logo

شــهــدای امدادگر

شهدای امدادگر

نام: رضا

نام خانوادگی: پرنده نژاد

نام پدر: غلام حسين

سن:

سازمان/نیرو:

تاریخ تولد: 1346/12/13

سمت: امدادگر

محل تولد: مشهد

تاریخ اعزام:

وضعیت تاهل: مجرد

محل اعزام:

تحصیلات: راهنمایی

محل خدمت:

ملیت:

تاریخ شهادت: 13650301

مذهب:

محل شهادت: مهران

شغل: دانش آموز

محل مزار:

محل سکونت:

قطعه/ردیف/شماره:

بسمه تعالي به نام آن كه همه هستي از اوست. به نام او كه براي هدايت و رهبري جهانيان پيامبراني را مبعوث نمود كه آخرين آن‌ها حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) سرور و آقاي جهانيان است. با درود بر سرور سالار شهيدان آقا اباعبدالله الحسين پرچمدار مبارزه‌اي خونين و جهادي مقدس عليه كافران و دشمنان خدا در طول تاريخ. با درود و سلام بر يگانه‌ منجي عالم بشريت حضرت مهدي(عج) و نايب بر حقش امام خميني، رهبر كبير انقلاب و اسطوره‌ي تقوي و مقاومت. با درود بر ارواح پاك و مطهر شهيدان اسلام كه با ايثار جان خود، در راه بارور نمودن درخت اسلام كوشيدند و به سعادت ابدي رسيدند. بارالها! تو خود مي‌داني كه هدفم از آمدن به جبهه چيست. مي‌داني كه هميشه آرزو داشتم در كنار بندگان خالص تو باشم. در كنار آناني كه جز به تو نمي‌انديشند و جز براي تو نمي‌جنگند و در راه تو مي‌كشند و كشته مي‌شوند. آري هدف و منظور اصلي من از آمدن به جبهه، لبيك گويي به نداي ملكوتي امام بود. هم او كه با فريادهاي كوبنده و هشدارهاي پيامبرگونه‌اش پشت ابرجنايتكاران جهان را به لرزه درآورده و امت شهيدپرور را در راه ياري اسلام و جبهه‌ها رهنمون مي‌سازد. من به جبهه آمدم تا بتوانم قدمي هر چند كوچك در راه ياري اسلام بردارم و قطره‌اي باشم در اين درياي عظيم و خروشان جهادگران في سبيل الله. امت قهرمان و شهيد پرور! به راستي كه اين وحدت و يكپارچگي شما تحت رهبري امام بود كه توانست شما را پيروز كند دشمنانتان را خوار و ذليل كرده و آنان را پست و حقير نمايد. اين فرزندان شما امت قهرمان هستند كه در جبهه‌هاي حق عليه باطل حماسه مي‌آفرينند و با گوشت و خون خود تا آخرين لحظات زندگي مقاومت مي‌كنند و چنان مي‌جنگند كه صدام جاني را به فلاكت و بيچارگي كشانده و راهي براي او باقي نمي‌گذارند. اين كمك‌هاي شما در جبهه است كه رزمندگان را توان و نيرو مي‌دهد و روحيه‌ي آنان را براي رزمي بي‌امان با كفار تقويت مي‌نمايند . پدران و مادران از آمدن فرزندانتان به جبهه جلوگيري نكنيد. مرگ يك مسأله‌ي حتمي و عمومي است كه براي همه كس پيش مي‌آيد. چه بهتر كه اين مرگ كشته شدن و شهادت در راه خدا باشد و شهادت نصيب مردان خدا مي‌شود. پدر و مادر عزيزم سخني نيز با شما دارم. مي‌دانم كه من فرزند خوبي براي شما نبودم. من در تمام عمر استفاده‌اي براي شما نداشتم و فقط باعث اذيت شما بودم. اما اكنون از شما حلاليت مي‌طلبم. از شما مي‌خواهم اگر خداوند توفيق شهادت را به من داد، از تقصيرات و لغزش‌ها و خطاهاي دائمي من درگذريد كه رضايت شما شرط رضايت خداوند است. برايم در پيشگاه خداوند دعا كنيد و از خدا بخواهيد كه از سر لغز‌ش‌ها و خطاهاي دائمي من درگذرد. در ضمن من در مورد نماز و روزه نيز مقداري قرض‌دار هستم. در صورتي كه من نبودم و نتوانستم خودم اعمالم را انجام دهم تا اول ماه رمضان سال 1365 يك ماه روزه و نيز حدود يك سال نماز قرض‌دار هستم. بستگي به قرائت غلط و قضا شدن نماز و ... دارد. ممكن است ديون من از اين نظر بيشتر باشد، اما از شما مي‌خواهم همين مقدار را برايم انجام دهيد و بابت بقيه‌ي آن نيز از خداوند برايم طلب آمرزش و مغفرت نماييد. مادرم! بر شهادت من گريه نكن، مگر به نيت شهادت مظلومانه سرور شهيدان آقا امام حسين(عليه‌السلام). برادر و خواهرانم! مي‌دانم كه من براي شما برادر خوبي نبودم، اما از شما مي‌خواهم كه از سر تقصيرات من درگذريد و حلالم كنيد. خداوندا! مي‌دانم كه من بنده‌اي بودم نافرمان. الطاف و عنايات تو در تمامي لحظات زندگي همراه و ياورم بود، اما من قادر به درك لطف و مرحمت تو نبودم و از امر تو سرپيچي نمودم. خداوندا! اگر بخواهي به حساب گناهان و معاصي‌ام برسي، چگونه طاقت بياورم؟ اگر تو بخواهي ذره‌اي از آن عذابت را به اين جسم ضعيف و دنيوي بچشاني، چگونه مي‌شود آتش دوزخ را تحمل كرد؟ بارالها! فقط لطف و مرحمت بي‌پايان توست كه مي‌تواند مرا اميدوار گرداند. پروردگار من ! پس با عنايت و بخشش خودت به اعمالم رسيدگي كن كه اگر بخواهي با عدالت به اعمالم رسيدگي كني، طاقت عذاب و خشم و غضب تو را نخواهم داشت. خداوندا در درگاه تو فقط يك اميد دارم و آن اين كه مرگ مرا مرگي در بستر و در شهر قرار ندهي و مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار دهي. هر چند تو فقط بندگان خالص را پيش خود مي‌بري، اما مرا هم جزء شهدا قرار ده و اين تنها آرزوي مرا برآورده ساز. در آخر از يكايك دوستان و آشنايان طلب حلاليت و درخواست مغفرت و آمرزش در پيشگاه خداوند را دارم. والسلام علي من التبع الهدي. رضا پرنده‌نژاد – ساعت 30/3 دقيقه شب جمعه. 12/2/1362 اهواز قرارگاه شهيد برونسي – لشكر 5 نصر. در ضمن اگر خداوند توفيق شهادت را به من داد، هنگام تدفين جنازه‌ام را در گلزار شهيدان گلگون كفن بهشت رضا دفن كنيد تا مگر همسايه بودن با شهدا بتواند باعث آمرزش و مغفرت در پيشگاه حق گردد.