نام: علی
نام خانوادگی: خانزادی
نام پدر: سمين
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 13380507
سمت: مسئول بهداری تیپ امیر المومنین
محل تولد: ایوان
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: متاهل
محل اعزام:
تحصیلات: راهنمایی
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13630805
مذهب:
محل شهادت: امیرآباد مهران
شغل: کارمند
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
فرمانده واحد بهداری تیپ یکم امیرالمومنین(ع)لشگر4بعثت (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) شهید «علی خانزادی» در هفتم مرداد ماه سال 1338 در روستای «هلشی» بخش «ایوان» در استان «ایلام» از پدر و مادری مومن چشم به جهان گشود. او از همان آغاز طفولیت تحت تربیت والدین با ایمانش قرار گرفت و تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان رساند و بعد وارد دوره متوسطه شد.به دلیل محرومیت ونبود مدرسه درآن روستا شهید خانزادی برای ادامه تحصیل به شهرایوان آمد. پدرش فاقد زمین کشاورزی بود و از راه کار کردن برای دیگر کشاورزان و زمین داران آن روستا خرج خانواده چند نفری را بدست می آورد .شهید علی خانزادی برای اینکه پدرش را کمک کند در دوران تحصیل که مجبور بودبین شهر و روستا دررفت و آمد باشد ، سعی می کرد کمتر خرج کند تا به پدرش فشار کمتری ازنظراقتصادی وارد شود .او راضی بود زندگی را به سختی بگذراند و مجبات درد سر والدینش را فراهم نسازد .بعد از به پایان رسانیدن دوره متوسطه ،برای اینکه هزینه های پدرش کمتر شود بقیه تحصیلاتش را در آموزشگاه بهداری استان ایلا م وبا بهترین معدل به پایان رسانید .او در تاریخ 25 /10/1356 وارد پادگان ...
بسم الرحمن الرحیم به نام خدای ابراهیم(ع) و با سپاس به در گاه پروردگار محمد(ص) و علی(ع) وسیدمظلومان حسین(ع) وبا سلام به نایب بر حق ولی عصر(عج) امام خمینی. برادران و خواهران عزیز همیشه از امام اطاعت کنید و گفته ها و رهنمود هایش را بدون چون و چرا به کار ببندید که او چیزی نمی گوید مگر آنکه از اخبار و احادیث ائمه اطهار علیهم السلام استفاده کرده باشد .ای امت مسلمان ،همیشه یارو یاور روحانیت اصیل و مبارز باشید و همواره از نهادهای انقلابی از قبیل سپاه و بسیج و جهاد سازندگی پشتیبانی کنید .زیرا آنان هیچ هدفی جز پیشبرد انقلاب و به ثمر رساندن آن ندارند .جهاد اکبر یعنی جهاد با نفس را فراموش نکنید و در پیروزیهایی که نصیبتان می شود مغرور نشوید .زیرا غرور و ریا نفس عمل انسان را هر چند خالص و برای خداهم باشد تباه می کند .فرزندان خود را به سوی جبهه روانه سازید و به آنان هدف این جنگ را که نابودی کفر و اضمحلال متجاوزین به حقوق مسلمانان است ،یاد آوری کنید . پدر و مادر عزیزم همیشه امام را دعاکنید و از خدا طول عمر و سلامت او را بخواهید و برای پیروزی رزمندگان و خواری دشمنان به در گاه پوردگار بی نیاز نیایش کنید .در این زمان اگر مسلمانی کنار بنشیند و نظاره گر صحنه باشد یقینا به خون این همه شهید خیانت کرده است .از مادر رنجدیده و زحمت کشیده ام پوزش می خواهم که نتوانستم در عمر کوتاه خود ،حق او را ادا کنم .از خداوند می خواهم که به او اجر فراوان و پاداشی در خور شان خود عنایت فرماید . اگر یادتان باشد وقتی نزد شما بودم ،همیشه می گفتم جهان رفتنی است ،چه پنج سال انسان عمر کند چه پنجاه سال ،بایستی به فکر جهان دیگر باشد و سعی کند از این دنیا توشه و ذخیره ای برای آخرت خود دست و پا کند . آنچه مسلم است ،شهدا و صالحین هستند که با توشه ای که مورد قبول حضرت حق است به پیشگاهش راه می یابند و نیز از شما می خواهم که چهار برادر دیگرم را نیز به گونه ای که مرا پرورش داده اید تربیت کنید تا دوستدار خدا و علاقمند به خصوصیات اسلام باشند .برای این منظور کتابهای مرا در اختیارشان بگذارید و توصیه کنید که آنها را بخوانند .تو ای همسر مهربانم ،اگر نتوانستم برای تو شوهر خوبی باشم از تو معذرت می خواهم .درست است که ما بیشتر از سه ماه کنار هم نبودیم ولی دامادهایی فقط یک روز با همسر خود زندگی کرده بودند و شهید شدند .البته چون دو برادر تو شهید شده اند ،سنگینی غمت را احساس می کنم ،اما بدان که هر چه غم سنگین تر باشد و انسان در برابر آن ایستادگی کند و صبر و شکیبایی پیشه سازد، اجر و ثوابش نزد پروردگار بیشتر است . تو باید موقعیت اسلام و کشورمان را درک کنی و وضعیت مرا نیز در نظر داشته باشی که علاو بر مسئولیتی که نسبت به دین و کشورم دارم ، با رسالتی که از شهدا بر دوشم نهاده شده بسی سنگین تر می نماید .پس از تو می خواهم که همچون کوه در برابر سختی ها و مصائب مقاوم و استوار باشی و استقامت کنی و پیام خون ما و مظلومیت شهدایما را به گوش جهان برسانی و جوانان دیگر را اگر خوابند، بیدار کنی و به سوی جبهه ها روانه سازی .ضمنا راضی نیستم بیش از چهل روز برایم سیاه بپوشی . والسلام علی خانزاد