نام: سیدجلال
نام خانوادگی: دره شیری پور
نام پدر: سيدعلي اكبر
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1334/02/06
سمت: امدادگر
محل تولد: دره شير
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: مجرد
محل اعزام:
تحصیلات: خواندن ونوشتن
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13611121
مذهب:
محل شهادت: جنگل امقر
شغل: کارمند بیمارستان فرخی یزد
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
در ششم مردادماه 1334 در درهشير سانيچ - يكي از روستاهاي شهرستان تفت - قدم به عرصهي گيتي نهاد. سيد جلال دبستان نظامي سانيچ را محلي براي گذراندن تحصيلات ابتدايي خود انتخاب نمود و پس از طي اين دوره به هدف كمك به معيشت خانوادهي خود كه در روستا با مشقت فراوان، روزي اندكي از حلال به دست ميآوردند، به تهران مهاجرت و در يك كارخانهي گونيبافي مشغول به كار شد. سپس در عنفوان جواني، هنگامي كه زمان گذراندن خدمت سربازي سيدجلال فرا رسيد، براي دو سال به سنندج رفت و خدمت خود را در آنجا گذراند. پس از پايان خدمت سربازي به يزد مراجعت نمود و براي اشتغال به كار وارد بيمارستان شهيد رهنمون يزد شد و به واسطهي امانتداري و وسواس او در بيتالمال، عنوان مسئول انبار تغديه بيمارستان به فعاليت پرداخت و در ضمنِ مسئوليت اجتماعي كه داشت، سه سال دوران راهنمايي را شبانه در مدرسهي راهنمايي يزد به ادامهي تحصيل پرداخت. آنقدر فعال و پرجنب و جوش بود كه در ميان مشغلهي كاري و تحصيلي خود، چند ماهي به فراگيري آموزش ماشيننويسي پرداخت و گواهينامهي اين رشته فني را نيز دريافت نمود. در اوايل انقلاب بود كه با اوجگيري حركت ...
خداوندا تو خود می دانی تنها برای رضای تو از همه چیز این زندگی دست کشیدم و برای یاری دین تو به جبهه آمدم تو خود یاریم کن تا دین خود را به اسلام ادا کنم، من از همه بازماندگان می خواهم راه مرا ادامه دهند و شما ملت وظیفه دارید که پیرو ولایت فقیه باشید و امام امت را تنها نگذارید شما ملت همه وظیفه دارید برای حفظ اسلام حافظ حرمت روحانیت باشید و هرگز به منافقین اجازه هیچ اهانتی ندهید منافقین دشمن خدا و دین خدا هستند و اگر در برابر آن ها نایستید فردای قیامت چه جوابی به خدا و خون شهدا می دهید. از همه می خواهم و عاجزانه تقاضا می کنم سنگر مساجد را حفظ کنند و به نماز اهمیت دهند و نماز های جمعه را هر چه با شکوه تر به جا آورید. فریاد مرگ بر آمریکا از لب های شما نیفتد ، شب های جمعه دعای کمیل بخوانید و برای پیروزی نهایی اسلام و سلامتی امام امت دعا کنید. برادرانم اگر سنگر من خالی شد شما جای مرا پر کنید ، راه برادرتان را ادامه دهید و این خون اگر چه کم ارزش است اما هم اکنون در جوش و خروش است و لحظه شهادت با ریخته شدن پیرو می خواهد ، کسی می خواهد آن را بیهوده پایمال نکند و من مطمئنم برادرانم راه مرا ادامه خواهند داد