نام: ارسلان
نام خانوادگی: امامیان
نام پدر: امام وردي
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1315/01/09
سمت: پزشك
محل تولد: قوچان
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: متاهل
محل اعزام:
تحصیلات: فوق لیسانس
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13660402
مذهب:
محل شهادت: جزيره مجنون
شغل: پزشک
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
ارسلان اماميان در سال 1315 در بخش نوخندان درگز ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي را در نوخندان سپري نمود و سپس براي ادامهي تحصيل به درگز و پس از آن به مشهد رفت. پس از دريافت مدرك ديپلم به شغل معلمي مشغول شد و به درگز بازگشت. در دوران حكومت منحوس پهلوي، به علت درگيري با كارگزاران رژيم، از خدمت بركنار شد و پس از مدتي به كلات نادر تبعيد شد و در آن جا كار معلمي را ادامه داد. اما پس از هشت ماه مجدداً از كار بركنار شد و به سربازي رفت و با درجهي افسري خدمت نظام وظيفه را به پايان رساند. مجدداً به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در ضمن انجام وظيفه در كنكور دانشگاه شركت كرد و در رشتهي فيزيك دانشگاه تهران قبول شد. پس از اخذ ليسانس فيزيك به درگز برگشت و به شغل دبيري پرداخت اما باز هم به علت فعاليتهاي ضد رژيم به سنگسر سمنان تبعيد شد و پس از مدتي به مشهد آمد. مدتي بعد در كنكور شركت كرد و در رشتهي پزشكي قبول شد و پس از اتمام دوران تحصيل به شغل پزشكي مشغول شد و به فعاليتهاي سياسي خود ادامه داد. با شروع جنگ تحميلي 7 بار به سوي جبهه شتافت و سرانجام در منطقهي جزيرهي مجنون به درجهي رفيع شهادت نائ ...
اينجانب در تاريخ اول شهريور ماه 2535 در سلامت كامل به نوشتن اين وصيت نامه با ميل و رضايت باطنى خود اقدام نمودم كه راهنماى زندگى خانوادهام باشد. 1 - مادرم صغرى اماميان داراى يكصد و شصت هزار ريال نقدى مىباشد كه ترتيب تقسيم نامهاى كه موجود است چهل هزار ريال از ارسطون و چهل هزار ريال از جلال و هشتاد هزار ريال ( سهم خودم و كيكاوس ) از اينجانب طلب دارند كه هر وقت اراده كرد مىتواند بدون مهلت بگيرد. 2 - خانم نرگس مولائى همسرم تا زمانى كه اراده كند با بچههايش در منزل مسكونىام بلوك 43 قطعه 2 زندگى مىكند و همه بچههايم و زنم در آنچه از من باقى مىماند مطابق خواستهام همه برابر شريك و سهيم هستند و در حقوق بازنشستگى مطابق قانون عمل مىنمايند. 3 - آنچه ملك پدرى در نوخندان مانده است مطابق تقسيم نامهها متعلق به مادرم و كيكاوس اماميان مىباشد. 4 - راجع به مطالباتم چك دارم و راجع به طلب ديگران مطابق دفتر محاسبهام عمل مىشود و بايد پرداخت گردد. 5 - نظر آقاى على اكبر يوسفى دولت برابر برادرم در مورد طلب آقاى بيگ نظرى به مبلغى تا يكصد و پنجاه هزار ريال قاطع است. 6 - راجع به مخارج كفن و دفن مايلم كه در بهشت رضا دفن باشم و روز دوم پذيرائى مختصرى در منزل و روز سوم ختم مجلس تعزيه و هر خيراتى كه به نظر دوستم آقاى على اكبر يوسفى و جناب سرهنگ ابراهيمى و سه برادرم ارسطون و جلال و كيكاوس مىرسد. در شب سوم بعد از جمع كردن مسجد انجام مىدهند و روز چهارم مراسم به كلى تعطيل است و از آن به بعد شب هفت و شب چهلم و سال و غيره به هيچ وجه لازم نيست در تمام مراسم مرثيه خوانى و رجز خوانى تكرار مطلب لازم نيست روحم از كسى راضى است كه بخندد و رحمت فرستد. 7 - روز چهارم كسى را در خانه براى محافظت خانه مىگذارند و همه فاميل به گردش پارك آريا مهر مىروند و وسايل سرگرمى بچههايم و خانم و مادر و برادران و خواهرانم را فراهم مىكنيد كه زودتر مرا فراموش كنند و همه بخندند و شادى را دنبال كنند. 8 - نصف منزل مسكونى صاحب السلطان خواهرم متعلق به اينجانب است كه اگر مادرم مايل باشد بابت طلبش برمىدارد وگرنه طلب ارثيه بر ان خواهد بود . 9 - از نظر ملك پدرى همه سهميهها به ارثيه بر ان رسيده است و هيچ كس را از ديگرى مطالبهاى نيست و به تقسيم نامهها اجرا شود. 10 - ثلث ( يك سوم )منزل كه قانونا به اسم ارسطون اماميان در خيابان ابوسعيد است متعلق به آقاى ميرزاخان رحمانى ( پسر خاله ) مىباشد.