روح شهيد کرد به عقيده من، شناخت شهيد و ادامه راهش و يا لااقل پند گيري است. من قبلاً انگيزه عزيمتم به جبهه را برايتان گفته ام. ميل دارم که مجدداً تذکري دهم تا بدانيد که با کمال آگاهي و اراده اين راه را انتخاب کرده ام. اماممان علي ( عليه السلام) سخني دارد که مي تواند هدف زندگيم را توضيح دهد: ( خداوند رحمت رحمت کند کسي را که خويشتن خويش را بشناسد و بداند که از کجا آمده، در کجا زندگي مي کند و رو به کدام سو و هدف دارد؟) مي توانم بگويم که حتي الامکان تلاشم اين بوده است که خود را بشناسم و گذشته و حال و آينده ام را تشخيص دهم، تا خداي خويش را بشناسم و دريچه هدايتي براي خود گشوده باشم و رحمت الله همان طوري که علي ( عليه السلام) مي فرمايد: شامل حالم گردد. و در اين رهگذر به نظر من اولين گام اين بود که در حد شناخت و توان خويش و ادعاهايم عمل نمايم.