logo

شــهــدای امدادگر

شهدای امدادگر

نام: رضا

نام خانوادگی: صدیق پور

نام پدر: مسيح

سن:

سازمان/نیرو:

تاریخ تولد: 1338/01/01

سمت: امدادگر

محل تولد: بندر کياشهر

تاریخ اعزام:

وضعیت تاهل: مجرد

محل اعزام:

تحصیلات: راهنمایی

محل خدمت:

ملیت:

تاریخ شهادت: 13610816

مذهب:

محل شهادت: موسيان

شغل: سرباز سپاه

محل مزار:

محل سکونت:

قطعه/ردیف/شماره:

شهيد رضا صديق پور فروردين ماه 1338 در بندر كياشهر در خانواده اي انقلابي و معتقد به اصول دين به دنيا آمد و در ساية پربركت والدين خود رشد نمود. پس از طي كردن دوران كودكي پا به عرصه آموختن علم نهاد و با شوق و علاقة دوران ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت گذراند. دورة دبيرستان رضا مصادف شد با تحولات انقلاب و مبارزات ضد رژيم ، در آن زمان رضا با تعدادي از دوستان خود اخبار فعاليت ها و مبارزات سياسي را دنبال مي كرد. پس از اخذ ديپلم در مدرسة شهيد مهرداد كياشهر، رضا به اتفاق چند نفر از دوستان مذهبي خود و روحاني محل،حاج آقا افتخارزاده فعاليت هاي مبارزاتي ضد رژيم خود را گسترش دادند. تا آن كه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد و رضا نيز به كمك ساير هم رزمانش، انجمن اسلامي كوي امام را در بندر كياشهر راه اندازي نمود. با شروع جنگ تحميلي عضو سپاه شهرستان خشك بيجار شد و سپس براي ادامة خدمت در سپاه به بندر انزلي انتقال يافت. از طريق سپاه انزلي براي ديدن دورة امدادگري به هلال احمر معرفي شد و به دليل لياقت و شايستگي كه از خود نشان داده بود مورد تشويق مسئولين قرار گرفت. او مهر ماه 1360 اولين حضور خود را در جبه ...

هرگز انصاف نيست كه من زير سايباني در كنار پدر و مادرم به استراحت بپردازم و غذاي لذيذ بخورم و آب سرد و گوارا بنوشم ، در حالي كه سربازان اسلام و رهبر امام زمان (عج) در زير آفتاب گرم و سوزان بسوي جهاد بشتابند . جهاد در رحمت الهي است كه بر روي بندگان خاص خدا باز مي شود. انقلاب اسلامي عظيم ما مرهون زحمات طاقت فرساي روحانيت هميشه در صحنه است كه در اين برهه از زمان به رهبري مرد بزرگ قرن و امام امت آيت الله العظمي خميني به ثمر رسيده است و در قله پيروزي قرار دارد . امت ما بي نظيرترين مردمي هستند كه در تجسم افكار بزرگ براي تشكيل جامعه ايده ال حضرت مهدي (عج) قرار دارند. راه اين امت بدون شك واضح ترين راه و مشخص ترين مسير حركت است كه هر روز به پيش مي رويم مشخص تر و واضح تر مي شود. انقلاب عظيم ما تاثير غير قابل تصور در كشورهاي مسلمين و منطقه گذاشته است كه با اتحاد تمام مسلمين به رهبري امام خميني تمام ابر قدرتهاي شيطاني را در هم خواهد كوبيد و ما نيز اگر قابليت اين را داشته باشيم كه بتوانيم به عنوان يك فرد در اين مقابله عظيم جهاني بر عليه ظلم و شيطنت دين خود را ادا كنيم و اگر خدا بخواهد مورد توجه او خواهيم بود. من از خانواده خودم و همه دوستان و آشنايان تقاضاي پيمودن راه اسلام و مسلمين را دارم تا بتوانند جامعه اي صالح ايجاد كرده و سعادت واقعي كه مطلوب هر فرد مسلماني است به دست آيد. اي كاش اين بسيار جان هايي كه در اينجا از بين مي‌رود ما بتوانيم به هدف هاي نهايي برسيم و جامعه عدل و قسط را ايجاد كنيم. من ايمان به الله را جز حركت در مسير او در تحت امامت امامان معصوم كه در اين زمان به امامت امام زمان است محقق نمي دانم و امروز كه حاكميت خدا در جامعه اسلامي ما كه با پشتكار زنان و مردان مومن همراه با امامت ولايت فقيه (روح الله) در ايران اين زمين عاشقان به تشيع تحقق يافته و غارتگران و جنايتكاران و ابر قدرتهاي شرق و غرب در پس آن بر آمده اند تا اين صداها را در گلو خفه كنند و انقلاب پر تپش خلق را سرنگون كنند اما آنان از اراده الله و اراده خدايي مردم مسلمان بي خبرند و نمي‌دانند . آنگاه كه خدا اراده كند و مردم به خروش در آيند به تدريج سيل مي شوند و خانه ظلم را بر سرشان خراب خواهند كرد بر اين اساس من كه موظف به پاسداري از اين حاكميت و اطاعت ولي فقيه مي دانم و به فرمان او به جبهه هاي نبرد حق و باطل براي جنگيدن با كافران بعث عراق رفتم و تا آخرين قطره خون و آخرين گلوله مسلسلم مي جنگم و پيروي از امام خود حسين(عليه السلام) پاي در چكمه مي كنم و به ديدار الله مي روم . اميدوارم كه در اين راه پيروز گردم و بتوانم كه به وظيفه الهي خود كه خداوند عالم براي من منظور داشته عمل كنم . برادران و خواهران ، حسين زمان حسيني است كه در برابر يزيد قد علم كند و با خون خود ريشه يزيد را بكند و زينب زمان زينبي است كه رسالت رسان خون سرخ حسين باشد و موقعي انسان مي تواند ادعاي حسين گونه بودن كند كه يا يزيد زمان را نابود كند يا تنش در زير تانكها ساييده گردد. اي عزيزانم، براي شما پيامي دارم از شما تقاضا مي كنم كه اگر به اسلام معتقد هستيد از رهنمودهاي پيامبرگونه امام خميني بت شكن پيروي كنند و دستورات را مو به مو اجرا كنيد كه حق پيروز است و سعادتمان در عمل كردن است نه فقط شعار دادن. من هماره تكيه كلامم بود كه اي زندگان زمين براي ما مردگان اشك نريزيد كه ما زنده و جاويديم بلكه براي خود گريه كنيد كه گرفتار زندگي دنيايي هستيد براي مردگان (شهداء) شادي كنيد كه آنها شادند و براي زندگان طلب مغفرت كنيد كه به آن محتاجند. پس چه خوب قبل از آن كه مرگ تو را دريابد و هيچ كاري از تو برنيايد به خويش بازگردي و خود را در ترازوي خويش بسنجي.