نام: محمدحسین
نام خانوادگی: افتخاریان جهرمی
نام پدر: محمدحسن
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1343/11/16
سمت:
محل تولد: تهران
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: مجرد
محل اعزام:
تحصیلات: فوق لیسانس
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13641122
مذهب:
محل شهادت: فاو
شغل: دانشجو -بیکار
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم . مالكم لا تقاتلو فى سبيل الله والمستضعفين من الرجال والنساء والوالدين الذين يقولون ربنا اخرجنا من هذه القريه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنك وليا واجعل لنا من لدنك نصيرا . چرا در راه خدا پيكار نمى كنيد محرومانى كه ضعيف نگاه داشته شده اند مردان وزنان وفرزندان كه مى گوييد پروردگارا ما را از اين سرزمين كه مردى ستمگر بر ان مسلطند رهايى بخش وبراى ما از پيش خود يارو ياورى قرار بده . ايه 75 سوره نساء . بسم رب شهداء و بنام خداى شهدا شهيدان عزيز وگرامى اصداقى ، امير صفرى ، رنگين كار ، شرافت ، سيف ، اكبرى ، مقرب وتمامشهيدان از وقتى كه اما م عزيزمان اماميكه ارزوداشتم دوباره او را ببينم واگر لياقت داشتم دستش را و اگر اجازه فرمايند صورتش را ببوسم دستور فرمودند مسئله اصلى جنگ است من كه همه اوقات به فكر جبهه بودم ولى از طرفى چون علاقه مند به درس كه بهتر است از دوستانم بپرسيدسپرى براى رفتن به جبهه در طى اين حدود دو سال بود ولى انگاه كه ديگر عشق از پنجره وارد شود عقل از در ديگر فرار مى كند هر چند عقل در اينجا فرار نكرد بلكه هر دو به يارى هم هدف (حقيقت مطلق ) را دنبال ميكردند وخود هيچكاره بودم و رفتم واما سخنى چند با دوستانم اكنون اسلام به شما احتياج دارد ونكند با رفتن فردى مانند من در تحصيلات سستى كنيد انگاه هدف مرا دنبال كرده ايد كه تحصيلات را ادامه داده ودر ان جديت كنيد وميدانم كه اين توهين بهشمادوستان بود ولى چه كنم كه اكنون من نيستم از شما عذر بخواهم ولى روى كاغذ مرا بپذيريد چون شما خود معلمهاى من بوديد وراهنماهاى من ديگر اينكه از همگى در خواستم اين است كه در نبود من گريه نكنيد زيرا كه ان عده از خدا بيخبران نكند كه خوشحالى شوند بلكه همگى چنان مشتهارا گره كرده و مرگ بر امريكا ، شوروى ، اسرائيل كنيد كه بخود بلرزند سخن به درازا كشيد ولى اخر چه كنم كه اين اخرين نامه من است و بايد با همه در اين نامه صحبت كنم و سخنران اين جلسه باشم و بالا خره شما اى پدر گرامى اى پدرى كه سالها متحمل رنج و مشقت شدى تا اين فرزند ناخلف هدايت شود مى بخشيد كه نتوانستم جبران ان همه زحما تتان را بنمايم خيلى عذر ميخواهم اى برادر و خواهر عزيز م تنها راه اسلام و امام را برويد انشاء الله . هر كجا خواستيد مرا دفن كنيد . خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار و اما سخني با دوستانم؛اکنون اسلام به شما احتياج دارد و نکند با رفتن فردي بي خاصيت مانند من در تحصيلتان سستي کنيد. آنگاه هدف مرا دنبال کرده ايد که تحصيلتان را ادامه داده و در آن جديت کنيد.