نام: اکبر
نام خانوادگی: شهبازی فرد
نام پدر: شعبانعلي
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1340/06/23
سمت:
محل تولد: اصفهان
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: مجرد
محل اعزام:
تحصیلات: راهنمایی
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13610217
مذهب:
محل شهادت: خرمشهر
شغل: کارمند
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
1445017 اكبر شهبازى نام پدر: شعبانعلى «بسم ربالشهداء و صالحين » هيچوقت از هجرت من بسوى پروردگارم افسوس نخوريد. اى كسانيكه كه ايمان آورديد شما همانند افراد بى دين نباشيد كه وقتى برادرانتان به ؟؟؟ مىروند و يا در جنگى شركت مىكنند (و يا درجنگ يا مسافرت كشته مىشوند يا مىميرند مىگويند اگر آنها نزد ما بودند نمىبردند و يا كشته نمىشدند شما اينگونه سخن نگوئيد ) . درود بر مهدى (ع) و سلام و درود بر خمينى كبير و سلام بر شهيدان به خون خفته وصيتنامه خود را موقعى مىنويسم كه چند ساعتى بيشتر كه به جبهه حق عليه باطل اعزام شدم. خــــــدمت پدرو مادر و خواهر و برادر بزرگوارم ؟؟؟ پس از تقديم عرض سلام از سرزمين كربلاى ايران سخن مىگويم اميدوارم كه حال شما خوب باشد پدرجـــــان مادرجان همانطوريكه در آيه بالا ذكر شده و مىگويد اگر آنها نزد ما بودند نمىمردند و يا كشته نمىشدند مانند چنين افرادى نباشيد و هميشه قلبهاى خود را شاد و پر از مهر و ملاطفت كنيد و پيش دشمنان خـــــدا (منافقين ) سربلند باشيد و افتخار كنيد كه چنين فرزندى داشتيد و در راه خدا هيده نموديدو هيچوقت از هجرت من بسوى پروردگارم افسوس نخـــوريد زيرا راهى كه بود كه من انتخاب كردم من فقط به 3 جهت اين راه را انتخاب كردم 1- قربةالى الله بعضى براى نزديكى به خــدا 2- فى سبيل الله بعضــى در راه كسى كه او را مىشناسم و با او راز و نياز مىكنم 3- به نام لقاء الله بعضى به خدايى كه او را پرستش مىكنم برسم . آرى من مىروم به سرزمين كربلاى تا با خون سرخ خود ايران اسلام خــــــويش را گلستان كنم و تا ظهور مهدى (عج) جاويدان بمانم پدر جان مادر جان و برادر جان خودتان ميدانيد كه من در زندگانى خويش هيچ ثروتى ندارم و اگر داشتم در راه خدا مىدادم فقط چيزى كه داشتم جان خويش بود كه تقديم الله كردم و ازشما اى پدر و مادر برادر و خواهر و دوستان گرامى مىخواهم براى من گريه نكنيد چون شعار هميشگى من بود براى اينكه شهادت بقدرى شيرين است كه گريه ندارد زيرا كه پيغمبر (ص) اسلام مىفرمايد شرافتمندترين مرگها شهادت است و يا در جاى ديگر مىفرمايد گراميترين مرگها كشته شدن در راه خداست از دوستان خويشاوندان و آشنايانم مىخواهم كه راه مرا ادامه دهند تا مردم محروم به حق خود برسند مرگ به آمـــريكا و منافقين. من شهيدم مادرم مادرم من شهيدم من به محبوب و جانان رسيدم كشته ميهن راه دينم من كه از قيد اين تن رهيدم من كه حبل المتين را گرفتم در ره حكم جانان شهيدم من كه عضو بسيج سپاهم غرقه در خون به سنگر تپيدم مرز ميهن شد از خون من سرخ من به مرز وطن آرميدم من رضاى خداوند سبحان با بهاى تن و جان خريدم مادرم مادرم من شهيدم من به محبوب جانان رسيدم جاننثار امام عزيزم جز سعادت در اين رهنديدم با شهادت رسيدم به جانان چون حجاب خودى را دريدم بس كه ؟؟؟ در رزم دشمن اندر اين جبههها آفريدم جز سعادت نديدم در اين ره در دو عالم به لطفش سعيدم مادرم مادرم من شهيدم من به محبوب جانان رسيدم تا كه دام تن پر گشودم از جهان شما پر كشيدم راحتم بس كه من ناملايماز زبان منافق شنيدم هان نمانده تر آرزوئى من رسيدم به عشق و اميدم در خط نهضت و هم امامم در رهش با سرو پا دويدم در ره ميهن و حفظ نهضت هم به حفظ كتاب مجيدم مادرم مادرم من شهيدم من به محبوب و جانان رسيدم هموطن هموطن هان ؟؟؟من چون در خون خود آرميدم راه من را همواره بپوئيد من شهيدم من شهيدم شهيدم «والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته » اكبر شهبازىفرد 17/8/1360