نام: مهدی
نام خانوادگی: غیاثی ثانی
نام پدر: عبدالحسين
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1344/03/02
سمت: معاون بهداري
محل تولد:
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: مجرد
محل اعزام:
تحصیلات: دیپلم
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13651212
مذهب:
محل شهادت: شلمچه
شغل: بسیجی
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
:1549929 - غياثى ثانى - مهدى بسم الله الرحمن الرحيم وصيت نامه شهيد مهدى عياثى ثانى سالم بر شما اى خاندان نبوت و موضع و دايع رسالت و محل نزول ملائك و هبوط انوار روحى خداو معدن زحمت حق و گنجهاى علم و معرفت و صاحبان سنتهاى مقام حلم و اصول صفات كريمه و پيشواى اهم ممالك و ولى نعمتهاى روحانى و اركان بزرگوارى و نيكوكارى و عماد نيكوكاران عالم و بزرگ و قائد بندگان و ستونهاى محكم و درهاى علم و درهاى ايمانى و امين اسرار خداى رحمان و فرزند پيغمبران و برگزيده از رسولان و عترت رسول خاتم (ص) كه برگزيده خداى رحمان است بر شما باد رحمت و بركات خدا . سلام بر شما امامان و راهنمايان طريق هدايت و چراغهاى تاريكيهاى امت و پرچمداران علم و تقوى و خردمندان بزرگ و صاحبان عقل كامل و پناه خلق عالم و وارثان پيغمبران حق و مثل اعلاى الهى و صاحب دعوت به بهترين كمال و نيكوترين اعمال و حجتهاى بالغه الهى بر تمام اهل دنيا و آخرت رحمت و بركات خدا برشما باد . سلام بر شما كه دلهايتان محل معرفت خداست و مسكن بركت حق و سعدى حكمت الهى و حافظان بر خداييد به عامل علم كتاب خدا و اوصياء پيغمبر خدا و اولاد رسول خدا (ص) كه رحمت و بركات خدا بر او و ال او باد . سلام بر شما كه داعيان به سوى خدا هستيد و راهنمايان طريق رضا و خشنودى حضرت احديت و ثابت قدمان در اجراى فرمان خدا و تام و كامل در عشق و محبت خدا و صاحبان مقام اخلاص در توحيد حضرت حب و آشكار كنندگان امر و نهى ايزد متعال شماييد بندگان گرامى و مقرب الهى كه هرگز بر حلم او سبقت نگرفته و كاملا مطابق فرمانش عمل مى كنيد رحمت و بركات الهى بر شما باد سلام بر پيشوايان خلق كه داعيان به سوى حق و رهبر و رهنماى بزرگ واليان و حاميان دين خدايند و اهل ذكر و فرمانداران از جانب خدا و آيات باقى و برگزيدگان خاص ربوبى و سپاه و نيروى الهى و مخزن علم ربانى و حجتهاى بالغه و طريق روشنى حضرت حق و نور خدا و برهانى اوييد رحمت و بركات خدا برشما باد . سالم بر شما شاهدان دينى خدا و شاهدان لقاء حق و برگزيدگان از ميان امت و حبيبان خدا و زيبامزاران بهشت زهرا (س) و بهشتهاى ايران و اى دوستداران امام كه امام در وصف شما فرمود شما سبكبالان عاشق شهادت بر توسن شرف و عزت به معراج خود تاخته ايد و در پيشگاه عظمت حق و مقام جمع الجمع به شهود و حضور رسيده ايد و بر بسيط ارض ثمرات رشادت و ايثارهاى خود را نظاره مى كنيدو فرمودند اگر نبود در شان و عظمت شما جز اين آيه كريمه ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياعند ربهم يرزقون كه باقلم قدرت غيب بر قلب مباركه نورانى سيد رسل (ص) نگاشته و پس از تنزيل مراحل به ما خاكيان صورت كتبى آن رسيده است كافى بود كه قلمهاى ملكوتى و ملكه شكسته شود و قلبهاى ماوراء اصفيا الله از جولان در حول آن فروبسته شود ما خاكيان محجوب يا افلاكيان چو دانيم كه اين ارتزاق عند رب شما چيست چه بسا مقامى باشد كه خاص مقربان درگاه اوجل و علا و وارستگان از خود و ملك هستى باشد پس مثل من وابسته به علايق و وامانده از حقايق چه گويم و چه خواهم كه خاموشى بهتر و شكستن قلم اولى است رحمت و بركات خدا بر شما باد . سلام بر شما اى امام پدر شهيدان و پدر مفقودين و مجروحين و مصدومين و معلولين و اسرا پدر امت حزب الله اى فانى فى الله و عارف بالله و پيشى گرفته در تقوى و پافراتر گذاشته از محدوده جان و در هم كوبنده ستمگران و ملحدان و زنده كننده دين خدا در جهان اى شمايى كه با اين همه مبارزه و كار براى خدا باز خود را خادم ميدانى و رهبر را حسين فهميده ها و آرزوى پاسدار بودن و در دل سنگر رزمندگان بودن را در دل مى پرورانى اى امام من شما را يشناخته ام سلام بر شما جهادگران راه خدا و اوليا مقرب او كسانى كه پا فراتر از عرصه خاك نهاده ايد و در عرش خدا اخلاص را بر عرش نشينان آموختيد و اى محبان مردى كه در چاه درد دل به غريبى گفت او در وصف كار شما در نهج البلاغه فرمود ان الجهاد باب بين ابواب الجنه فتحه الله خاصه الاوليا به راستى جهاد درى از درهاى بهشت است كه خداوند به روى اولياء خودش باز مى كند سلام بر تو برادر بسيجى امام فرمود بسيج قلب من است تويى كه قلب امام خود هستى تويى كه از قشر مستضعف جامعه با تمام مشكلاتى كه در زندگى داشتى باز به جبهه مدى تويى كه شب عمليات يكى از ليالى قدر توست تويى كه وقتى به خط مقدم مى رفتيم گفتى مبادا پيكر مجروحت را به به خطر انداختن خود به عقب بياورم تويى كه از خدا التماس لقاء مى كردى تويى كه براى ردشدن بچه هاى بروى سيم هاى خاردار خوابيدى تويى كه شبها واقعه مى خواندى دعاى نمازت را با هيچ چيز عوض نمى كردى تويى كه براى اينكه گراى دقيق دشمن را بدهى به ميان آنها رفتى و گراى خود را به توپخانه دادى تويى كه از خستگى عمليات چشمانت را بادست نگه داشته بودى سلام بر تو مجاهد عراقى كه نزديك چادرها قبر براى خود كنده بودى و شبها در آن قرآن تلاوت مى كردى بالاى قبر تو مى آمدند نور آنها بر قرآنت مى افتاد وقتى تو رفتى قرآنت بوى عطر گرفت سلام بر تو برادر سپاهى كه وقتى راه مى رفتى دنبالت مى آمدند و بوى آنها را استشمام مى كردى و با رفتنت يوى فطر قرآنش را باخود بردى تويى كه وقتى مضطر مى شدى آينده را مى ديدى و نماز بدون اشك نداشتى سلام بر تو فرمانده كه در زير عمل جراحى كه هر انسان معمولى زبان به ذات خود مى گشايد تلاوت قرآن مى كردى تويى كه با تن مجروح در كانال با دست مدد گرفتى تويى كه رو به دشمن وايستاده روى سيم خاردار هنوز مانده اى همچون كه وصيت نمودى و تويى كه با اينكه سن زيادى كه داشتى و صاحب چند فرزند بودى چند سال متوالى جبهه را ترك نكردى تويى كه فرزند سه ساله ات تو را نمى شناخت چون كنارش نبودى و تويى كه براى نجات نيروهايت خود در آنجاماندى و تويى كه در موقع احتمال وجود دشمن پيكر خود را روى تپه تكان مى دادى تا بجاى نيروهايت پيكر تو را آماج تيرهاى كفر خود كنند تويى كه از غرب و جنوب به زيارت امام حسين (ع) رفتى و برگشتى تويى كه وقتى با انصار امام نشسته بودى او را كه همه مومنان آرزوى ديدنش را دارند ديدى تويى كه شبها لباس بچه ها را مى شستى تويى كه مظلوم بودى و شبها به نماز شب با خدا درد دل مى كردى تويى عاشق خدا و خدا عاشق تو رحمت و بركات خدا بر شما باد . السلام عليكم يا انصارالله