نام: علي
نام خانوادگی: رضايي
نام پدر: احمد
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1349
سمت: امدادگر
محل تولد: مشهد
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل:
محل اعزام:
تحصیلات: دبيرستان
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 1366
مذهب:
محل شهادت: ماهشهر
شغل:
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
شهيد علي رضايي بسم الله الرحمن الرحيم «الذين هاجروا و جاهدوا في سبيل الله اعظم درجه عندالله و اولئك هم الفائزون.» به نام خدايي كه ما را آفريد و روح خود را در جسم بيروح ما دميد. برادران و خواهران! از شما ميخواهم كه راه سعادت بخش حسين را ادامه دهيد و زينب وار زندگي كنيد و تقوي را (پيشهي) خود قرار دهيد كه از سايهي تقوي و عمل صالح است كه ميتوان به رستگاري رسيد. برادران! به خاطر داشته باشيد كه بهشت را به بها ميدهند، نه به بهانه و شما سعي كنيد بهشت را به بها بگيريد. مادرم، مادر مهربان و دلسوزم! اگر خدا بخواهد و شهادت نصيبم شود، خدا را شكر و سپاسگزاري كنيد و سعي كنيد ناراحتي از خودتان نشان ندهيد تا دشمنان خوشحال نشوند. براي من گريه نكنيد. اگر گريه كرديد براي امام حسين (عليه السلام) گريه كنيد كه بييار و ياور بود و غريبانه در صحراي كربلا به شهادت رسيد. خوشحال باشيد اي پدرم و مادرم كه چنين فرزندي را بزرگ كرده و در راه اسلام هديه كرديد. خدايا! تو شاهد باش كه من چيزي عزيزتر از جانم ندارم كه در راه اسلام و قرآن اهداء كنم. پدرم! براي من گريه نكن و هميشه استوار و پابرجا باش. مبادا لحظهاي از خدا و آخرت فراموش نماييد و اگر بغض گلويتان را گرفت، براي مظلوميت حسين و ائمه گريه كنيد. اميدوارم از دست من راضي باشيد و مرا حلال كنيد. اگر ميخواهيد كه روح من شاد شود. تمنا دارم هيچ كس لباس سياه نپوشد و مثل زينب صبر كنيد و مثل فاطمه صبر و طاقت داشته باشيد. و از همهي دوستان و آشنايان ميخواهم اگر كسي از من بدي ديده، حلال نمايد و سخني دارم با همكلاسيهايم. از همهي همكلاسيهايم نهايت تشكر را دارم و اميدوارم از من ناراحتي نداشته باشند و اگر هم ندارند، عفو نمايند و از شما دانشآموزان و مربيان عزيز خود تقاضا دارم كه سنگر مدرسه را هيچ وقت رها نكرده، در اين سنگر مبارزه كنند. اميدوارم كه كارهايتان در راه خدا باشد و سخني با همسنگران خوب و مهربانم! اگر از من بدي ديدهايد به دل نگيريد و مرا عفو نماييد و ادامه دهندهي راه شهدا باشيد و دنيا ظلمتگاهي است كه انسان را در خود غرق ميسازد. خدايا! هاي و هوي بهشت را ميبينم. چه غوغايي! حسين به پيشواز يارانش آمده، چه همهمهاي. فرشتگان ندا ميدهند كه «همرزمان ابراهيم، همراهان موسي، همدستان عيسي، همكيشان محمد(ص) ، همسنگران علي (عليه السلام) و همفكران حسين (عليه السلام) و همكلاسان خميني از سنگر كربلا آمدهاند». چه شكوهي! خدايا! به محمد بگو كه پيروانش حماسه آفريدند. به علي (عليه السلام) بگو كه شيعيانش قيامت به پا كردهاند. به حسين (عليه السلام) بگو كه خونش در رگها همچنان ميجوشد. بگو از آن خونها، سروها روييده است. ظالمان سروها را بريدند، اما باز هم سروها روييده است. جوانان عزيز! نكند خون شهدا را زير پا بگذاريد كه در محضر خدا مديون آنها خواهيد بود. و شما اي خواهران عزيز! عفت و پاكدامني را پيشهي خود نماييد و زينبوار زندگي كنيد و حجاب را كه يكي از دستورات اسلام و ائمهي اطهار ميباشد، حفظ نمائيد. و اين سخن را سرلوحهي خود قرار دهيد و به آن عمل نماييد. اي زن به تو از فاطمه اينگونه خطاب است ارزندهترين زينت زن حفظ حجاب است و صبور باشيد كه خداوند با صابران است و اي مادران! در تربيت فرزندانتان بكوشيد و فرزندانتان را همچون علياصغر حسين (عليه السلام) بزرگ كنيد و شما پدر و مادر عزيزم! ميدانم كه جدايي فرزند براي شما سخت است، ولي ميگويم كه صبر داشته باشيد و اگر به شهادت رسيدم، غمگين نشويد و شكرگزار خدا باشيد چون ما امانتيم و بر طبق آيهي انا لله و انا اليه راجعون ما همه از اوييم و به سوي او باز ميگرديم و شايد كه اين آزمايش باشد تا خدا ببيند كه در راه اسلام و قرآن صبر و استقامت داريد. دوست دارم در ميان آتش و خون و گلوله دور از كاشانه و از خواهر و مادر بميرم دوست دارم خاك ايران را ز دشمن پاك سازم در راه اسلام و بر آزادي كشور بميرم دوست دارم نيمه شب با نعرهي الله اكبر دشمنان را قلع و قمع سازم چو سرلشكر بميرم دوست دارم تشنه لب باشم به هنگام شهادت جرعهاي ز دست ساقي كوثر بميرم والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته حقيرتان علي رضايي