logo

شــهــدای امدادگر

شهدای امدادگر

نام: امیرحسین

نام خانوادگی: سیفی

نام پدر: محمد

سن:

سازمان/نیرو:

تاریخ تولد: 1347/06/30

سمت:

محل تولد:

تاریخ اعزام:

وضعیت تاهل: مجرد

محل اعزام:

تحصیلات: راهنمایی

محل خدمت:

ملیت:

تاریخ شهادت: 13620814

مذهب:

محل شهادت: پنجوين

شغل:

محل مزار:

محل سکونت:

قطعه/ردیف/شماره:

:1417085- اميرحسين - سيفى متن وصيتنامه شهيد اميرحسين سيفى بسم الله الرحمن الرحيم « ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون . فرحين بما اتيهم الله من فضله و يستبشرون بالذين لم يلحقوا بهم من خلفهم الا خوف عليهم و لا هم يحزنون ، يستبشرون بنعمه من الله و فضل و ان الله لا يضيع اجر المؤمنين الذين استجابو الله و الرسول من بعد ما اصابهم القرح للذين احسنوا منهم و اتقوا اجر عظيم . » « آل عمران - 169 ، 172 » « مپنداريد كه شهيدان راه خدا مرده‌اند بلكه زنده به حيات ابدى شدند و در نزد خدا متنعم خواهند بود . آنان به فضل و رحمتى كه از خداوند نصيبشان گرديد شادمانند و به آن مؤمنان كه هنوز به آنها نپيوسته‌اند و بعدا در پى آنها براه آخرت خواهند شتافت مژده مى دهند كه از مردن هيچ نترسند و از قوت متاع دنيا هيچ غم نخورند و آنها را بشارت به نعمت و فضل خداوند دهند و اينكه خداوند اجر اهل ايمان را ضايع نگذارد ( نگرداند ) . آنانكه دعوت خدا و رسول را اجابت كردند پس از آنكه به آنها رنج و الم رسيد از آنها هركس نيكوكار و پرهيزكار شد اجر عظيم خواهد يافت . با سلام و درود فراوان بر تمامى رزمندگان راه الله ، با درود و سلام فراوان بر رهبر عزيز اسلام ، موسى زمان ، اميد مستضعفان ، نور خدا خمينى كبير . با سلام و درود بر ارواح طيبه شهداى راه خدا . و با درود و سلام فراوان بر شما پدر و مادر خواهران و برادران و دوستان و آشنايان عزيز و گرامى . سلام و درود فراوان بر شما پدر و مادر عزيز و مهربانم ، شمايى كه از جسم و روحتان مايه گذاشته و با يارى خداوند مرا كه طفلى ناتوان بودم به اين مرحله از زندگى كه بهترين مرحله زندگى من است رسانديد . با سلام و درود فراوان بر شما پدر و مادر عزيزى كه بخاطر خدا از جگر گوشه خود چشم‌پوشى كرده و حاضر شديد براى دفاع از اسلام و قرآن نور چشمتان را در قربانگاه عشق فدا سازيد و خون سرخش را به پاى درخت اسلام بريزيد . شمايى كه حاضر شديد از اميد دوران ناتوانيتان در راه خدا بگذريد و او را براى دفاع از آبرو و حيثيت اسلام و مسلمين و دفاع از قرآن روانه ميدان نبرد حق عليه باطل ، نور عليه ظلمت و عشق عليه نفرت سازيد . شمائى كه بخاطر رضاى خداوند متعال از آرزوهائى كه براى فرزند دلبندتان داشتيد چشم‌پوشى كرده و او را به پيشگاه خداوند متعال تقديم كرديد . شمائى كه درس ايثارگرى و فداكارى و از خود گذشتگى به جهانيان آموختيد درود و رحمت بى‌پايان خداوند هم در دنيا و هم در آخرت بر شما بندگان صالح خداوند . پدرجان ، مادر جان شما براى تربيت و بزرگ كردن من خيلى زحمت و سختى كشيده‌ايد ، سختيها و زحماتى كه شايد بى‌نظير باشد ، زحماتى كه من با تمام توانم نمى‌توانم از عهده جبران آنها و يا تشكر كردن از شما به خاطر آنها برآيم و فقط اين خداوند متعال است كه با قدرت بى‌نهايت خود قادر است پاداش شما را داده و زحماتتان را جبران نمايد . اجركم الى الله . ولى در عوض اين همه زحمات و خوبيها من چه كردم هيچ ، نه تنها در جهت جبران آن قدمى برنداشتم بلكه در جهت عكس آن اقدام كرده و آنقدر شما را اذيت و آزار كردم كه حد ندارد ، من آنقدر به شما بدى كردم كه اگر خداوند بخواهد به خاطر يكى از آنها مرا مجازات كند كافى است كه براى هميشه در آتش جهنم بسوزم ، ولى اين دعاى شماست كه ميتواند مرا از اين عذاب جانكاه و هميشگى نجات دهد و لطف و رحمت الهى را شامل حال من حقير سازد . از شما تقاضا دارم كه مرا بخشيده و براى آمرزش گناهانم دعا كنيد باشد كه دعاى خالصانه شما مرا از عذاب الهى رهانيده و مرا قرين نعمت و رحمت خداوند سازد . از شما تقاضا دارم كه در فراق من بى‌قرارى نكرده و بيش از اندازه گريه و زارى نكنيد از شما خواهش ميكنم پس از شهادت من بى‌صبرى و ناشكيبائى ننموده و ناشكرى و ناسپاسى خدا را نكنيد بلكه صبر و شكيبائى را پيشه خود ساخته و شكر و سپاس خداوند را به جا آورده و از اين امر شاد و خوشحال باشيد بر خدا توكل كرده و از سختيها نهراسيد و رضاى او را مد نظر خود قرار دهيد . ولا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الا علون ان كنتم مؤمنين . ( آل عمران - 139 ) سستى به خود راه ندهيد و غمگين مشويد كه شما اگر واقعا ايمان داريد برتريد . ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكه ان لا تخافوا و لا تحزنوا . كسانيكه گفتند پروردگار ما خداست و بدنبال آن استقامت كردند ، فرشتگان بر آنان نازل ميشوند كه نترسيد و حزن و اندوه به خود راه ندهيد . دنيا محل گذر و محل امتحان است نه دار قرار ، همه مردم در دنيا در حال گذراندن امتحان هستند . خدا گاهى انسانها را به فراوانى مال و ثروت و زن و فرزند و آسايش و راحتى مى آزمايد و گاهى به نقصان مال و ثروت و فرزند و سختى و ناراحتى آزمايش ميكند و خوشا به حال آنانكه از اين امتحان روسفيد بيرون آيند و بشارت باد آنها را به رحمت و نعمتهاى بى‌پايان خداوند متعال ، آرى پدر و مادر عزيزم زمانى شما را به فراوانى فرزند و زمانى ديگر به نقصان آنها مى آزمايد وخوشا به حالتان اگر از اين امتحانات پيروز بيرون آئيد . و لنبلونكم بشى من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرين الذين اذا اصابتهم مصيبه قالوا انالله و انا اليه راجعون . ( بقره - 155، 156 ) و شما را به سختيها چون ترس و گرسنگى و نقصان اموال و افراد و آفات گياهى بيازمائيم و بشارت ده شكيبايان و صابران را ، كسانيكه چون به حادثه سخت و ناگوارى دچار شوند ، صبر و بردبارى پيشه كنند و گويند ما از خدا هستيم و بسوى او بازگشت ميكنيم . پدر و مادر عزيز و گرامى ميدانم چه آرزوهايى براى من داشتيد مادر جان خوب ميدانم كه آرزو داشتى مرا داماد كنى و براى من تشكيل خانواده دهى ، همه اينها را ميدانم تمامى پدران و مادران اين آرزو را براى فرزندان خود دارند ولى اسلام و قرآن از همه اين مسائل بالاتر و با ارزشتر است و براى دفاع از آن بايد فداكارى و از خودگذشتگى نموده و از آرزوهاى خود حتى آنها كه مشروع هستند براى رضاى خداوند گذشت ، فكر ميكنيد من خود آرزو نداشتم روزى تشكيل خانواده داده و صاحب زن و فرزند شوم ، چرا من اين آرزو را داشتم و همه برادرانى كه در اينجا هستند نيز اين آرزو را دارند ، چون اين يك سنت الهى و قانون اسلامى است كه اجراى آن بر هر فرد مسلمان كه شرايط لازمه را داشته باشد واجب است . ولى اسلام و قرآن خيلى ارزشش از اين مسائل بالاتر است و احتياج به فداكارى و از خود گذشتگى دارد و ما براى رضاى خداوند و دفاع از اسلام از تمامى آرزوها و آمالمان چشم‌پوشى كرده‌ايم . پدر و مادر عزيز و گرامى هروقت ياد من كرديد و دلتان گرفت و خواستيد براى من گريه كنيد به ياد امام حسين (ع) به ياد حضرت ابوالفضل (ع) و قاسم (ع) و على‌اكبر (ع) بيفتيد و مصائب و دشواريهائى را كه بر زينب (س) وارد شد به ياد آوريد و براى آنان گريه كنيد هروقت بار غم و اندوه بر سينه‌تان سنگينى كرد به بهشت زهرا برويد و براى تمامى شهدا گريه كنيد ، از شما خواهش ميكنم كه در فراق من بى‌قرارى نكنيد و صبر را پيشه خود نموده و شكر خدا را به جا آورده و از شهادت من خوشحال و مسرور باشيد و بر خدا توكل كنيد و تنها كارى را انجام دهيد كه موجب رضاى خداست و تمامى اعمالتان را براى رضاى او انجام دهيد و فرزندانتان را افرادى صالح ، مؤمن ، معتقد و عالم و آگاه و هوشيار تربيت كنيد كه اينان در آينده بايد بار مسئوليت اداره جامعه را بر دوش بكشند و بايد افرادى متقى و عالم باشند ، امام را تنها مگذاريد و هميشه يار و ياور او بوده و او و امرش را اطاعت كرده و فرمانبردارش باشيد و هميشه پشتيبان اسلام و قرآن و انقلاب و دولت جمهورى اسلامى باشيد و از خدا پيروزى جمهورى اسلامى و حاكم شدن قوانين الهى اسلام و پيروزى هرچه زودتر رزمندگان اسلام و سلامتى آنها را بخواهيد و براى سلامتى و طول عمر امام امت خمينى عزيز تا قيام آقا امام زمان دعا كنيد . خواهران و برادران عزيز و دوستان و آشنايان گرامى ، اگر در اين مدت زندگانيم شما را اذيت كرده و از خود رنجانيده‌ام از شما طلب بخشش ميكنم و از شما ميخواهم كه مرا حلال كنيد و جهت آمرزشم دعا كنيد . خواهران و برادران عزيزم شما در آينده وارثان اين جامعه خواهيد بود و شمائيد كه بايد اين جامعه را بر اساس قوانين عاليه اسلام اداره كنيد و شما وارثان خون پاك شهدا هستيد و در قبال شهدا و مجروحين و معلولين و خانواده‌هاى آنان و در قبال خدا و اسلام و قرآن مسئول هستيد كه اين جامعه را به نحو احسن و بر مبناى قوانين الهى قرآن اداره و راهبرى نمائيد و اگر اين مسئوليت را درست انجام ندهيد در قيامت در پيشگاه خداوند بايد جوابگو باشيد شما بايد تا جائى كه قدرت داريد تقوى و علم كسب كنيد ، شما بايد تا آخرين نفس همراه و ياور امام خمينى ، اسلام و قرآن باشيد و تا آخرين نفس از امام ، اسلام و قرآن پيروى كنيد و از آنان در برابر دشمنان دفاع كنيد و از شما تقاضا دارم كه مراعات حال پدر و مادر عزيز را كرده و هميشه ياور و مددكار آنان بوده و از آنان اطاعت كرده و حرفهايشان را گوش داده و به آنها عمل نمائيد . با آنها با مهربانى و احترام رفتار كنيد . هيچوقت آنان را از خود ناراحت نكنيد بلكه بايد طورى رفتار كنيد كه آنها از شما راضى باشند . هميشه و در همه حال به ياد خدا باشيد و در سختيها و رنجها و حتى در آسايش و راحتى‌ها نيز به ياد او بوده و بر او توكل كنيد و تنها كارهائى را كه رضايت اوست انجام دهيد و همه كارهايتان را فقط و فقط براى رضاى او انجام دهيد خواهر عزيزم وظيفه تو از همه سنگينتر است علاوه بر آن وظايفى كه براى شما ذكر كردم شما وظيفه بسيار سنگين ديگرى نيز به عهده داريد و آن حفظ حجاب و عفت و عصمت و پاكدامنى است كه در سعادت و خوشبختى خودت و خانواده و بالاتر از همه جامعه اسلامى اثر فراوان دارد و اگر تمامى خواهران اين امر را رعايت كنند قدم بزرگى در راه رهايى و آزادى جوامع اسلامى و رشد و تعالى آنها دارد . و بالاتر از همه در آن دنيا نيز اجر و مزد بزرگى به شما تعلق خواهد گرفت و رضاى خداوند را نيز بدست آورده‌ايد ولى اگر اين مسئله را رعايت نكنيد هم باعث بدبختى و فلاكت خود و خانواده خود خواهيد شد و هم باعث سقوط و عقب ماندگى و اسارت جامعه خواهيد شد با اميد اينكه در اين امر مهم موفق و پيروز باشيد . شما پدران و برادران بايد امام حسين (ع) و على (ع) و پيامبر (ص) را الگوى خود قرار داده و شما مادران و خواهران بايد زهرا (س) و زينب (س) را الگوى خود قرار دهيد با آرزوى موفقيت شما . دوستان و آشنايان عزيز و گرامى از شما به خاطر بديهائى كه در حقتان كرده‌ام طلب مغفرت ميكنم از شما ميخواهم در همه حال ياور اسلام و قرآن و رهبر عزيز انقلاب و دولت جمهورى اسلامى باشيد و هيچوقت اسلام و امام را تنها نگذاشته و هميشه ياورشان باشيد . با تمامى نيرو و تا آخر عمر از آنها اطاعت كنيد ، هميشه به ياد خدا باشيد و در بلاها و مصائب و در آسايشها و راحتيها به او پناه ببريد و بر او توكل كنيد و كارهائى را انجام دهيد كه موجب رضايت اوست و هدفتان فقط جلب رضايت او باشد . امام عزيز : اى امام عزيز ، ما درس فداكارى و ايثارگرى و مبارزه و مسلمانى را از تو آموختيم اين تو هستى كه حيات و زندگى تازه و انسانى را در پيكره بى‌روح و ناتوان ما دميدى و به ما نيروى مبارزه و پيكار دادى ما تا آخرين لحظه زندگى به تو وفادار مانديم و هميشه تمام سعيمان اين بود كه از تو پيروى كنيم و تو را الگوى خود قرار دهيم اى امام بدان كه ما هيچوقت از تو روى بر نمى‌گردانيم و هميشه ياور تو خواهيم بود . اى امام خداوند هميشه يار و ياورت باشد و هميشه پيروز و موفق و سلامت باشى ، ما از خدا ميخواهيم كه شما تا انقلاب آقا امام زمان پيروز و موفق و سلامت باشيد . اما براى آمرزش ما دعا كنيد و از خدا براى ما طلب مغفرت نمائيد . براى امام : ****** مردى كه طلايه‌دار مردان خداست از طايفه نور نوردان خداست قطبى كه مدار چشم او قبله‌نماست قلبش گل آفتابگردان خداست وصيت : **** مبادا خويشتن را واگذاريم امام خويشتن را تنها گذاريم زخون هر شهيدى لاله‌اى رست مبادا روى لاله پا گذاريم پرواز : **** اسطوره بى‌بال پريدن مائيم پروانه بى پريم و بى پروائيم «لا» گوى خدا و «بلى»گوى خدا مائيم كه در حجم زمان تنهائيم ديدار : **** ديدار تو را به شوق خواهم كوشيد چون جامه تازه خواهم پوشيد گرآتش صد هزار دوزخ با شما اى مرگ ترا چو آب خواهم نوشيد نسل نور : ****** خود را چو ز نسل نور ميناميدند رفتند و به كوى دوست آرميدند سيراب شدند زآنكه در اوج عطش آن حادثه را به شوق آشاميدند در اينجا روى سخنم با آن كسانى است كه هنوز نفهميده‌اند خدا ، قرآن ، اسلام ، پيامبر ، امام و ايمان به آنها يعنى چه ، روى سخنم با آن كسانى است كه انقلاب ما را درك نكرده‌اند و قدرت درك معنويات و قوانين اسلامى را ندارند و در جبهه مخالف اسلام و انقلاب قرار دارند ، كسانى كه فكر ميكنند خيلى ميفهمند و افرادى آگاه هستند ولى در واقع افرادى نادان و نفهمند ، آنهائى كه فكر ميكنند ما را با زور به جبهه آورده‌اند و يا ما را فريب داده و با اين كار پايمان را به جبهه باز كرده‌اند . من اين راه را با اختيار و اراده خود انتخاب كردم و كسى مرا تحريك نكرده و فريب نداده و مجبور نكرده است و در هنگام انتخاب از عاقبت و سرانجام آن اطلاع داشتم و ميدانستم كه نهايت اين كار يا اسارت است يا شهادت و يا معلول و مجروح شدن و هنگامى كه ميرفتم براى اعزام به جبهه نام نويسى كنم ميدانستم كه ديگر بايد از زندگى اين دنيا ، از پدر و مادر ، از خواهر و برادر و دوست و آشنا و آن شخصى كه دوستش دارم و از مشغله‌هاى زندگى و لذات مادى و ظاهرى آن دل بكنم و از تمام اينها چشم پوشى كنم ، چون كسى كه قدم در اين راه ميگذارد خود ميداند كه احتمال اينكه سالم برگردد خيلى كم است . من با ايمانى كه به خداوند و به اسلام داشتم خود را در قبال اسلام و قرآن مسئول دانسته و فهميدم كه اسلام احتياج به يارى و فداكارى من و امثال من دارد و بخاطر خدا بايد از خواسته‌هاى دنيوى خود حتى آنها كه مشروع هستند بگذرم و همه چيزم را فداى اسلام كنم و خدا نيز اين توفيق را نصيب من كرده و مرا يارى نمود تا مراحل اعزام به جبهه را يكى پس از ديگرى با موفقيت طى كرده و به جبهه بيايم و در نهايت نيز شهادت در راه خودش را كه بهترين نعمتهايش است كه به يك بنده عطا ميكند به من ارزانى فرمود . براى آمدن به جبهه كسى مرا گول نزد و نفرستاد و من نيز به خاطر شهرت و جاه و مقام به اينجا نيامده‌ام بلكه با اختيار خود و با درك و فهم خود و با لطف خداوند متعال و براى رضاى او به اينجا آمده و جانم را فدا ساختم و هيچ هم احساس پشيمانى نمى‌كنم بلكه اين لحظات از بهترين لحظات عمر من است . هم اكنون سرور و شادى سرتاسر وجودم را در برگفته و خود را خوشبخت ترين و سعادتمندترين افراد بشر ميدانم . سنگر حجله عروسى من است ، شب شهادت شب عروسى من ، تركش خمپاره و تيرهاى سرخ حجله مرا آزين بسته‌اند و عروس من شهادت است و امشب بهترين شب زندگى من است ، شب آزادى و رهائى است شب پاك شدن و نورانى شدن ، شب وصال معشوق و شب الهى شدن است . تا كور شود چشم دشمنان اسلام و مسلمين زندگى من در چهار چوب توليد ، توزيع ، مصرف و مرگ خلاصه نمى‌شود ، اين زندگى براى من نيستى است ، اين زندگى ، زندگى حيوانات است ، زندگى كرم خاكى است ، زندگى كه فقط خوردن و خوابيدن باشد و در تمام مدت آن انسان سرش را در لاك خود فرو برد و به مسائلى كه در جامعه ميگذرد بى‌توجه باشد و كارى نداشته باشند كه افراد جامعه‌اش در چه وضعى بسر ميبرند و چه مسائل و مشكلاتى برايشان وجود دارد ، براى من مرگ است و زندگى نيست من به حكم مسلمان بودنم و به حكم و فرموده پيامبرم كه مى‌فرمايند : كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته ، خود را در قبال جامعه مسئول دانسته و براى رهائى و تعالى آن از تمامى هستى‌ام گذشتم ، من ميخواستم مانند شمع بسوزم و به جامعه روشنى بخشم و آنرا با نور وجود خود كه نتيجه سوختن و از بين رفتن خودم است از تاريكى رها سازم . اين چه قدرتى است كه باعث مى‌شود يك انسان از خوشى‌هاى زندگى از دامن گرم و پر مهر و محبت خانواده‌اش از همسرش از فرزندانش جدا شده و روانه جبهه شود و حاضر باشد سختى‌ها و ناگواريهاى فراوانى را تحمل كند و حتى اعضاى بدن خود را بدهد و اگر خدا توفيق داد جانش را نيز فدا سازد و از اين امر نه تنها ناراحت و پشيمان نباشد بلكه خوشحال و مسرور هم باشد آيا اين قدرتى غير از قدرت اسلام و قرآن و خدا و قدرت عشق و ايمان به آنهاست و باز هم تا كور شود چشم دشمنان اسلام و انقلاب . از من به شما نصيحت ، دست از مخالفت با اسلام و انقلاب و امام برداريد وگرنه نيست و نابود خواهيد شد و توسط نيروى انقلاب اسلامى درهم كوبيده ميشويد . ما ميرويم تا اسلام و انقلاب و امام پيروز و يا پا برجا بماند . ما ميرويم تا شما زندگى كنيد ، مانند يك انسان زندگى كنيد ، ما ميرويم تا شما خدايى زندگى كنيد ، مانند محمد (ص) ، على (ع) ، حسين (ع) و زهرا (س) زندگى كنيد ، ما ميرويم تا دين خدا پابرجا باشد . ما ميرويم تا شما از اسارت شيطانهاى درون و برون آزاد شويد ، ما براى رضاى خدا و تقرب به او ميرويم . پدر جان ، مادر جان : 1- حدود 100 ريال پول به يكى از همكلاسيهايم ...... بابت پول كتاب بدهكارم آنرا بپردازيد . 2- كتابى از كتابخانه مسجد حسين بن على (ع) گرفته‌ام بنام شگفتيهاى آفرينش آنرا پس بدهيد . 3- آن مقدار از كتابهايم را كه برادران و خواهرانم ميتوانند استفاده كنند نگهداريد و مابقى را به كتابخانه بسيج مسجد احباب الحسين بدهيد و هر چيز ديگرى كه از من باقى مانده است به خواهران و برادرانم بدهيد . 4- حدود يك ماه نماز قضا دارم ترتيب آنرا نيز بدهيد . 5- يك عدد گريدد انگليش از برادر ... ( پدر ايشان صاحب كتابفروشى ... است )گرفته‌ام آنرا به ايشان پس دهيد . از تمامى شما طلب بخشش دارم و از شما ميخواهم كه مرا حلال كرده و براى آمرزشم دعا كنيد ، از تمامى شما ..... و از همه مهمتر از شما پدر و مادر عزيز و گرامى و خواهر و برادران عزيزم طلب بخشش ميكنم . از همه شما التماس دعا دارم . خداوند به تمامى شما عزيزان صبر عطا كند و به شما نيروى ايمانى بدهد كه در راه رضاى او از هيچ چيز و هيچ كس نهراسيد و حاضر باشيد كه هرگونه رنج و سختى و زحمت و غم و اندوه را تحمل كنيد . خدايا ، خدايا تا انقلاب مهدى حتى كنار مهدى خمينى را نگهدار . به اميد پيروزى هرچه زودتر اسلام بركفر و شرك و نفاق جهانى . * ان الله اشترى من المؤ منين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة يقاتلون فى سبيل الله فيقتلون و يقتلون وعدا عليه حقا فى التورية و الانجيل و القرآن و من اوفى بعهده من الله فاستبشروا ببيعكم الذى بايعتم به و ذلك هو الفوز العظيم . * ( سوره توبه - 111 ) روز چهارشنبه 30 شهريور ماه سال 1362 شمسى مصادف با آغاز چهارمين سال جنگ حق عليه باطل . عضو كوچكى از لشگر خروشان اسلام اميرحسين سيفى