نام: منصور
نام خانوادگی: عارفیان جزی
نام پدر: حيدرعلي
سن:
سازمان/نیرو: نامشخص
تاریخ تولد: 1338/12/18
سمت: امدادگر
محل تولد: اصفهان
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: مجرد
محل اعزام:
تحصیلات: راهنمایی
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 1364/12/09
مذهب:
محل شهادت: مريوان
شغل: پاسدار
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
شهید حاج منصور عارفیان در سال 38 در شهر مذهبی اصفهان در یک خانواده متوسط دیده به جهان گشود و پس از طی دوران کودکی در سال 44 جهت کسب علم عازم دبستان و پس از طی دوران ابتدایی به راهنمایی و دبیرستان راه یافت. در سال 61 توجه به موقعیت انقلاب و جنگ تحمیلی با توجه به مسئولیتی که در درون خود احساس نمود عازم جبهه های حق علیه باطل شد و مدتی در لشکر امام حسین (علیه السلام) به عنوان امدادگر مشغول فعالیت شد و پس از مدتی عازم خطه خونین و مظلوم کردستان شد و در جهاد سازندگی در واحد فرهنگی مشغول ارائه خدمات فرهنگی به مردم محروم کرد شد. تا اوائل سال 62 در این واحد خدمت نمود و پس از آن وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ناحیه کردستان شد و در واحد بهداری رزمی مشغول فعالیت گردید. در ابتدای ورود به بهداری رزمی به عنوان امدادگر جهت ارائه خدمات امدادگری درمانی به بوکان اعزام و با توجه به شوق و علاقه و کارایی و مدیریتی که از خود نشان داد ابتدا به عنوان مدیریت داخلی و مسئول اعزام نیروی بهداری و پس از آن به عنوان معاونت بهداری قرارگاه تاکتیکی کردستان در محور بانه- سردشت به فعالیت خود ادامه داد. با شروع عملیات ...
بسم الله الرحمن الرحیم “الحمد ا… الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لو لا ان هدانا الله” “سپاس خدای راست که ما را به توحید رهبری کرد و راه را نمی شناختیم اگر خدا ما را رهبری نمی کردش” “قل جاء الحق و ذهق الباطل ان الباطل کان ذهوقا” “بگو حق آمد و باطل نابود شد همانا باطل نابود شدنی است” به راهی می رویم و در راستای خطی حرکت می کنیم که قدمت هزار و چهارصد ساله دارد، راهی که دوندگانش مظلومین، مجروحین و ستم دیدگان قرن می باشند، راهی که با وجود سابقه کهنش هنوز در این زمان ناشناخته مانده و همه کفر پیشگان را به حیرت افکنده است و مات و مبهوت مانده اند و نمی دانند که این دیگر چه راهی است و چگونه سیاست و روشی که در هیچ یک از قالب های کفر ساز این زمان نمی گنجد و با هر یک به نوعی مبارزه می کند یعنی که نه بلوک غرب را می شناسد و نه بلوک شرق را بلکه بر محرومان ندا می دهد که ای بر شما ستم شدگان برخیزید و بند ها را بدرید که این ها همه تزویر و ریا برای فریب شما هستند. آری این راه هر چند بر ما آشناست و با زندگی مان انسی جاودانه دارد ولی از نظر دشمنان ما راهی تعجب آفرین است و باید هم، چنین باشد دشمن خود را در مقابل مکتبی می بیند و در برابر امت به پا خواسته و مسلمی می بیند که چگونگی راهش برای او توجیه ناپذیر است و نمی داند با این مکتب چگونه مبارزه کند و چگونه از سیل کفر شوی آن جلوگیری نماید ولی ما این راه را می شناسیم زیرا که با فرهنگ اسلامی مأنوس و ما خود رهبر آن هستیم و این راه خونین شهدا است شهدایی که برای حفظ مبانی مکتب عاشقانه جان خویش را در طبق اخلاص می نهند و در راه مبارزه با کژی ها و بی دینی ها نثار جانان می نمایند و همه این ها برخاسته از جوشش خونی است که امام حسین (علیه السلام) در رگ های زمان و مکان جاری ساخت و همه ارض را کربلا و همه ایام را عاشورا نمود. خون سرخ همیشه جوشان گلگون کفنان امت اسلام هر روز طراوتی تازه به حرکت پویا و همه گستر انقلاب اسلامی می بخشد و با شهادت هر یک از آنان امت قرآن در عزم خویش راسختر گشته و راه همیشه جاودان آنان را ادامه می دهند، حال مبادا ما در غفلت بمیرم که علی (علیه السلام) و حسین (علیه السلام)، در راه هدف شهید شدند. از این نعمت هایی که خداوند به ملت ما ارزانی داشته مواظبت کرده و قدر آن ها را بدانید، در امام بیش تر دقت کنید و سعی کنید عظمت او را دریابید و خود را تسلیم او ساخته و پیوسته رهنمود های گهر بار ایشان را سرلوحه کار خود قرار داده و پیوسته دعا گوی او باشید و اکنون که ندای “هل من ناصر ینصرنی “حسین زمان از کوی جماران بر می خیزد و کمک می طلبد، بنا به وظیفه شرعی و به عنوان یک مقلد شرمنده به پا خواسته تا راهی جبهه های جنگ شویم. مدت هاست از خدا می خواهم که یا مرا به سوی خویش بخواند یا جنگ را به پیروزی نهایی برساند و این خواسته نیاز به خود سازی و پاک سازی نفس درون دارد و بیرون کردن کلیه غرایز نفسانی مادی، دنیوی که هر کدام رشته ای از بند های اسارت شیطان است که به دنبال خود می کشد و فقط با بیرون راندن آن هاست با توکل بر ذات پاک باریتعالی که می توانیم آیه شریفه “فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی “را شامل شده و زمره بندگان خاص خدای در آمده و به بهشت موعود داخل شویم ان شاءالله و حمد و سپاس خدای را که جهاد را هم بیافرید تا از آن برای رسیدن به خود استفاده کنیم و صلوات و درود بر محمد (صل الله علیه و آله و سلم) و جانشینان بر حق او که معلم جهادند. با توجه به نکات فوق که از فکر مخدوم سرچشمه گرفته بار دیگر تأکید بر وفاداری به امام امت و قدردانی از خداوند و شکرگزاری و حضور مرتب در سرتاسر جبهه ها پیام من است به همه دوستان و برادران بزرگوارم.