نام: حسن
نام خانوادگی: سنخواستي
نام پدر: امان
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1347
سمت: امدادگر
محل تولد: جاجرم
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل:
محل اعزام:
تحصیلات: ابتدايي
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 1367
مذهب:
محل شهادت: جزيره مجنون
شغل:
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
بسم رب الشهداء و الصديقين ما مسلمانان كه ميدانيم بعد از دنيا، بهشتي براي مومنان و مسلمانان و در عوض جهنمي براي باطلان و گناهكاران وجود دارد، چرا از مرگ بترسيم؟ (امام خميني) با درود فراوان به پيشگاه مقدس حضرت مهدي موعود. امام زمان ارواحنا فداه و نائب برحقش، ابراهيم زمان و علماي دوران و رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و با سلام به شما امت حزبالله و هميشه در صحنهي ايران. اين جانب حسن سنخواستي، فرزند امان الله سنخواستي، عضو بسيج پايگاه شهيد مدني سنخواست، وصيتنامهي خودم را تقديم شما امت حزبالله و مسلمان و انقلابي مينمايم. به اميد اين كه راه شهيدان را ادامه دهيم. يكي از عوامل رفتن به جبههها، وظيفهي انسان است كه از نيرو و توان خود عليه باطلان استفاده نمايد و دومين مسأله، دفاع از حيثيت، شرافت ، انسانيت و مملكت است و بر هر شخصي واجب است كه از مملكت خود و مرز و كيان خود، دفاع كند. و اما چرا وصيتنامه مينويسم؟ .... خطر انقلاب و اسلام به خون احتياج دارد و به گفتهي استاد شهيد مطهري شهادت تزريق (خون) است بر پيكر اجتماع و اگر شهادت سعادت و لياقت ميخواهد كه نصيب حقير شد، از شما امت حزب الله ميخواهم كه يك لحظه از انقلاب و جمهوري اسلامي ايران غفلت نكنيد و هميشه پيرو خط امام باشيد و لذا كاري نكنيد كه در قيامت در برابر شهدا سرافكنده باشيد. و اما پدرم! همچون هميشه مقاوم و استوار باش و اگر خون من به زمين ريخت، مبادا كم صبري كني كه صبر بهترين خصلت انسان است و خداوند صابرين را دوست ميدارد. مادر عزيزم! تو زينب زمانه باش و همچون مادران شهداي ديگر، صبر كن و گريه نكن و اگر اشك ريختي، به ياد علي اكبر (عليهالسلام) و حضرت قاسم (عليهالسلام) كه مرگ را از عسل شيرينتر و گواراتر ميدانستند، اشك بريز. اقوام، خويشان، همشهريان و مردم شريف سنخواست! از شما ميخواهم كه از اختلافات دست برداشته و به ريسمان الله چنگ بزنيد و از تفرقه بپرهيزيد. به اميد پيروزي رزمندگان اسلام و سلامتي رهبر انقلاب اسلامي ايران. خدايا! خدايا! تا انقلاب مهدي، خميني را نگهدار.