نام: رمضان
نام خانوادگی: محمودي فرشمي
نام پدر:
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 13430114
سمت: امدادگر
محل تولد: خشكبيجار
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل:
محل اعزام:
تحصیلات: ديپلم
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13660414
مذهب:
محل شهادت: ماووت عراق
شغل:
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
شهيد رمضان محمودي فرشمي، فروردين ماه 1343 در روستاي پايين محله فرشم به دنيا آمد و گرمي بخش خانواده اي كشاورز و ديندار شد. تحصيلات را تا سوم راهنمايي در همان روستا به اتمام رساند و سپس براي ادامة تحصيل به شهر خمام رفت. سيرت پاك رمضان تشنة شناخت علوم ديني بود و در انجام فرايض ديني هرگز مسامحه نمي كرد. هميشه به خواستة والدين احترام مي گذاشت و در كشاورزي خانواده را ياري ميكرد. بعد از پيروزي انقلاب از پيروان خط امام و سنگر بانان انقلاب بود و به جهت فعاليت هاي انقلابي و مذهبي كه در روستايمان داشت ، عناصر ضد انقلاب نسبت به كارها و تلاشهاي او حساس شدند و چندين بار تهديدش كردند. اما برادرم كسي نبود كه با اين حرفها جا خالي كند . وقار و رعايت احكام اعتقادي رمضان زبانزد همه بود .» بعد از آنكه توانست ديپلم خود را بگيرد به سبب علاقه اي كه به امام و انقلاب داشت در سال 1361 وارد سپاه پاسداران شد تا در خدمت نظام و اسلام باشد . براي دورة آموزش به آذربايجان غربي رفت. عدم حضورش در خانواده كاملا" احساس مي شد . همة خانواده شديداً دلتنگ او بوديم. وقتي دورهاش به پايان رسيد و به مرخصي آمد مثل پروانه دو ...
پدر و مادرم و برادرم و خواهرانم بنده به ياري الله و به راه الله مي روم تا كه در راه الله خدمت كنم . اميدوارم كه خداوند توفيق خدمت در راه خودش را به من عطا فرمايد. آرزو دارم بعد از شهادتم براي من گريه نكنيد. چون شهادت در راه خدا بزرگترين افتخار است ولي اين را بدان پدر و مادر عزيزم كه بارها گفتم كه پسرت را به بد راهي نداده اي. راهي كه رفته است راهي است كه حسين و يارانش رفته اند وقتي كه اين عزيزان شهيد مي شوند ديگر عذري براي امثال من باقي نمي ماند و اگر فاطمه الزهرا (سلام الله عليها) روز قيامت جلوت را گرفت گفت مگر پسر تو خونش رنگين تر از پسر من است چه مي گويي پس صبر كن .....اي پدر و مادر و خواهرم و برادرم صبر داشته باش كه باطل فناشدني است من چطور مي توانم وجدان خود را ناديده گرفته و شبها در بستر گرم بيارامم نه نه هرگز چنين كاري نخواهم كرد.