logo

شــهــدای امدادگر

شهدای امدادگر

نام: عبدالصاحب

نام خانوادگی: امامی

نام پدر: ميرزاحسن

سن:

سازمان/نیرو:

تاریخ تولد: 1341/01/29

سمت:

محل تولد: داراب

تاریخ اعزام:

وضعیت تاهل: مجرد

محل اعزام:

تحصیلات: دیپلم

محل خدمت:

ملیت:

تاریخ شهادت: 13631225

مذهب:

محل شهادت: شرق دجله

شغل: پاسدار

محل مزار:

محل سکونت:

قطعه/ردیف/شماره:

شهيد عبدالصاحب امامي بيست و نهم فروردين ماه 1341 از مادري متدين در شهر داراب متولد شد. پدرش روحاني زاده اي بود در کسوت معلمي. شهيد در خانواده اي مذهبي رشد کرد تا به سن تحصيل رسيد. ايشان از سال هاي اول و دوم دبيرستان به همراه پدر و دايي خود دست به مبارزه بر عليه رژيم سابق زد. دايي ايشان حاج شيخ محمد حسن عندليبي امام جماعت مسجد آقا ملي علي اکبر بودند. کتابخانه ولي عصر محلي شده بود براي تشکيل کلاس هاي معارف و قرآن که عبدالصاحب در آن حضور فعال داشت. مأموران رژيم سابق چند بار قصد دستگيري ايشان را داشتند که موفق نشدند. 15 ساله بود که مدمورين قصد ورود به خانه ايشان و تفتيش آن جا را داشتند، وي کتاب هاي مذهبي سياسي و رساله هاي امام را برداشته و به خانه داييشان پناه مي برد و مدتي را در آن جا مي ماند. اخلاق نيکوي شهيد باعث جذب جوانان به سمت وي و در نتيجه کمک به حرکت هاي ضد رژيم بود. ايشان در برگزاري و حضور در مراسم دعا و جلسات قرآن کوشا بودند. کمک به نيازمندان و راهنمايي هم سالان از اخلاق نيک شهيد بود. شهيد عبدالصاحب امامي مراحل تحصيل را سپري کرد و دوران متوسطه را در مدرسه امير کبير گذراند. د ...

هدف من از رفتن به جبهه چيزي نيست جز اين که جهاد اکبر را در جهاد اصغر شروع کنم زيرا بنده زبوني چون من که عمري در غفلت و معصيت گير بوده ام جز پناه به خودش بر که پناه برم و امروز که خداوند راهي را مشخص نموده تا کساني که مي خواهند بازگشت نمايند و اين راه رفتن به جبهه بر عليه باطل است. و من به جبهه مي روم تا تمام هواهاي نفساني را از خود دور کنم و صفات الهي را هر چه بيش تر در درون خود قوت بخشم، ميروم تا حر شوم و خالصانه نداي حسين زمان، امام خميني را لبيک گويم. مي روم تا اصالت اماممان را به تمام دنيا شهادت دهم، مي روم تا به تمام قدرت هايي که بر عليه جمهوري اسلامي ايران نقشه مي کشند بفهمانم که "مکروا و مکر الله و الله خير الماکرين" و در نهايت ميروم تا بر بام دنيا فرياد برآورم که" الاسلام يعلوا و لا يعلي عليه". خدايا تقاضا مي کنم مرا در خدمت به خودت مفتخر ساخته، اعمالم را بپذيري و آن چنان کني که بين رفتار و گفتارم جدايي نباشد و اين طرز خدمت، ابدي و سرمدي گردد. اي ملت حزب الله 1- اطاعت از ولايت فقيه طبق آيه صريح قرآن(سوره نسا/58) واجب مي باشد، پس از شما به عنوان يک برادر مي خواهم که معيار تمام حرکت هايتان ولايت فقيه باشد زيرا که ولايت اصول اساسي اسلام است. 2- در اين زمان که ولي فقيه امام خميني مي باشد بر فرد فرد شما مردم واجب است که در تمام صحنه هاي زندگي او را تقويت نموده و مو به مو فرامينش را عمل نماييد تا انشاالله دينتان به اسلام کامل گردد. 3- وحدت، اساس استقلال و شرف و آزاديمان مي باشد زيرا امروز همان طور که رهبر و مرجعمان امام خميني فرمودند هر اختلافي به نفع آمريکاست، پس در خط وحدت کوشا باشيد. 4- از برادران و خواهران حزب الهي مي خواهم که از روحانيت مبارز غافل نشوند و در اموراتشان هميشه به آن ها رجوع کنند. 5- از تمام دوستان و آشنايان و اقوام و حتي کساني که مرا نمي شناسند مي خواهم که مرا حلال کنند و در راه استقلال و آزادي محرومين جهان شجاعانه به نبردگاه پيکار بر عليه کفر جهاني بشتابند. 6- از خواهران و برادران مي خواهم که مرا حلال نمايند زيرا نتوانستم وظيفه برادري را نسبت به آنان انجام دهم و از آن ها مي خواهم که جهت سازندگي خود از خواندن و فهميدن قرآن و عمل کردن به آن و ادعيه اسلامي کوتاهي ننمايند.