نام: ناصر
نام خانوادگی: خودسیانی
نام پدر: محمدابراهيم
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1342/11/28
سمت: امدادگر
محل تولد: اصفهان
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: مجرد
محل اعزام:
تحصیلات: راهنمایی
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13631221
مذهب:
محل شهادت: جزيره مجنون
شغل: دانش آموز
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
1278620 ناصر خودسيانى نام پدر:محمدابراهيم بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده و مهربان الذى خلق الموت و الحياة ليبلوكم ايكم احسن عملاسوره ملك آيه 2اوست خدايى كه مرگ و زندگى را آفريد تا بيازمايدتان كه در صحنه پيكار حق و باطل كداميك از شما نيكوتر است.خدايا تو خود بنگر كه كدامين از ما نيكوكارتر است. پس از حمد و ثناى خداوند متعال و درود بر روان پاك انبيا و اولياء و پيروان بر حقشان و سلام به پيشگاه عالم بشريت و رهبر عزيزمان و درود بر روان پاك عاشقان سوخته در عشق معبود . به هر حال نمىدانم با نوشتن وصيت نامه چگونه مىتوانم عذرم را از خداى متعال و دوست داشتنى و ديگر انبيا و اولياء و شهداء بخواهم و آيا اين تقدير الهى است كه انسان در موقع رفتنش از اين دنياى فنا شدنى كه همواره مورد آزمايش است و مورد عدل خداوند قرار بگيرد و آثارى از خود بر زمين (اين دنيا) مىگذارد و توشهاى براى آخرت خود مىبرد و اين آثار همان خون شهدايى است كه بر روى زمين مىريزد و سخن گوى حق مىباشد و فرياد مىزند انا لله و انا اليه راجعون و مىگويد من از آن خدايى آمدهام كه راه سعادت را به من در اين دنيا نشان داده است و به همان خدايى باز مىگردم كه شهادت در راهش را براى من نهفته است. و اين توشه همان سخنهايى است همان مشكلات و همان بىخوابيها و درد و رنجى است كه من براى خدايم متحمل شدهام و اين همان توشهاى و كولهبارى است كه من به آن دنيا (آخرت) خواهم برد. آرى چه زيباست كه انسان مومن هنگام هجرتش ازاين دنياى خانمان سوز به سوى معبودش به همان كسى كه عشق مىورزد و آن عشقى كه به شهادت منتهى مىشود به سوى پروردگارش با روح شاد و پر از سرفرازى پرواز كند و به سوى معبودش و انبيا و اولياء و شهداء برود. خداوندا از اين كه فقط در فكر خويش و منافع خودم و هوا و هوس خودم و مال و منال خودم بودهام چگونه مىبخشى از اين كه بار گناهان بر دوش من سنگينى مىكند و با توجه به اين كه با اين گناهان بسيار زياد چگونه مىتوانم نزد انبيا و اوليا و شهداى خودت قرار بگيرم. خداوندا از تو مىخواهم كه درهاى بهشت و آن درهايى كه بندهات را به سوى خودت فرا مىخواند بر روى من گشوده كنى. خداوندا مرا از آن بندگان مومنت قرار ده كه در نزد انبيا و اوليا خودت سرافراز و روسفيد باشم. به هر حال نمىدانم ديگر از خداوند چگونه طلب مغفرت كنم كما اين كه اگر شهادت نصيبم بشود. انشاالله خدايم مرا خواهد بخشيد و همان طور كه حضرت محمد (ص) مىگويد اوج مسلمانى جهاد در راه خداست. با اين وجود من به سوى جهادى كه خداوند بر من واجب كرده است هجرت كردم تا بتوانم مورد لطف پروردگارم قرار گيرم و بياييد تا صف دشمن بشكنيم و چهار سالى كه از جنگ تحميلى مىگذرد و با ناگواريهايى كه داشت مىبينيد چه نابسامانيها بر سر امت مسلمان ايران درآوردند و تمامى ابرقدرتها و تمامى كشورهاى ضد اسلامى از صدام حمايت كردند چرا كه آنها از اسلام مىترسند و مىخواهند اسلام عزيزمان را بكوبند اما با تكيه بر پروردگارمان و وحشت دشمنان اسلام از اين كه سرنوشت خود و كشورشان به زودى به دست امت اسلامى بيفتد چگونه راه عذاب الهى را بر خود نزديك مىنمايند آيا ما مىخواهيم همانند آنها باشيم (خير) پس بياييد جهاد در راه خدا را سرنوشت زندگى خودمان قرار بدهيم و كربلايى كه خون هزاران شهيد به خاطر اين راه مقدس ريخته شده است و راه شهيدانمان را ادامه بدهيم و به نداى هل من ناصر ينصرنى حسين زمان لبيك گوييم تا انشا الله به هدف عالى كه دربرمان است برسيم تا فرج امام زمان مهدى (عج) را نزديك كرده باشيم . پس همگى بياييم رهبرمان، اماممان، فقيهمان اين اسطوره مقاومت را يارى دهيم و به ندايش لبيك گوييم كه تنها او بود با خدايش كه جان ما را از نو زنده كرد و از لجنزار فساد بيرون كشيد. آرى يارى دهيم كه جواب مثبتى است به هل من ناصر ينصرنى امام حسين(ع) و اگر بتوانيم به اين ندا لبيك گوييم هنگام مرگ انشا الله سرافراز خواهيم ماند و بياييد الابذكر الله تطمئن القلوب را سر دهيم كه تنها با ياد خدا راه سعادت را مىيابيم. و نمىدانم چگونه اين كلام را بازگو كنم كه من آيا واقعا در خواب دو دفعه امام زمان مهدى (عج) را و فاطمه زهرا(س) و كربلاى حسين (ع) و حرم مطهر امام رضا (ع) را ديدهام نمىدانم چگونه باور كنم. به هر حال شايد اين همان لياقتى است كه خداوند به من ارزانى داده و از تمامى دوستان و آشنايان حلاليت مىطلبم و برا ى آمرزش گناهانم دعا كنيد. و جمله زيبايى از امام حسين(ع) مىگويد «خدايا: آن راه را در جلوى من بگذار كه رضاى تو در آن است» والسلام چهارشنبه 10/12/63 ساعت 12/4خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار بسم الله الرحمن الرحيم الهم وفقنا لما تحب و ترضى : خدايا ما را موفق بدار به آن چه كه تو دوست دارى و رضاى تو در آن است. و انشاالله خداوند به شما طول عمر صبر وشكيبايى عنايت بفرمايد شما خانوادههاى شهدا چشم و چراغ اين ملتيد. امام خمينى با سلام به پدر خستگى ناپذيرم كه همانند امام حسين(ع) على اكبرش را به ميدان جهاد فرستاد و با سلام به مادر مهربان و رنج كشيدهام كه مرا همانند ليلا على اكبرش را به دامانش بزرگ كرد. پدر و مادر عزيزم من هنوز نمىتوانم زحمات و درد و رنج و مشكلاتى كه براى من كشيدهايد درك كنم و سپاسگزارى مىكنم از شما انشاالله مرا حلال خواهيد كرد و بدانيد كه من امانتى بودهام در دست شما كه خداوند متعال اين امانت را از شما گرفت تا بيازمايد شما را در اين دنيا و انشا الله محشور خواهيد شد با انبيا و اوليا الله و فاطمه زهرا (س) . آرى بالاخره انسان رفتنى است و چه خوب مىباشد اين هجرت شهادت در راه خدواندش باشد. از تمامى شما مىخواهم كه تا مىتوانيد و امكان دارد زيارت عاشورا و دعاى كميل را بر سر مزار شهدا بخوانيد. در نمازهاى جمعه سعى كنيد شركت كنيد و نمازتان را ترك ننماييد كه هر چه فرياد داريم از نماز است. در روضههاى مذهبى و جلسات مذهبى شركت جوييد تا عاشوراى حسينى را زنده نگه داريم. قسمتى از وصيت نامه شهيد خودسيانى به پدر و مادرش