logo

شــهــدای امدادگر

شهدای امدادگر

نام: غلامحسین

نام خانوادگی: علی عسگری

نام پدر: عبدالحسين

سن:

سازمان/نیرو:

تاریخ تولد: 1341/06/01

سمت:

محل تولد:

تاریخ اعزام:

وضعیت تاهل: متاهل

محل اعزام:

تحصیلات: خواندن ونوشتن

محل خدمت:

ملیت:

تاریخ شهادت: 13631221

مذهب:

محل شهادت: پادگان ابوذر

شغل: پاسدار

محل مزار:

محل سکونت:

قطعه/ردیف/شماره:

:««بسم رب الشهداء و الصديقين »»متن وصيتنامه پاسدار شهيد برادر غلام حسين على عسگرى مسئول اطلاعات عمليات لشگر 17 على بن ابيطالب (ع) با درود و سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران و با درود به روان پاك شهيدان به خون خفته كشور اسلامى عزيزمان اينجانب غلام حسين على عسگرى وصينامه خود را بدين شرح مى نويسم : ((وفضل الله المجاهدين على القاعدين اجرا عظيما))«نساء95» آنهائيكه رفتند و خون خود را نثار جان خود كردند اجر آن بسيار بزرگ و والا خواهد بود وصيتنامه من اين چنين است : اينجانب در اولين لحظات و ماه‌هاى جنگ بود كه جذب جبهه و جنگ شدم و بر آن شدم كه خود را در صف مجاهدين راه خدا قرار دهم لذا ثبت نام براى جبهه كردم و طى يك سرى آموزش به جبهه جنگ اعزام شدم سالهايى از جنگ مى گذشت و اينجانب خود را وقف اين جنگ و اسلام كردم لذا تصميم گرفتم براى بهتر خدمت كردن به سپاه بيايم در اين صورت ثبت نام كردم براى سپاه . و در اولين فرصت تصميم گرفم به منطقه‌اى بروم كه نياز بيشترى داشته باشد و با عده‌اى از برادران به سيستان و بلوچستان اعزام شدم حدود دو سال و نيم در آن ديار خدمت كرديم و بارها از طريق همين ديار به جبهه جنوب و جنوب غربى رفتيم و سپس دو باره به همان ديار بر گشتيم و بعد از اين دو سال و نيم به شهر خودمان قم بر گشتم و تصميم داشتم كه به جبهه بروم در اولين فرصت لذا فرمانده‌مان با اين كار مخالفت كردند و گفتند همين جا شما را نياز داريم . خلاصه بعد ازچندى موفق شدم با طرح لبيك يا خمينى همراه با عده كثيرى از برادران به جبهه بروم الان كه وصيت مى نويسم در لحظاتى است كه مى‌خواهم به خط مقدم بروم و با اين شدم كه وصيتنامه را بنويسم: آرى پدر و مادرم و پدران و مادران شما عمرى بپاى اين فرزندان زحمت كشيديد و با چقدر زجر و زحمت كه بپاى چنين فرزندانى كشيده‌ايد اينها را بزرگ كرده‌ايد و الان آنها را به جبهه ميفرستيد براى چه ؟ براى دفاع از حريم اسلام از حريم مكتب الهى لذا بايد پايبند باشيد نسبت به اينكه كلمه لا اله الا الله به سر زبانهاى ما روان است براى اينكه حضرت محمد (ص) پيامبر بزرگ ماست براى اينكه حضرت على(ع ) امام ماست و بايد از دستورهاى چنين پيشوايانى سر پيچى نكنيم و راه پر فتوح آنها را ادامه دهيم . آرى جنگ به مرحله‌اى رسيده است كه به خون جوانانى كه جوشش داشته باشند و اسلام را درك كنند و خدا را بشناسند احتياج دارد بايد آنقدر برويم بجنگيم آنقدر خون بريزيم تا اسلام به مرحله نهايى پيروزى برسد . واى پدر و مادرم من از شما خواهشمندم كه من را براى هميشه ببخشيد و ازكرده‌هاى من بگزريد و ممكن است كه من دراين ستيز به آرزوى هميشگى خود برسم و يا نه ممكن است كه لياقت آن رانداشته باشم و به اين آرزو نرسم و ازشما مى خواهم كه اگر من شهيد شدم طبق وظيفه اى كه خدا بگردنتان گذاشته است عمل كنيد و خدا را شكر كنيد كه خدا به شما اين لياقت را داده است كه از خانواده شما فرزند ناقابلى به صداى هل من ناصر حسين (ع) لبيك گفته است و انشاء الله در اين عمل موفق باشيد . و اما وصيت شخصى من در جريان كار ازدواج من هستيد و با طرف خودتان مسئله را حل كنيد. مقدارى حقوق كه‌در تحويل سپاه دارم حدودا يك دفتر چه است كه حقوق من در آن ثبت است كه تحويل امور مالى سپاه مى باشد و اگر نياز داريد از حقوقى كه سپاه به من مى دهد استفاده كنيد و حقوق من را از سپاه بگيريد و اگر نياز نداريد به سپاه بگوييد كه حقوق اينجانب را خودتان ببنديد. و حدودا 16 يا 17 روز رزوه قضادارم كه نگرفتم و حدودا 8 روزه من از سال قبل است كه كفاره به آن خورده است و ديگر مسئله اى ندارم. و يكى اينكه براى ختم من زياد خرج نكنيد و از سپاه هم كمك تبليغاتى براى ختم بگيريد ديگر عرضى ندارم فقط به برادران خود وصيت مى كنم كه : هدفى كه من دنبال مى كردم شما دنبال كنيد و نسبت به اسلام بى تفاوت نباشيد و خود را هميشه وقف اسلام كنيد. در دنيا بجز تعدى و ظلم و ستم چيز ديگرى نيست و به فكر آخرت خود باشيد كه همه چيز ما در آن است. رابطه خود را با خدا قطع نكنيد و براى امام دعا كنيد و فرج امام زمان (عج) را از خدا بخواهيد . ((والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته ))خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدرا ««غلام حسين على عسگرى »»