logo

شــهــدای امدادگر

شهدای امدادگر

نام: عباداله

نام خانوادگی: احمدی

نام پدر: اسماعيل

سن:

سازمان/نیرو:

تاریخ تولد: 1341/12/19

سمت: امدادگر

محل تولد:

تاریخ اعزام:

وضعیت تاهل: متاهل

محل اعزام:

تحصیلات: راهنمایی

محل خدمت:

ملیت:

تاریخ شهادت: 13650822

مذهب:

محل شهادت: مفقود الاثر

شغل: پاسدار

محل مزار:

محل سکونت:

قطعه/ردیف/شماره:

نام : عبادالله - نام خانوادگى : احمدى - كد شناسايى : 1022810 بسمه تعالى « ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون » به نام‌آنكه پاسدارى كند ازخون شهيدان و به نام آنكه راه و رسم زندگى كردن را به ما آموخت . سلام بر پيام آوران الهى ازحضرت آدم (ع) تا حضرت خاتم (ع) و نايب برحقش امام خمينى . سلام برشهيدان ازصدر اسلام تا كربلاى خونين ايران . من خود را لايق شهادت نمى‌دانم چرا كه خداوند اين فيض عظيم را نصيب بندگان مخلص و پاك خود مى‌نمايد ، اما چون بزرگى خداوند را ديدم نتوانستم دست از اين راه بردارم و اميدوارم كه خداوند مرا بپذيرد . دوست دارم طورى شهيد شوم كه سالار شهيدان‌حضرت حسين ابن على (ع) ازمن راضى باشد و درآن دنيا نزد خدا و فاطمه زهرا (س) و شهداى كربلا و ديگر شهدا شرمنده نشوم . من آماده ومهياى شهادتم تا به لقا او بپيوندم و دوست دارم مانند على اكبر حسين (ع) به شهادت برسم و اگر خدا بخواهد با او محشورشوم . چه لذتى دارد با فرزند امام حسين (ع) و خودش برسريك سفره نشستن . انشاءالله به آرزوى ديرينه‌ام كه شهادت خالصانه و فى‌سبيل الله است برسم . خدايا حال كه درانجام ماموريتى الهى هستم تو را به يارى مى‌طلبم و به تو سوگند ياد مى‌كنم كه هميشه و تا آخرين نفس براى يارى دين تو مستحكم و جان بركف فداكارى كنم . الهى ياريم ده كه بتوانم اين مهم راآنچنان كه شايسته به مقام بارى تعالى است بجا آورم . خدايا شاهد باش كه من كوركورانه دراين راه قدم نگذاشته و از روزى كه تو را به يگانگى شناخته و در قلبم جرقه‌اى ازايمان محمدى فوران كرد ازهمه چيز گذشتم و به تو پيوستم . بارى برادرانم ابتدا راهتان را بشناسيد و سپس آگاهانه درآن قدم برداريد وگرنه واى برما كه آتش عظيم جهنم درانتظارماست . برادران و همرزمان ، قدر امام امت و اين انقلاب را بدانيد به خدا قسم اين انقلابى است كه دست خدا آنرا هدايت مى‌كند و تنها پشتيبان آن خداوند است . انقلاب را حفظ كنيد و هرگاه كه لازم باشد با خونتان آنرا حمايت كنيد كه انشاءالله راه كربلا به روى شيفتگان آن حضرت باز شود . برادران ننگ است براى ما با مجوز صداميان كافر به كربلا رفتن كه اميدوارم به دست تواناى رزمندگان اسلام باز شود . انشاءالله پدر و مادر ، برادر و خواهرم مى‌خواهم وقتى كه من شهيد شدم درمرگ من بى‌تابى نكنيد و كارى نكنيد كه منافقين و دشمنان خدا خشنود شوند . شما بايد افتخاركنيد كه همچنين قربانى در راه خدا هديه نموديد و درآن دنيا پيش على و فاطمه و حسين (ع) روسفيد خواهيد بود و از برادرانم مى‌خواهم كه درسنگر مدرسه با درس خواندن پشت جبهه انقلاب را يارى نماييد و راه من را ادامه دهيد تا مشت محكمى بردهان منافقين ودشمنان اين انقلاب باشد . و اما تواى خواهرم همچون زينب صبور باش و راه زينب را ادامه دهيد كه درروز قيامت پيش حضرت زينب سربلند باشيد و از دوستان و همرزمانم مى‌خواهم كه راهم را ادامه دهيد و براى من طلب آمرزش كنيد و از كليه دوستان وآشنايان حلال خواهى بطلبيد . با اميد حاكميت حزب الله در سراسر جهان . 28/2/ 65  « والسلام عليكم ورحمة الله و بركاته »