نام: غلامرضا
نام خانوادگی: سبحانیان
نام پدر: عبدالرحمان
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1347/01/14
سمت: امدادگر
محل تولد: شيراز
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: مجرد
محل اعزام:
تحصیلات: راهنمایی
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13660121
مذهب:
محل شهادت: سوسنگرد
شغل: امدادگر هلال احمر
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
1386386 سبحانيان غلامرضا ولاتحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احيا ء عندربهم يرزقون كسانى را كه درراه خدا كشته مى شوند مرده مپنداريد بلكه زنده اندآنها ودرنزد خداروزى مى گيرند سوره آل عمران آيه 169 تازنده هستيم نمىگذاريم ستمكاران به دولت وفرماندهى برسند مگراينكه پس ازمرگ مازمان سلطنت ديگران باشد من درخانه پدرم درشيراز سال 1347 در فروردين ما ه بدنيا آمدم در6 سالگى پدرومادرم مرا به مدرسه گذاشتند تا درس بخوانم مدت 5 سال ابتدايى را بخوبى درس خواندم وبه پايان رساندم ودوره راهنمايى رادرمدرسه راهنمايى آستانه كوى زهرا ومدرسه راهنمايى ابوذر فيروزى سه را ه آستانه با موفقيت با تمام رساندم بعدازآن دردبيرستان عابدينى درشهردارى اسم نويسى كردم وتا سال چهارم دبيرستان درس خواندم ازهنگاميكه ديدم واقعا اسلام به من وامثال من احتياج دارد وقدرت درجبهه شركت كردن را درخود ديدم بااسم نويسى درهلال احمر سعادت آنرا پيداكردم تابه جبهه بيايم وبه اسلام خدمت كنم پدرومادرم ازاين كارمن راضى بودند چون پدرومادر ى كه مراازكودكى تابه اين سن بزرگ كردند ومرا تشويق كردند به امر به معروف ونهى ازمنكر من واقعا سپاسگزارآنها هستم اينگونه پدران ومادران واقعا خودراجزيى ازجامعه به حساب مى آورند وبى خيال ازجامعه ودردهاى جامعه نيستند لذا وصيتم بعداز شهادتم اين است كه وسايل مرا به هركس كه واقعا مستحق كمك است بدهيد برشهادت من اشك مريزيد چون من زنده ام ودرسراى باقى نزد خداروزى مى گيرم پس بجاى اشك ريختن وگريستن شادى كنيد وخوشحال باشيد صفهاى نماز جماعت ونمازجمعه را خالى نگذاريد انقلاب ما صدمات وضايعات زيادى متحمل شده است ازشما پدران ومادران شهدا خواهانم كه درسازندگى اين انقلاب مسئولين را يارى وكمك نماييد ضد انقلاب را درهرجا ودرهررتبه ومقامى كه هست نابود كنيدنگذاريد ضد انقلاب براين كشور تسلط داشته باشد ريشه كفر را با يارى هم ازميان برداريد به دوستان وخويشاوندانم توصيه مى كنم به جبهه بيايند دوستانموخويشانمان را تشويق به آمدن به جبهه كنيد آنهايى كه قدرت دربدن دارند ازآنها خواهش دارم كه باين مملكت يابا آمدن به جبهه يا درپشت جبهه كمك و يارى كنند ، كمبود را جبران كنند ، مسئوليتهايى را كه دراين جامعه بخود بپذيرند بدانند كه نبايد دنيا را سرسرى گرفت وهركدام ازما دراين دنيا به مقدار توان وقدرتمان مسئوليتى داريم كه بايد انجام دهيم انسا ن تاوقت دارد بخود نمى آيد وهنگامى بخود مى آيد كه مى بيند ديگر دير شده است وديگروقت جبران نيست پس شما ازآن دسته نباشيد وسعى كنيدتاوقت باقى است به هراندازه مى توانيد براى يارى دين خداقدم برداريد توصيه مى كنم برشهوات خودمسلط شويد ، شيطان وجود را ازدرون خود بزداييد كينه هايى را كه با ديگران داريد برطرف كنيد وازبين ببريد وصيت ديگرمن به شما پدرومادرم اين است كه نماز هاى قضاى مرا به مدت يكسال بجاى بياوريد والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته