logo

شــهــدای فرمانده

شهدای فرمانده

نام: علی

نام خانوادگی: نجفی

نام پدر: نجف

سن:

سازمان/نیرو: نامشخص

تاریخ تولد: 1343/02/12

سمت: معاونت بهداری لشکر 5 نصر

محل تولد: بجنورد

تاریخ اعزام:

وضعیت تاهل: متاهل

محل اعزام:

تحصیلات: راهنمایی

محل خدمت:

ملیت:

تاریخ شهادت: 13651025

مذهب:

محل شهادت: شلمچه

شغل: بهیار نظامی

محل مزار:

محل سکونت:

قطعه/ردیف/شماره:

«انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً» (سوره دهر آیه 3) ما به حقیقت راه (حق و باطل) را به انسان نمودیم، حالا خواهد هدایت پذیرد و شکر این نعمت گوید و خواهد آن نعمت را کفران کند. حمد و ثنای بر ایزد منان که صانع کل شیء و ارض و سماست و بر ماست که با تمام وجود سر تسلیم و بندگی و تعظیم در برابر او فرود آورده و با کمال افتخار بر خویش بنازیم و شکر این نعمت و رحمت و توفیق را با کرنش و سجده فقط تنها برای او و رضای او بر خاک و این تربت که باز صانع آن خداوند است، گذاشته و اظهار شادمانی نماییم که تنها برای او که از او بالاتر و والاتر وجود نداشته و ندارد و نخواهد داشت، سر به خاک می‌مالیم و بندگی او را با جان و دل و با تمام هستی خریداریم و در ازای آن فقط خشنودی و رضای او را خواستاریم. با درود و سلام و تحیات بر کشتی نجات بشر و در هم کوبنده‌ی ظلم و کفر و فساد و الحاد و کل صفات رذیله و بت شکن کعبه و پیام‌آور اسلام و نور الهی حضرت محمد بن عبدالله و ائمه اطهار (علیه السلام) و مهدی موعود(عج) و صالحان و معصومین و متقیان و مخلصین و همه‌ی ادامه دهندگان راه طریقت و حق و حقیقت و مروجین دین پیامبر و سنت اسلام و ائمه‌ی طاهرین و سلام و درود بر شما خانواده‌ی شهدا، مفقودین، اسرا و با آرزوش شفای عاجل برای شما عزیزان و مجروحین، معلولین و .... با سلام و تحیات الهی بر ابراهیم و موسی زمان و ادامه دهنده‌ی خط مشی انبیاء و اولیاء و الهام گرفته از مکتب امام زمان(عج) و جدش حضرت امام حسین (علیه السلام) روح خدا حضرت آیت الله امام خمینی و مرجع عالیقدر و رهبر انقلاب اسلامی و درود و سلام بر کل مسئولین با ایمان با تقوا و کلیه‌ی مراجع اسلام که در خط امام و اسلام و انقلاب حرکت می‌نمایند. و سلام و تحیات الهی بر شما خانواده‌ی محترم و پدر، مادر، عیال و فرزندانم و برادران و خواهرانم و کل اقوام و خویشانم و سرانجام تحیت الهی بر شما خانواده و خانواده‌های شهید علی نجفی که در کل مسیر حرکتم به سوی کمال و رسیدن به فیض شهادت در راه اسلام و اعتلای نظام جمهوری اسلامی و حفظ ارث و ناموس و شرف و دین و ... برای رضای خداوند مساعدت نموده و مرا به سر منزل مقصودم راهی و یاری کردید. از همه شما عزیزان مخصوصا پدر و مادر، عیال و برادر حسین آقای و کلیه برادران و خواهران و... کلیه‌ی اقوام و خویشان حلالیت می‌طلبم. امیدوارم که در طول زندگی در این دنیا یعنی در دنیای خودتان اگر چنانچه از حقیر و بنده‌ی ناچیز درگاه خدا کدورت و یا خطایی مشاهده و یا آزاری به شما رسیده، مرا به بزرگی خودتان حلال کنید و در عوض حقیر نیز اگر آبرویی در آخرت داشتم، و لیاقت شفاعت داشتم به نوبه‌ی خود برای شما طلب شفاعت خواهم کرد. ان شاءالله (مخصوصاً پدر عیال و مادر عیالم مرا حلال کنید و ...) همسر محجبه‌ام امیدوارم که مرا در کل امور زندگی کوتاهی که با هم داشتیم، حلال کنید و همان طور که از بدو ازدواج آگاهانه با حقیر پیمان ازدواج بستید و آگاهانه و صمیمانه با من در صفا و صمیمیت با اخلاص به سر بردید و عارف به حالات و روحیات و اخلاق و کل آمال و آرزوهایم بودید و در رابطه با انتخاب راه و سرانجام بهترین نوع مردن که مورد رضای الله باشد، آمادگی قبلی برای شما فراهم بود... امیدوارم که آگاهانه و آزادانه بعد از شهادتم زندگی را ادامه داده و مسیر کمال و امور زندگی و انتخاب چگونه زندگی کردن در آینده را خود با توجه به علم به آن و عقل و ایمان و تقوا انتخاب نموده و نباید تحت تأثیر احساسات شهادتم قرار بگیرید و برخود ظلم نمایید. بعد از من شما آزاد هستید و به هر طریق که خود بهتر می‌دانید با فرزندانم(برخورد نمایید) و با توجه به اینکه استعداد تربیتی که در شما مشاهده می‌نمایم، مطمئن هستم که فرزندان خوبی را به جامعه ارائه خواهید داد و مادر خوبی برای فرزندانم خواهید بود. امیدوارم فرزندانی مسلمان با علم و ایمان و تقوا و مخلص و مفید به حال جامعه‌ی اسلامی تحویل دهید. همسرم وصیت می‌کنم که ان شاءالله بعد از شهادتم در صورت عدم مزاحمت، جنازه‌ام اول در زادگاهم روستای بوربور، در حضور مردم محترم و اقوام و خویشان تشییع شود تا برای آن‌ها مزاحمت ایجاد نشود و فرسنگ‌ها راه را طی نمایند و به مشهد بیایند. لذا اول در ده تشییع کنید و پدرم و برادرانم و مخصوصاً برادرم حسن آقا زحمت کشیده از پول و دارایی خودم در آن جا فقط یک روز خرج بدهند و روز آن هم فرق نمی‌کند و به کلیه‌ی فقرای روستا هر کس را که حسن آقا و پدرم صلاح می‌دانند نفری 200 تومان به عنوان هدیه شهید علی نجفی به آن‌ها مرحمت کنید. ضمناً شما در تمام امور زندگی و دارایی این جانب به طور نصف شریک هستید، در صورتی که لازم می‌دانید، کل پس‌انداز را نصف کرده و از نصف سهم حقیر خرج مراسم نمایید. ضمناً مراسم روز هفتم را فقط به سر مزار اکتفا نمایید و کل مخارج روز هفتم را برآورده کرده، به سه قسمت نمایید. یک دوم آن را به قحطی زدگان اتیوپی کمک نمایید و یک سوم از آن را به حساب 100 امام و یک دوم دیگر را به حساب جبهه واریز نمایید. بعد از شهادت در وهله‌ی اول همسرم با رضایت خودش می‌تواند قیم فرزندانم باشد و ایشان اختیار تام در دخل و تصرف در امور زندگی‌ام را دارند. همسرم! هشت صد تومان به برادر رضایی شاغل در شهرستان شیروان (بیمارستان) پرداخت نمایید و اگر چنانچه کسی از دوستان و آشنایان که شما آن‌ها را می‌شناسید، اظهار طلبکاری کردند، بعد از تحقیق و صحت امر به آن‌ها پرداخت نمایید. در پایان برای شما عزیزان از خداوند طلب صبر و اجر و حاکمیت اسلام بر کفر جهانی و فرج آقا امام زمان(عج) و صبر و اجر برای کلیه‌ی خانواده‌های شهدا و طول عمر امت و شفای مجروحین، آزادی اسرا و پیدا شدن مفقودین را خواستارم. همسرم شما خود واقف هستید که بچه‌ها چه قدر به من علاقمند بودند، لذا با آن‌ها مدارا کنید و به مرور زمان حدیث شهادت پدرشان را برای آن‌ها عنوان نمایید. نکات و ظرافت برخورد و شخصیت دادن به آن‌ها را فراموش نکنید. و چنان با آن‌ها برخورد کنید که احساس یتیمی و بی‌پدری، دل‌ نازک و پاک آن‌ها را خدشه دار نکند..... برای آنها، مسأله‌ی شهادت و اهمیت و قداست و اهداف آن را توضیح دهید تا در جامعه با افتخار از شهادت پدرشان یاد نمایند و درس خط سرخ شهادت و راه رسیدن به الله را ادامه دهند و این میسر نمی‌گردد مگر این که از رهروان راه انبیاء و ائمه اطهار بوده و آگاه به احوالات آنها ... لذا با همت شماست که گام استوار و نور ایمان در دل‌هایشان شکل خواهد گرفت و سعادت دنیا و آخرت و رضایت خدا و پدرشان نصیب آنها خواهد شد. بعد از تشییع جنازه‌ام را به مشهد آورده و بعد از تشییع در مشهد مقدس، در بهشت رضا در کنار شهدای گلگون کفن آن دیار به خاک بسپارید.