نام: اسماعیل
نام خانوادگی: پاکزاد
نام پدر: حميد
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1345/03/01
سمت: امدادگر
محل تولد: صومعه سرا
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: متاهل
محل اعزام:
تحصیلات: خواندن ونوشتن
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13661120
مذهب:
محل شهادت: ماووت عراق
شغل: پاسدار
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
شهيد اسماعيل پاكزاد، تير ماه 1345 در خانواده‌اي كشاورز و قناعت پيشه به دنيا آمد. به علت بضاعت محدود و كثرت اعضاي خانواده تحصيل را تا مقطع سوم راهنمايي ادامه داد و سپس مشغول به كار شد . اسماعيل انساني مقيد به احكام ديني و متعهد به اصول اخلاقي بود و از غيبت و تكبر دوري مي كرد. در آستانة پيروزي انقلاب اسلامي در همان نوجواني با شخصيت امام و آرمان‌هاي ظلم ستيزش آشنا شد و در كنار برادرا نش در صف انقلابي‌ها قرار گرفت. بعداز پيروزي انقلاب، اسماعيل وارد سپاه پاسداران شد تا بتواند به نظام و كشورش خدمت كند . زماني كه در بهداري سپاه خدمت مي كرد همان جا با برادرم آشنا شد . با شروع جنگ تحميلي چندين بار به همراه برادرم به مناطق جنگي اعزام شدند تا در كنار رزمندگان با دشمن بجنگند . سالهايي كه اسماعيل با برادرم هم‌رزم بود و يك‌جا خدمت مي كردند اخلاق و رفتار پسنديده و صداقت كردارش باعث شد تا ارتباط‌شان عميق تر شود. اوايل سال 1365 از سوي برادرم به من پيشنهاد شد تا اسماعيل را به همسري بپذيرم چند ماه بعد با هم ازدواج كرديم. زمستان همان سال به عنوان امدادگر در عمليات كربلاي 5 همگام با رزمندگان به مصاف با ...
اي جوانان مبادا در غفلت بميريد كه علي در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بي تفاوتي بميريد كه علي اكبر حسين (عليه السلام) با هدف شهيد شد و اي مادران مبادا از رفتن فرزندتان به جبهه جلوگيري كنيد كه فردا در محضر خدا نمي توانيد جواب زينب را بدهيد كه تحمل 72 شهيد را نمود شما همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه هاي نبرد بفرستيد. اي برادران استغفار و دعا را از ياد نبريد كه بهترين درمانها براي تسكين دردهاست و هميشه به ياد خدا باشيد و در راه خدا قدم برداريد و هرگز دشمنان بين شما تفرقه نيندازد و شما از روحانيت متعهد جدا نكنند كه اگر چنين كردند روز بدبختي مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست. حضورتان را در جبهه هاي حق عليه باطل ثابت نگه‌داريد در امام بيشتر دقيق شويد و سعي كنيد او را بيابيد و خود را تسليم او بسازيد و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ كنيد. از برادران گرامي ام مي خواهم كه راه مرا ادامه دهند و اسلحه اي كه از دستم افتاده بدست گيريد و با منافقان به پيكار در افتيد و از خواهرانم مي خواهم كه زينب گونه رفتار كنيد و مثل زينب(سلام الله عليها) و فاطمه (سلام الله عليها) باشيد و حجاب را كاملاً رعايت كنيد. و اما تو اي همسر عزيزم: اين را بدان كه شهادت در راه خدا شيرين تر از همه چيز است و از تو همسر با وفايم مي خواهم مثل ديگر همسران شهدا صبر پيشه كنيد و اصلاً براي من ناراحت نباشيد و اعظم كوچك مرا خوب تربيت كنيد و او را با نماز و كارهاي خوب آشنا سازيد.