logo

شــهــدای امدادگر

شهدای امدادگر

نام: محمدرضا

نام خانوادگی: خزایی کوپایی

نام پدر: علي

سن:

سازمان/نیرو:

تاریخ تولد: 1346/07/20

سمت: امدادگر

محل تولد: اصفهان

تاریخ اعزام:

وضعیت تاهل: مجرد

محل اعزام:

تحصیلات: راهنمایی

محل خدمت:

ملیت:

تاریخ شهادت: 13641212

مذهب:

محل شهادت: فاو

شغل: -

محل مزار:

محل سکونت:

قطعه/ردیف/شماره:

1269212 محمدرضا خزائى‌كوپائى نام پدر: على « بسم الله الرحمن الرحيم »  « اعوذ بالله من الشيطان الرجيم » « يا ايها الذين آمنوا خذوا خذركم فانفروا ثبات او انفرو اجميعا ، (انا لله و انا اليه راجعون) » « ان هذا لفوز العظيم » اين است همان سعادت بزرگ. « الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئك هم الفائزون . » كسانيكه ايمان آوردند و مهاجرت كردند ومجاهدت كردند در راه خدا و از مال و جان خود گذشتند درجه اى والا نزد خدا دارند و اينان رستگارانند. با ياد و نام خدا و شهادت بر يگانگى او و شهادت بر رسالت فرستاده او محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله وسلم و شهادت بر ولايت على ابن ابيطالب عليه اسلام و ائمه طاهرين و با سلام و درود بر حجت‌ابن الحسن العسگرى و نائب بر حقش امام خمينى اين بت شكن قرن و درهم كوبنده ستمگران و ياور مستضعفان و سلام بر فقيه عاليقدر آيت الله منتظرى و ديگر ياران با وفاى امام و درود فراوان بر رزمندگان جان بر كف اين زاهدان شب و دليران روز و با سلام بر شهيدان راه اسلام و بشريت. خدايا حال كه توانسته ام در جبهه هاى جنگ حضور پيدا كنم تو را شكر مى كنم و خدايا اميدوارم كه حضور اين بنده ناچيز در جبهه بتواند كمكى به اسلام و مسلمين و امتم باشد و خدايا از تو مى خواهم كه مرا در راهى كه قدم برداشته‌ام ياريم كنى تا بتوانم گامهائى بهتر براى اسلام و مسلمين بردارم و اما خدايا در اين راهى كه مى روم سختيها و رنج‌ها بسيار است ولى اين رنج و سختيها را بياد تو تحمل مى كنم و از تو مى خواهم كه به من صبر عنايت كنى وخدايا مرا از الطاف بى حد خودت بى نصيب مگردان و به آرزويم كه همان شهادت فى سبيل الله است برسان شايد كه اين چند قطره خونم كمكى به اسلام و اين انقلاب كند و اما سخنى با شما ملت شهيد پرور و داغدار دارم كه ملت شهيد پرور و قهرمان ايران من بعنوان برادر حقير شما مى گويم كه تنها راه سربلندى شما آقائى شما در برابر سلطه جويان جهان و پيروز شدن بر آنها اطاعت از ولايت فقيه است وحدتى كه در بين شما حكم فرماست و تمام اين پيروزيها همه وهمه از وحدت و يكپارچگى شما بوده اگر خدائى نكرده از هم فاصله بگيريد به خون شهدا مديون هستند و خون آنها را پايمال كرده ايد بدانيد كه آن موقع دشمنان خدائيد . و اما در قبال جنگ سستى نكنيد و مانند كوهى در برابر جنگ استوار باشيد و بيش از پيش و اما در قبال جنگ سستى نكنيد و مانند كوهى در برابر جنگ استوار باشيد و بيش از پيش به جبهه‌ها كمك كنيد و بدانيد در حال حاضر تمام كفر براى براندازى اسلام بپا خواسته و فرزندان شما در برابر آنها ايستاده‌اند و مى بينيد كه چگونه مقاومت مى كنند و مى بينيد كه چگونه دژهاى محكم دشمنان را تصرف مى كنند و ديديد كه چگونه فاو را گرفتند اينها همه از الطاف الهى است كه پشتيبان آنها است اين همه پيروزى گوشه اش هم مربوط مى شود به دعاهاى شما و كمكهاى مادى و معنوى شما مگر جز اين است اى مردم اكنون كه زمان پيروزى اسلام فرا رسيده پس دم از صلحى كه دين خدا را از بين مى‌برد نزنيد و به يكى از آيات خداوند توجه كنيد كه مى گويد « فلا تهنوا و تدعوا الى السلم و انتم الاعلون و الله معكم و لن يتركم اعمالكم» پس شما اهل ايمان در كاردين سستى روا مداريد ( و از ترس جنگ كافران را دعوت بصلح مكنيد كه شما بر كفار غالب و بلند مقام‌تر خواهيد بود و خدا با شماست و از اعمال شما هيچ نمى كاهد ). ( و اما اى جوانان مسلمان دلم مى خواهد با شما سخنى گفته باشم ) شما كه احساس علاقه به سرور آزادگان حسين بن على داريد نكند خدايى ناكرده در رختخواب ذلت بميريد كه آقايتان حسين در جبهه جنگ به شهادت رسى و مبادا در غفلت بميريد كه فاتح خيبر و فرزند كعبه على (ع) در محراب به شهادت رسيد و مبادا در حال بى تفاوتى بميريد كه على‌اكبر حسين با هدفى پاك به ميدان رفت تا از اسلام دفاع كند و شهيد شد . و من نيز براى تجاوز به خاك ديگران به جبهه نرفتم بلكه براى احياء دينم و صدور انقلابم و دفاع از كشورم به جبهه رفتم اميدوارم كه شما جوانان هم از بزرگان دين هم چون حسين سرورتان و ديگران درسى نو بگيريد و راهتان را زود پيدا كنيد ( و اما دوستانم همسنگرانم سخنى با شما دارم ) شما در حقيقت براى من برادرانى خوبى بوديد ولى واى واى به حال من كه نتوانستم آنطور كه بايد و شايد براى شما دوستى خوبى باشم به هر حال ازشما مى خــواهم كه مرا حـــلال كنيد. و اما اى دوستان كه در تداوم خون حركت آفرين و هميشه جوشان امام حسين (ع) به جبهه حق عليه باطل بر مى گرديد و دوباره در آنجا زندگى و حيات جاودانه خود را پيدا مى كنيد تقاضائى كه از شما دارم در رساند پيام خون شهداء و امدادهاى الهى كه همان انتقال فرهنگ پر بار و اصيل انقلابمان است كوشا و پرتلاش باشد و اين را هم بدانيد كه يك مجاهد فى سبيل اله بايد در جبهه هاى حق هميشه فعال و پر تحرك باشد و جلو هر نابكارى را بگيرد هركه مى خواهد باشد چه شرق باشد و چه غرب اين را بدانيد كه خداوند با شماست . ( واما اى خويشان و اى اقوام و آشنايان ) پيامى خـــاص براى شما ندارم فقط به شما بگويم كه وظيفه شما در اين زمان بسيار مشكل است اميدوارم كه از پس آن برآئيد و از شما خويشان و اقوام وآشنايان كه در تشيع جنازه ام و مراسم شركت كرديد و بنوعى زحمتها كشيديد حلاليت مى طلبم و ازخداى عالم براى همه شما خدمت بيشتر به اسلام و مسلمين را مسئلت دارم خداوند به شما صبر و اجر عطا كنند. به اميد پيروزى نهائى در سراسر جبهه هاى جق عليه باطل.  خدايا ، خدايا تا انقلاب مهدى حتى كنار مهدى خمينى را نگهدارمنتظرى نستوه براى نصر اسلام نصرت عطا بفرما « والسلام » 11/12/64