logo

شــهــدای پرستار

شهدای پرستار

نام: عباس

نام خانوادگی: جعفر ملک

نام پدر: علي

سن:

سازمان/نیرو: نامشخص

تاریخ تولد: 1335/04/20

سمت:

محل تولد: كاشان

تاریخ اعزام: 1360/08/11

وضعیت تاهل: مجرد

محل اعزام:

تحصیلات: لیسانس

محل خدمت:

ملیت: ایرانی

تاریخ شهادت: 1360/08/24

مذهب: شیعه

محل شهادت: سوسنگرد

شغل: پرستار - پاسدار

محل مزار: بهشت زهرا (س) تهران

محل سکونت:

قطعه/ردیف/شماره: 21/109/24

شهید عباس جعفر ملک بزرگترین فرزندخانواده بودند.دوران کودکی رادرشهرری گذراندند. درسال 1342 دوره ابتدایی را آغاز ودرسال 1346 دوران ابتدایی رابه پایان رساند . .در دوران کودکی در مسجد محل اذان و تکبیر می گفت و یکمرتبه نیز از پیش نماز مسجد کتاب نهج البلاغه جایزه گرفت و معمولا در نماز جماعت شرکت می کردند. از دوران ابتدایی به آموختن قرآن و احادیث پرداختند ودرجلساتی که در محل تشکیل میشد بطور فعال شرکت می کردند ودرانجام واجبات نیز کوتاهی نمی کردند وهمیشه به انجام فرائض می پرداختند . درزمان شهید دوران راهنمایی وجودیعنی مطابق نظام قدیم بود یعنی در سال 1346 که دوران ابتدایی رابه پایان رساندنددر سال 1347دوران دبیرستان راآغاز نمودند. دروس دبیرستان را در دبیرستانهای محمدیان ،ابن سیناودکترعمیدگذراند وسال 1347 آغاز تحصیلات دبیرستان سال 1355 موفق به اخذ دیپلم شدند درسال 56 در کنکور شرکت کردند ودر رشته پرستاری قبول شدند البته پرونده شهید در دانشگاه شهید بهشتی موجود است. تازمانی که در دبیرستان تحصیل میکردند شغل بخصوص نداشتند پس از تعطیل شدن دانشگاهها به دلیل انقلاب فرهنگی مدتی در جهاد فعالیت کردند وبا ...

خواهران و برادران گراميم ، تنها وصيتم به شما اين است كه آن كنيد كه خدا مي خواهد نه آنكه خود مي خواهيد اگر چه در ظاهر زيانتان باشد و بدانيد كه دنيا جايي نيست ، مگر براي امتحان پس بكوشيدتا با دستي پر از اين صحنه بيرون برويد و به راستي كه تنها وسيله قبولي در اين امتحان بزرگ دو چيز است تزكيه و تعلم . بدانيد كه دنيا جايي نيست مگر براي امتحان پس بكوشيد تا بادستي پر از اين صحنه امتحان رويد زيرا هر عملي بجز با اين منظور بيهوده است و براستي كه تنها وسيله قبولي در اين امتحان بزرگ دو چيز است تزكيه و تعليم مي باشد تا با بكارگيري اين دو اصل اساسي زندگي دنيا را در راه خدا و با موفقيت به پايان بريم ، به اميد اينكه خدايمان بيامرزد ما را. مادرم صبور باش ... پدر بزرگوارم را هم كه در مشكلات با تو شريك شده بوده دلداري ده و به مقاومت بخوانش و بگو كه من برخلاف گفته بعضي كه اين حديث را رد مي كنند من با تمامي اگاهي زندگي را " ان الحياة عقيده و الجهاد " مي دانستم و به او بگو همانطور كه خود به او بارها گفته بودم ما امانتي بوديم در پيش شما كه بايد روزي آنرا پس مي داديد و اكنون زمان آن فرا رسيده و اما شما برادران و خواهران گراميم تنها وصيتم به شم اين است كه آن كنيد كه خدا مي خواهد نه آنكه خدا خواهد در ظاهر زبانتان باشد.