نام: احمد
نام خانوادگی: صالح آبادی
نام پدر: عباس
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1339/03/10
سمت: راننده آمبولانس
محل تولد:
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: مجرد
محل اعزام:
تحصیلات: خواندن ونوشتن
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13621212
مذهب:
محل شهادت: جزيره مجنون
شغل: کارگر
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
:1460864 - احمد - صالحآبادى بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان با سلام به محضر بقية الله ارواحنا له الفدا منجى عالم بشريت امام زمان و با سلام به نايب بر حقش امام خمينى و با سلام به ملت شهيدپرور ايران. بار خدايا خودت بدرستيكه مىدانى آمدنم و رفتنم براى چيست خودت بخوبى مىدانى كه حاضرم جانم را در راهت فدا كنم،ياريم فرما تا از مقربين درگاهت شوم. من شهادت به يگانگى خدا و شهادت به خاتم النبيين حضرت محمد (ص) و دوازده امام را با قلبى استوار مىدهم. و با چشمى بينا و قلبى روشن قدم به اين راه گذاشته و تا آخرين مرز آن كه شهادت است مىروم و باز نمىايستم من به اين راه قدم گذاشته و تا آخرين مرز آن كه شهادت است مىروم من به فرمان امام خمينى لبيك گفتم و براى در هم كوبيدن كافرين از هيچ كارى روگردانى نخواهم كرد و چنانكه امام عزيزمان گفت ما پيروزيم چه بكشيم و چه كشته شويم همانطور كه مىدانيد جنگ ما تنها با رژيم عراق نيست بلكه با تمام ابرقدرتهاى شرق و غرب است جنگ ما با تمام كسانى است كه نمىخواهند اسلام گسترش پيدا كند .همانطور كه در قديم ديدهايم كه چطور با اسلام بازى مىكردند چطور با روحانيت ما رفتار مىكردند و چه بلاهايى بر سر جوانان ما مىآورند و چطور منافقين كوردل با اسم اسلام چه ضربههايى به ما وارد كردند ولى به اميد خدا و به يارى امام بزرگوارمان تمام نقشههاى آنها نقش بر آب شد و ديديم كه چطور رسواى اين جهان گرديدند . صحبتى هم درباره جبهه بگويم اينجا تنها محل جنگ نيست.بلكه محل عبادت و نيايش به درگاه باريتعالى است اينجا همه توسل به خدا و امام زمان دارند حالت روحانى در همه وجود دارد نيايش كه همه شب برقرار است از روحانيت بگويم همان كسانى كه انقلاب را رهبرى كردند بايد از آنها حمايت كافى بعمل آيد و آنها را در همه موارد يارى و كمك نمود و از آنها پشتيبانى كرد. چند كلامى هم با پدر و مادرم از پدر و مادرم سپاسگزارم كه براى آمدن به جبهه مرا يارى و تشويق كردند و از آنها متشكرم كه برايم چه زحمتهايى كه نمىشود شمرد انجام دادهاند و خلاصه سپاسگزارم و خيلى شرمندهام كه نتوانستم براى آنها كارى انجام دهم و خلاصه مرا مىبخشيد و از همه شما حلاليت مىطلبم-پدر و مادر عزيزم به دوستان و آشنايانم بگوئيد كه احمد با چشمى بينا قدم به اين راه نهاد و راهش را انتخاب كرد. و از دوستانم مىخواهم كه راه شهدا را دنبال كنند و يك لحظه باز نايستند و بجاى اختلاف با هم در فكر مملكت خود باشند و از آنها مىخواهم كه مرا ببخشند كه شايد اهانتى و يا بىادبى به آنها كردهام و از آنها تشكر مىكنم كه چند مدتى را با هم بوديم و گذرانديم.والسلام. ضمنا آن مبلغ 4000 تومان را براى خرج كفن و دفنم خرج كنيد. خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار از عمر ما بكاه و بر عمر او بيفزا اگر تير مسلسلها شكافته سينه من را نخواهم دست بيعت را جدا سازم ز روحالله. 25/10/61