نام: عباسعلی
نام خانوادگی: غلامی بیمرغ
نام پدر: محمدحسين
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1337/06/09
سمت: امدادگر
محل تولد: كربلا
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: متاهل
محل اعزام:
تحصیلات: بیسواد
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13650203
مذهب:
محل شهادت: جزيره مينو
شغل:
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
اولاً كه مادر جان! از من كه فرزند تو بودم و تو را تنها و بيكس ميگذارم راضي باش و مرا عفو كن كه من وظيفهام را كه يك فرد مسلمان هستم، انجام ميدهم. بايد به جبهه بروم و در راه ميهن خودم و اسلام و امام خميني شهيد بشوم. مادر جان! يادم آمد از زماني كه من كوچك بودم و پدر نداشتم. تو كه يك مادر مهربان و گرامي هستي، خيلي زحمت كشيدهاي و با كارگري و چغندرچيني ما را بزرگ كردي. حالا من يك جوان شدهام و بايد در راه اسلام قدم بردارم. مادر جان! در اين لحظه كه ميخواهم به جبهه بروم، يادم آمد زماني را كه من تو و خواهرم، كوكب و برادرم كه شير ميخورد، به قره تپه ميرفتيم و چغندرچيني ميكرديم و روزي 35 ريال مي گرفتيم. مادر جان! بايد از من راضي باشي و مرا عفو كني. اگر در راه اسلام قبول شوم كه شهيد ميشوم وگرنه مادر جان! بعد از 2 سال پيش تو برميگردم و آرزو دارم كه پس از آن در سايهي من به راحتي زندگي كنيد و من خرج مادر پيرم را بدهم.