نام: علی
نام خانوادگی: قاسم پور بقمچ
نام پدر: باباجان
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1346/01/15
سمت: امدادگر
محل تولد: بقمچ
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: مجرد
محل اعزام:
تحصیلات: ابتدایی
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13620122
مذهب:
محل شهادت:
شغل: پاسدار
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
انا لله و انا اليه راجعون «و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون.» وصيتنامهي خود را با سلام بر مهدي(عج) و با درودهاي فراوان به امام امت، خميني بت شكن و همچنين به رزمندگان عزيز كه در جبهههاي حق عليه باطل در رستخيز هستند و سلام بر شهيدان كربلاي امام حسين (عليهالسلام) تا كربلاي ايران، شروع ميكنم. پدر و مادر عزيز! شايد اين آخرين كلمههاي من با شما باشد. از شما ميخواهم اين به چند نكتهاي كه تذكر مي دهم، اگر برايتان مشكل نيست جامهي عمل بپوشانيد. 1 - اگر از شهادت من مطلع شديد، هيچ نگراني به خود راه ندهيد. از شما ميخواهم كه گريه نكنيد مگر گريهي شوق. چرا كه بايد افتخار كنيد كه خداوند تبارك و تعالي فرزندتان را جزء شهدا قرار داده و او را به آرزوي بزرگ و ديرينهاش رسانيده است. 2 - اگر برايتان اشكالي ندارد، به خاطر شهادت من شيريني پخش كنيد و هميشه در نمازهايتان براي فرج امام زمان و طول عمر نايب برحقش تا ظهور آن حضرت و پيروزي نهايي و فتح كربلاي حسين دعا كنيد. 3 - به خواهرانم بگوييد كه اي خواهر عزيز! حجاب تو در همه جا كوبندهتر از خون من است. 4 - به برادرانم بگوييد كه اي برادر! درس تو و كمك كردن به اين انقلاب اسلامي عزيز گرانبهاتر از خون من است.«ربنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا من امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا علي القوم الكافرين» 5 - ديگر عرضي ندارم و با اميد به خداوند اين وصيتنامه را به آخر ميرسانم و اميدوارم به اين چند نكتهي كوچك و يا بزرگ جامهي عمل بپوشانيد. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته