logo

شــهــدای امدادگر

شهدای امدادگر

نام: سهراب

نام خانوادگی: استواری

نام پدر: شاه حسين

سن:

سازمان/نیرو:

تاریخ تولد: 1349/06/20

سمت: امدادگر

محل تولد: مرودشت

تاریخ اعزام:

وضعیت تاهل: مجرد

محل اعزام:

تحصیلات: راهنمایی

محل خدمت:

ملیت:

تاریخ شهادت: 13661118

مذهب:

محل شهادت: شلمچه

شغل: بسیجی

محل مزار:

محل سکونت:

قطعه/ردیف/شماره:

1037079 سهراب استوارى بنام خداوند مهربان به نام الله به نام او كه زبان از گفتن نامش و صفاتش قاصر و ناتوان است با سلام ودرود بى كران به منجى عالم بشريت (عج) و نايب بر حق آن حضرت امام امت و با سلام و درود به ارواح پاك شهيدان از صدر اسلام تا كربلاى ايران بنده سهراب استوارى متولد 1349 كلاس سوم تجربى براى حفظ دين ناموس و كشورم و براى لبيك به نداى اما م خود به جبهه آمدم تا بى نصيب ازاين دانشگاه انسانزا نبود باشم اگر شهيد شدم وبه لقاء معبود خود رسيدم كه چه خوشا به حال و روزم و نزد خداى خود روزى مى خورم اى دنيا اى‌لذات مادى بمانيد كه مرا با شما سركارى نيست من تمام شما را گذاشته ام تا ديگر دست پايم دراين دامها گير نباشد و بتوانم آزاد و سبك بال پرواز كنم از مال و ثروت دنيا چيزى ندارد جز چند جلد كتاب و يكى دو وسيله ديگر از قبيل ساعت و غيره كه آنهم هر كس لازم دارد بدون هيچ مانعى مى تواند از آن استفاده كند پدر عزيزم شايد وقتى به تو تلفن مى زدم مجبور بوده ام براى خوشحالى تو و مادرم دروغى بگويم كه اميد است خداوند مرا ببخشيد پدر جان پسر بيهوده و بى جهت كشته نگشته بلكه درراه حسين شهيد درراه خدا شهيد شده و گريه نكن كه دنيا را آخر پايانى است و وعده ملاقات ما با شما نزد خداوند محفوظ مادر عزيزم شايد گاهى با حركات خود سبب اذيت و آزار شما شدم كه عاجزانه از شما آمرزش مى طلبم و مادر عزيزم گريه نكن كه با اين كار دشمنان را خوشحال كرد ه اى برادران و خواهران عزيز براى شما وصيتى ندارم چونكه چيزى نيست كه بخواهم به شما بگويم فقط حفظ دستورات اسلام ورفتن راه راست وصيت مى كنم كه‌اگر كسى‌پولى از من طلب داشته و فراموش كرده ام به خانه مان رفته و آنر ا دريافت كند واگر باعث آزار كسى شده ام و از دست من رنجيده عاجزانه از او پوزش مى طلبم و مى‌خواهم كه مرا ببخشد من به نوبه خود تمام حقوق خود كه برگردن قومان وخويشان داشته ام و ادا نشده را ناديده مى گيرم و مى بخشم و از هر كس پولى طلب داشته ام فراموش مى كنم . بازهم از تمام قومان وخويشان و آشنايان عاجزانه طلب پوزش مى كنم ما همه كاروانيم جهان كاروانسرا د ركاروانسرا نكند كاروانسرا 27/10/ 66 2%% به نام تو كه آفريد ى مراتا اطاعت كنم فرمانت را بر روى زمين به نام او كه آغازهر كارى است وپايانى براى او نمى بينم به نام او كه جانم هستيم ازاوست ودر اختيار او چه گويم كه سخن و زبان در وصف او ناتوان است اينجانب سهراب استوارى در سال 1349 درحالى كه پدرومادرم گرفتار رنج وزحمت هاى فراوانى بودند و د رزندگى روستايى بسر مى برديم بدنيا آمدم و دوران تحصيلات ابتدايى و راهنمايى و دبيرستان را در شهرستان مرودشت گذراندم و دوران دبيرستان به همين زوديها سپرى مى شود علت به جبهه آمدن من اين است كه تا ازدينم وناموسم و شرفم كشورم كه دراين زمان از هرزمان ديگر بيشتر مورد تهديد واقع شده پاسدارى كنم شايد دنيا لبريز از شاديها ولذات است اما چه لذتى بالاتر از قرب به او به خدا رحمت كند كسى را كه بداند ازكجا آمده وبراى چه آمده وبه كجا خواهد رفت واقعا انسان براى چه آفريده شده براى اينكه دوروزى دراين جهان مادى سپرى كند و بخورد و بخوابد يا اينكه او براى هدفى بس والاتر و عظيم تر آفريده شده هدفى ما وراى درك دنيا گرايان ماده پرستان هرگز در نخواهند يافت عشق به بيگانه پروردگار جهان را خيال مى كردم كه دراين راه راه رسيدن به حسين است به خدا خيلى جلو رفته ام ولى افسوس كه تازه مى فهمم كه در ابتداى راه بوده ام وخود خبر نداشته ام خيال مى كردم از اول شروع كرده ام ولى حالا مى دانم كه تازه به اول رسيده ام امروز كشورها دربرابر همه قدرت هاى استعمار ى قرار گرفته و برادر و خواهر همه دينم وظيفه حكم مى كند د رقبال امورى كه در جريان است بى تفاوت نباشيم و كور وكورانه بميريم بلكه با آگاهى و تعهد خويش مشتى باشيم بردهان مستكبران از پدرو مادرم و برادرانم مى خواهم كه اگر خداوند مرا جزء عاشقان واقعى خويش قرار داد و شهيد شدم و زود تر از آنها به قافله حسين (ع) و انبياء رسيدم نگران من نباشيد با پند و اندرز و نصيحت هايتان و رو حيه هايتان با خون درخت اسلام را آبيارى كنيد نگران مى شوم كه اگر با عاطفه با خون من برخورد كنيد و دشمنان اسلام را شاد كنيد و اگر خدا اجازه ام دهد شما را شفاعت مى كنم ودر همانجا با شما خواهم بود وبراى هميشه از هم جدا نمى شويم به مادرم مى گويم صبورباش كه ميزبانى را براى مهماندارى از خودت جلوتر فرستادى تا تو را زمانى كه آمدى مهمانى ؟؟؟ كى دامنت بود كه مرا پاك كرد از پدرم تشكر مى كنم كه با اخلاص نيت و با سادگى و رنج و زحمت هاى فراوان مرا بزرگ كرد ى مى دانم پدر عزيز تو را نشناخته مرا ببخش از همه اقوام براى من طلب مغفرت كن چون به آنها سركشى نمى كردم خودتان مطلع بوديد كه هميشه من گرفتار مطالعه و درس خواندن و اوقات بيكارى به ورزش بودم از همه اقوام مى خواهم كه قدر ى به فكر روزى بيفتيد كه در قبرتنهاى تنها هستيد كه فقط يارى اسلام و عمل خير و راست گويى به دردشان مى خورد انقلاب را رها نكنيد اينقدر در خواب به سر نبريد و اينقدر بى اعتنا به جنگ نباشيد بالاخره شما هم مى آييد تنها عكس امام درخانه ها نزنيد راه و روش امام را درخانه ببريد روحانيت را رها نكنيد جبهه نرفته ها نمى توانند ادعاى حفاظت از انقلاب را بكند خانواده شهدا را يارى كنيد اگر خواهان اسلام هستيد پا را جلو گذاشته و نگذاريد دشمنان شاد شوند و ضد انقلاب رخنه كند اى جوانان عزيز چشم اميد امام به شما ست اما م را تنها نگذاريد و مواظب باشيد در هر صورت فكر حسين (ع) را زنده نگه داشته ودر خاتمه باز هم به پدرم ، مادر و برادرانم مى گويم برايم گريه نكنيد كه دشمنان اسلام و دشمنان خودتان شاد شوند ، فرزندتان در صورت اجازه خداوند شما را شفاعت مى كند. والسلام عليكم ورحمه الله‌وبركاته 10/9/66