logo

شــهــدای امدادگر

شهدای امدادگر

نام: حمید

نام خانوادگی: مهدوی ظفرقندی

نام پدر: عباس

سن:

سازمان/نیرو:

تاریخ تولد: 1339/09/20

سمت: امدادگر

محل تولد:

تاریخ اعزام:

وضعیت تاهل: مجرد

محل اعزام:

تحصیلات: راهنمایی

محل خدمت:

ملیت:

تاریخ شهادت: 13621210

مذهب:

محل شهادت: جفير - مفقودالاثر

شغل: بسیجی

محل مزار:

محل سکونت:

قطعه/ردیف/شماره:

:1741742 - حميد مهدوى ظفرقندى وصيتنامه پاسدار شهيد حميد مهدوى ظفرقندى بسم الله الرحمن الرحيم اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله على نصرهم لقدير الذين اخرجوا من ديارهم بغير حق الا ان يقولوا ربنا الله . به آنها كه مورد ظلم و ستم واقع شده‌اند اجازه مبارزه و قتال داده شده است و خدا بر يارى مظلومان تواناست آنها كه مظلومانه مى‌گفتند پروردگار ما « الله » است ، و به نا حق از سرزمينشان اخراج شدند . سپاس خاص پروردگار است كه مالك مطلق هستى است ، درود بر پيامبر بزرگ امت محمد مصطفى (ص) و دوازده نور مقدس الهى ( ائمه هدى ) و سلام و درود بيكران بر نايب امام زمان (عج) خمينى كبير اين قلب توفنده امت اسلامى . سلام بر مادر عزيزم ، اميدوارم خداوند به تو سلامتى و صبر در شهادت فرزندانت و هر مصيبت ديگرى ، عطا كند ، مادر جان ميخواهم كه با تو صحبت كنم تا بلكه شايد بتوانم مقدارى از احساسات خود را در رابطه با مسائلى با تو در ميان بگذارم . مادر عزيزم خيلى دوستت دارم بقدرى كه هرگاه با هم بوديم يواشكى نگاهت مى‌كردم و هميشه ياد تو و غمهاى وارده بر تو دلم را به درد آورده و اشكهايم را جارى ساخته است . خداوند را شكر مى گزارم كه در مقابل اينها به تو صبر عطا كرد صبرى كه بواسطه آن شهادت و مفقود شدن فرزندان عزيزت ( سعيد و مجيد ) را تحمل كردى ، مادر عزيزم در رابطه با سعيد و مجيد شايد چندان احساس نشان نمى‌دادم ولى واقع مطلب اين بود كه چنان درد در وجودم بود و آنقدر دلم براى آنها تنگ شده است كه حدى براى آن شايد نتوان تصور كرد ولى تنها چيزى كه برايم تسكين دهنده بود اين بود كه آنها بايد تكليف خود را انجام ميدادند و شهادت نيز اجر جهاد آنها بود كه خوش به سعادت آنها كه خداوند به آنها مرگ را به صورت شهادت هديه كرد ، مرگى را كه حضرت اميرالمؤمنين على (ع) درباره آن ميفرمايد : « الحياة فى موتكم قاهرين و الموت فى حياتكم مقهورين » مادر جان بارها ميگفتى چرا فقط شما برويد ( به جبهه) ولى مگر اين ما نبوديم كه فرياد زديم « خمينى قلب ما باند فرودگاه توست » وقتى آقا آمد گفتيم « جان زتن رفته باز سوى تن آمده » ، آيا نبايد ما به عهدى كه با رهبرمان بستيم عمل كنيم ؟ آيا دوست دارى فرزندانت ياد كوفيان را زنده كنند ؟ و اگر ما به يارى امام نشتابيم براستى با كوفيان كه آنقدر در نظر ما پستند چه فرقى داريم ؟ و در ؟؟؟ رابطه نرفتنمان را با رفتن دو عزيزمان توجيه كنيم ؟ براى من اين توجيهات به هيچ وجه قابل قبول نيست چرا كه سؤال ميكنم آيا اگر شما نماز بخوانيد نماز خواندن از ما ساقط ميشود ؟ آنها اگر شهيد شدند جز اينكه وظايف خود را انجام دادند و مسئوليت ما را سنگينتر نمودند كارى نكردند و اجر آنها رضايت خداوند است و چه خوب است به قرآن گوش دهيم كه چقدر زيبا و روح بخش و دلنشين است كه ميفرمايد : « هل ادلكم على تجاره تنجيكم من عذاب اليم ، تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فى سبيل الله باموالكم و انفسكم » هركسى مى خواهد تجارت واقعى كند بسم الله شهداى ما در اين معامله شركت كردند و از عذاب الهى نجات پيدا كردند چرا ما در اين معامله شركت نكنيم ؟ السلام عليك يا ابا عبدالله انى سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم . حسين جان درست است كه در صحراى كربلا با تو نبوديم تا به ياريت بشتابيم و آن ظالمان ، تو و ياران باوفايت را مظلومانه به شهادت رساندند اما امروز فرزند برومندت پرچم به زمين افتاده اسلام را برداشته و نداى هل من ناصر ينصرنى سر داده است و ما چون كوفيان نخواهيم بود كه او را تنها بگذاريم . حسين جان براى ما ديگر قابل تحمل نيست كه شاهد اسارت حرم مطهر تو باشيم ما زنده باشيم و گرد غريبى بر ضريح مقدس تو نشسته باشد ، ما زنده باشيم و از زيارت تو محروم ، هرگز ! هرگز چنين ننگى را نمى‌پذيريم و در صورتى دست از زيارت خواهيم كشيد كه دست در دست مرگ بگذاريم . من نمى گويم سمندر باش يا پروانه باش چون بفكر سوختن افتاده اى جانانه باش هدف و فلسفه چيست ؟ يافتن جواب درست و صحيح براى اين سوال ما را وا ميدارد كه با جهان هستى برخورد صحيحى بكنيم . قرآن كريم هدف خلقت را چنين بيان مى كند كه « ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون » ، ما وظيفه داريم كه عبادت خدا را بكنيم و فرستاده شدن پيامبران نيز بدين خاطر بوده است كه عبادت خداوند را به بشر تذكر دهند . ما چكار داريم كه آينده چه ميشود ؟ پايان جنگ چيست ؟ آيا ما موفق خواهيم شد ؟ آيا ضدانقلاب پيروز خواهد شد ؟ و هر سوالى از قبيل . ما فقط ميدانيم كه تكليفى را كه امام بر ما واجب كرده انجام دهيم و اين هدف اصلى ماست و پيروزى و شهادت هدف نيست بلكه نتيجه انجام دادن تكليف است اصلا اين پيروزى‌ها و به خودى خود با استدلال براى ما اصالتى ندارد بلكه وقتى ما احكام الهى را انجام داديم حتى اگر به ظاهر هر شكست هم بخوريم پيروزيم . مادر جان ، اى نور ديدگانم تو بر شهادت سه فرزندت صبر كن آنچنان كه حضرت زينب (س) صبر كرد ولى مسلما غم تو از مصيبت آن بانوى بزرگوار اسلام كمتر است چرا كه احدى به شما نمى‌تواند بى‌احترامى كند ولى خاندان رسول خدا (ص) را به اسارت بردند . مادر غم ديده ام تو نزد حضرت فاطمه (س) آبرومند هستى و اين افتخار براى تو بس كه در راه اسلام سه قربانى تقديم كرده‌اى . مادر محبوبم مبادا زيادى دشمن و پيچيدگى سلاح آن ملعونان و تبليغ سوء منافقان ما را فريب دهد و دست از يارى امام برداريم . قرآن به ما طريق هدايت را نشان ميدهد كه : « آن مؤمنى كه چون مردمى منافق به آنها گفتند لشگر بسيارى كه تمام مشركان و پيروان ابوسفيان باشند بر عليه شما مؤمنان فراهم شده‌اند از آنان در انديشه بر حذر باشيد . اين تبليغات بجاى ترس برايما نشان افزود و گفتند در مقابل دشمنان ،خدا ما را كفايت است و خداوند نيكو ياورى است . » و در جاى ديگر مى‌فرمايد : « ان ينصركم الله فلا غالب لكم » اگر خدا شما را يارى كند محال است كه كسى بر شما غالب شود . » اى مادر مجاهدم مبادا سختى‌هاى انقلاب و يا سخنان بيهوده منافقان تو را از انقلاب سرد كند ، مادر جان در هر شرايطى پيرو بى چون و چراى رهبر باش كه تنها و تنها راه سعادت ، مطيع بى قيد و شرط بودن امام است و اين تكليف اسلامى ماست . مادر جان ديگر صحبتى ندارم ، سلام مرا به همه برسان و برايم حلاليت و آمرزش بطلب و از دايى عزيزم (حسن ) تشكر مى‌كنم كه خدا مى‌داند چقدر به ما خدمت كرد و از خداوند ميخواهم كه اجر عظيم به او بدهد . مادر جان هرچه ميتوانى برايم روزه و نماز قضا كن ( در ماه روزه ) و مقدار هزار تومان هم خمس بپردازيد و مقدارى بدهكارى دارم كه جداگانه مى‌نويسم و اگر توانستيد رد مظالم هم بدهيد . خواهران و برادرانم از همه شما عزيزان خداحافظى ميكنم و التماس دعا دارم . اما دوستان و برادرانم تا آنجا كه توان داريد از چشمه اخلاق اسلامى بنوشيد و خود را به لباس تقوى بپوشانيد تا شايد لطف و رحمت خداوند نصيب همه ما شود و براى استحكام بخشى انقلاب در پايگاههاى انقلاب و بسيج ، دعاى كميل ، دعاى توسل ، نماز جمعه و جماعت و ... حضور فعال داشته باشيد ، دعا به جان امام را هرگز فراموش نكنيد . اى خداى بزرگ ما را يارى كن تا بتوانيم راه خونبار شهيدانمان را ادامه دهيم و تا آخرين نفر و آخرين نفس از انقلاب اسلامى دفاع كنيم . خدايا ما متعهد شده‌ايم كه فداى رهبرمان و فداى مكتبمان شويم ، ما را بر اين تعهد ثابت قدم نگهدار . خدايا خدايا تا انقلاب مهدى (عج) حتى كنار مهدى خمينى را نگهدار والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته بنده گناهكار و حقير حميد مهدوى ظفرقندى 23/7/62