نام: حسین
نام خانوادگی: مقدسی
نام پدر: غلامحسين
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1331/04/17
سمت: امدادگر
محل تولد: بجنورد
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: متاهل
محل اعزام:
تحصیلات: خواندن ونوشتن
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13630728
مذهب:
محل شهادت: ميمك
شغل: کارمند جهاد سازندگی
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
1716453 حسين مقدسى بسمه تعالىبا سلام و درود فراوان به يگانه منجى عالم بشريت مهدى موعود حضرت محمد (ص) و نايب بر حقش امام خمينى رهبر كبير انقلاب بت شكن زمان يار و ياور مستضعفان و درود به رزمندگان سلحشور و سلام بر شهداى گلگون كفنان انقلاب از صدر اسلام تاكنون به ويژه پيامبران گرامى و بخصوص سلام به شما همسر گرامى فداكار انقلابى و اسلام شناس. شما بودى كه با تكرارهاى پىدرپى خود مرا وادار به رفتن به جبهههاى حق عليه باطل نموديد براى برقرار نمودن دين مبين اسلام و ؟؟؟ كه صبر و تحمل ده روز دورى فرزندان عزيزم را نداشتم و حال نيز مىبينم كه از برج چهار بعد از عيد گذشته مجنونوار و عاشقانه راهى جبهههاى حق عليه باطل هستم و با دشمنان بعثى ميجنگم گاهى اوقات به فكر دورى شما مىافتم ولى خداوند باز هم به من صبر ميدهد و ميگويد عمل داشته باش براى اين دو روز دنياى بىارزش وقت گرانبهايت را بيهوده تلف نكن و بخصوص سلام من بر فرزندان عزيزم مريم جان و مليحه جان و الهه جانم. خوب همسر عزيزم هم اكنون من و ساير برادرهاى رزمنده استان خراسان تيپ مستقل 21 امام رضا از تاريخ 10/7/63 از اهواز راهى روستاى شهيد حيدرى در ايلام غرب آماده حمله به نيروهاى بعثى عراق لعنتى هستيم و منتظريم كه براى چند شبى ديگر ماه دم صبح از پشت كوه دربيايد و به محض اينكه ماه در آمد و هوا روشنائى شد انشاء الله به يارى و فضل كرم خدا حمله را شروع كنيم و اميد و آرزو داريم كه هر چه زودتر با پيروزى نهائى كامل و با باز شدن راه قدس عزيز و كربلاى امام حسين ( عليه السلام ) و با زيارت نمودن مرقد مطهر مباركشان و صحيح و سالم برگرديم به منزلمان انشاء الله و همسرم همان طوريكه در نامه قبلى برايتان نوشتم اگر سعادت و افتخار شهيد شدن را داشتم و نصيبم شد كه جنازه مرا آوردند اول مرا ببريد به شهر آباد منزل مادرم و بعد ببريد سر قبر مرحوم پدرم و برادرم و بعد ببريد بجنورد ميان قبر شهدا دفن نمائيد و قيوم بچهها و سرپرستى از آنها را خودشان قبول بنمائيد از طرف من چون من از نظر خودم شما را شايستهتر از آن مىدانم و ديگر اينكه در روز 21/7/63 ساعت 10 صبح چهار تا از هواپيماهاى عراقى آمدند براى شناسائى و دو عدد راكت انداختند و رفتند ولى دور از ما افتاد و بعد بيست دقيقهاى دوباره آمدند. ( وصيت نامه برادر رزمنده ) : حسين مقدسى واحد بهدارى، ( تاريخ ) : 22/7/1363 ( آدرس گيرنده ) : بجنورد - خيابان بزرگ راه مدرس - مقابل مسجد حسن كرمانى مدرس چهار - پلاك 22 - منزل برادر جعفر پور رحمان حسين مقدسى رسيده ملاحظه شود. بازگشت اهواز صندوق پستى 18/198