نام: عباسعلی
نام خانوادگی: رنجبربافقی
نام پدر: اكبر
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1346/09/01
سمت: امدادگر
محل تولد: بافق
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: مجرد
محل اعزام:
تحصیلات: راهنمایی
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13651204
مذهب:
محل شهادت: شلمچه
شغل: کارگر
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
شهيد عباسعلي رنجبر بافقي در اولين روز از نهمين ماه سال 1346 ديده به اين جهان گشود. در کودکي پدرش را از دست داد و بر اثر بيماري فلج اطفال ، يکي از پاهايش دچار مشکل حرکتي شد، اما اين نقص جسمي او را از حرکت و تلاش در مسير دشواري که پيش رو داشت ، بازنداشت. عباسعلي بسيار مهربان، متواضع، شجاع و بي ريا بود، همه از تقواي او دم مي زدند. او عاشقانه از ولايت فقيه پيروي مي کرد و دوستدار واقعي اسلام بود. در تظاهرات انقلابي شرکت مي جست و حتي ضربه هاي باتوم مزدوران ناجوانمرد رژيم شاه هم او را از مبارزه در راه پيروزي حق بر باطل متوقف نساخت. صدايي ملکوتي او را به سوي جبهه هاي حق و عدالت کشاند. آن جا که او براي به شهادت رسيدن ، تحصيل خود را نيمه تمام رها کرد و به همه فهماند که نقص عضو ، بهانه بيکاري و سکون نمي شود. او بر اين باور بود که پرواز شهامت مي خواهد ، پر و بال بهانه است. عباسعلي واقعاً شهامت داشت.در جبهه، امدادگري بود آرام و متين و صبور که بر زخم هاي همرزمانش مرهم مي نهاد. بزرگ ترين آرزويش پيروزي انقلاب اسلامي و پيوستن اين انقلاب به انقلاب حضرت مهدي( عجل الله تعالي فرجه الشريف) بود. همواره به د ...
پس اي برادري که پاي وصيت من نشسته اي به پاخيز و نگذار خون من و ديگر شهدا پايمال شود فردا بايد جواب بدهيد حال من چند وصيت با شما مردم دارم: اي مردم اول از همه اتحاد را حفظ کنيد که اگر اتحاد را از دست داديد ديگر کار تمام است . دوم هر چه شما کرديد در خط حزب الله باشيد و امام را تنها نگذاريد. سوم از همه ، خيلي افراد سودجو هستند و از مسئله جنگ استفاده مي کنند مواظب اين افراد باشيد که دارند بچه حزب الهي ها را از صحنه خارج مي کنند.