نام: میرعبداله
نام خانوادگی: سکویی اسکویی
نام پدر: سيدحسن
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1339/03/19
سمت: راننده آمبولانس
محل تولد:
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: متاهل
محل اعزام:
تحصیلات: راهنمایی
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13651211
مذهب:
محل شهادت: شلمچه
شغل: راننده
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
:1397762 -سكويى اسكويى -مير عبدالله بسم رب الشهدا والصالحين به نام او كه همه چيزم اوست .به نام او كه زندگيمدر جهتاوست و زنده به اويم و به نامش كه زندگيم به خاطر اوست و ؟؟؟در جهت اوست و معشوق و معبود و مرادم اوست و در اينجاست كه ميگويم شهادت سر آغاز پايندگى ست نترسم ز مرگى كه خود زندگى ست خدا را شكر ميكنم كه سالهاى عمرم را تا فرارسيدن يوم الله قرارداد .اكنون يوم الله ديگرى است كه پيرو يوم الله حسين (ع)ميباشد . همان يوم اللهى كه در هزارو سيصد و اندى سال پى شاز اين حسين در ميدان شهادت در آن روز نداى هل من ناصر ينصرنى را سر داده اينك ما ميگوييم حسين جان اگر در آن فضاى گرم و خونين ايران زمين دست مردانگى مشت كرده و به نداى غريبى و تنهاييت لبيك ميگوييم . حسين جان لبيك و اى اسلام لبيك و اى زاده حسين لبيك اى پيشتاز و اى رهبر لبيك و اين روش يك عاشق حقيقى است وبايد اينگونه باشيم كه روش حسينى كرده ايم و پرچم محسين را ياور گشته ايم وغير از اين يزيدى هستيم .اميد است مسير مرا تممام اقوام و دوستانم طى نممايند و پشتيبان انقلاب و رهبر و هر كسى كه در خط اوست باشند .پدرو مادرم وعيالم و اقوام من بر من نگرييد زيرا گريه بر شهد او شيرمردان خوب نيست . بر مزار من تفكر كنيدزيرا تفكر عاليترين راه به مقصد است . در آخر وصيت اين سفارشهاى خصوصى مرا انجام مدهيد و مدفن مرا در كنار ساير شهدا قرار دهيد در درجه اول به پدرم : پدرجان مرا حلال كن و فقط با كسانى دوست شو كه آنها فقط پيرو يوم الله حسين (ع) ميباشند و تنها خواهشى كه دارم به جاى من از زن و بچه ام خوب مواظبت كن پدرجان از اينكه حرف زن وبچه ام را در اين كاغذ آوردم اميدوارم مرا مورد عفو قراردهى و مى بخشى مميدانى كه تابه حال جلو شما نه روى عيالم نگاه كردم و نه روى بچه ام و اين وظيفه من بود ولى در اين كاغذ مجبور شدم بياورم . در درجه دوم به مادرم : مادرجان شير خود را حلالم كن و هيچ وقت سر قبرم گريه نكن تو مادر جان براى من خيلى خيلى زحمت كشيدى اميدوارم كه زحممات خود را حلالم مكنى و مادر جان اون محبتهايى كه بر من مى كردى حال براى زن و بچههام بكن . در درجه سوم به خواهرم : خواهرم من رفتم مديگر خداحافظ نميبينم دگر شماها را خداحافظ خواهر جان اميدوارم كه هميشه در زندگى خوش وخرم باشى . در درجه چهارم به دامادمان حسين آقا : حسين آقا هميشه از خدا طول عمر شماها را خواهانم و تنها خواهشى كه از تو دارم از خواهرم هميشه خوب مواظبت كنى و هميشه در زندگى به او دلخوشى بدى . در درجه پنجم به عيالم : خاتون جان ميدانى كه من هميشه پيرو يوم الله حسين (ع)بودم و تنها آرزويم لبيك گفتن بود همان لبيك كه حسين (ع)گقت . خاتون جان دلم مى خواهد از بچه هام خوب مواظبت كنى .خواهشى كه دارم يعنى وصيتى كه دارم در تربيت بچه هام خيلى خيلى بكوش نگذار خدايى نكرده آنها موقعى كه بزرگ بزرگ شدند از جاده انحراف بشوند . خاتون جان من كه بچه اى كه در راه داشتيم قسمت نشد روى آنرا ببينم ولى عيبى ندارد چون چيزى را كه آرزويش را مى كردم به آن رسيدم آنهم شهادت .شهادت در راه دفاع از دينم ، شهادت در راه آب و خاك وطنم . خاتون جان اين بچه ام كه اگر خداوند ؟؟؟كرد و اگر پسر بود نام او را حسين بگذاريدو اكر دختر بود نام ماو را زينب بگذاريد .( قيوم بچه هايم پدرم مباشد ) در درجه ششم به دوستان و آشنايان : اى دوستان دوست شما عبدالله براى هميشه از پيش شما رفت خداحافظ ديگر پيش شماها نمى آيم خداحافظ وتنها وصيتى كه براى شما دوستان دارم از تمامى شماها مى خواهم فقط پيرو خط امام امت خمينى بت شكن باشيد و حلالم كنيد . و بازهم به پدرم : پدرجان من هزارو هشت صد تومان به پسر رباب خانم بدهكارم مخواهش ميكنم آنرا بپردازيد حلالم كن ! شهيد اسلام و قران نام ونام خانوادگى : مير عبدالله اسكويى فرزند : سيد حسين متولد : 1339 به شماره شناسنامه : 66164 يا صاحب الزمان ادركنى خيابان خزانه سابق خيابان ابريشم 15 مترى عباسى كوچه اول كوچه لواشى پلاك 21منزل سيد حسين اسكويى 2%% 1397762 -سكويى اسكويى -مير عبدالله سلامودرود بر تو اى رهبر كبير انقلاب و با درود وسلام بيكران بر شهداى به خون خفته و اسرا و جانبازان ومفقودين و مجروحين جنگ تحميلى و سلام ودرودبر شما اى امت حزب الله و با سلام و درود بر شما اى خانواده هاى شهدا و اسرا و جانبازان ومفقودين و مجروحين و با سلام ودرود بيكران به تو اى پدر و مادر عزيزم شما كه با هزاران رنج و مشقت مرا بزرگ كرديد ومرا به اين سن رسانديدحال دشمن خونخوار با گلوله هايش بدنم را تكه پاره كرد. گناه من چه بود گناه ما شهداى جنگ تحميلى چه بود ما گفتيم و اسلام و پرچم اسلام هميشه بايد پايدار باشد ما گفتيم نمى گذاريم هيچ ابرقدرتى بدون اجازه پا تو خاك وطن اسلامى ما بگذارد چه برسد به اينكه بيايد و خاك وطن مارا اشغال كند ما گفتيم كه نبايد كه هيچ مستكبرى نبايد بر يك مستضعف غلبه كند و..... آرى اتهامات من و ديگر شهخدا اين بود . پدرو مادر عزيزم به خدا قسم ميدانم كه از دست دادن فرزند سخت است اين را به خوبى درك ميكنم آخه من هم سه (3) فرزند دارم ولى از شما يك خواهشى دارم آن هم اين است كه حلالم كنيد . و تقوارا پيشه كارخود سازيد و پيرو خط امام عزيز باشيد مبادا يك لحظه امام را تنها بگذاريد و لازم به توضيح است قيم بچه هايم را همان مادرشان را انتخاب ميكنم و وكيل و وصى بچه هايم را پدر عزيزم را انتخاب مى كنم و از مسئولين بنياد شهيد تقاضا دارم اگر در هر روز و زمان عيالم شمسى مقدسى شوهر ديگرى انتخاب نمود و شوهر كرد بلا فاصله بچه هايم را گرفته وبه عمه ام تحويل دهند و من از لحاظ مال دنيا هيچ چيز ندارم كه درباره آن سخن بگويم جز يكم اساس پاره و پوره كه تعلق به همسرمدارد و؟؟؟و مادر عزيزم و همچنين تو اى مادر عزيزو مهربانم تو به پاى من رنجها ومشقتهاى زيادى كشيدى حرفهاى زيادى به خاطر من تحمل نمودى مرا حلال كنيد مادرجان همدوش عيالم در تر بيت فرزندانم كوشا باشيد . هميشه آرزو داشتم دخترم اشرف و مريم در آينده دكتر باشند و پسرم سيد مجتبى خلبان سعى كنيد آنچه آرزو ؟؟؟باشند چند كلمه اى سخن با برادرم حبيب دارم حبيب جان اى برادر دوست داشتنى اى برادر مهربانم ماى غمخوار هميشه شمكا ها را دوست داشتم ولى افسوس نتوانستم ؟؟؟كنم هميشه آرزو داشتم پشت تو سپر تو باشم ولى ؟؟؟برادر جان برادر جان شما را دعوت مى كنم به صبر و تقوا ؟؟؟كه به شما آن است كه دست به دست برادر مان ؟؟؟بده و او را سعى كن كه پيش خود بياورى و دست به دست هم بدهيد و كار كنيد و حبيب جان تو را به خدا هيچ وقت مادرمان را تنها نگذار و تو اى خواهرم نسرين هر وقت به جايى يا به جبهه اعزام شدم بعد از بر گشت گله كردى ؟؟؟داداش براى من نامه نفرستادى چرا چند كلمه برايم ننوشتى حال برايت مى نويسم خواهر عزيزم حلالم كن خواهر جان تو و خواهرم رقيه هميشه به پاى من مشقتهاى رزيادى را فراهم كردى اميدوارم كه هميشه در زندگى موفق وپيروز باشيد و تنها خواهشى كه از شما خواهرانم دارم اين است كه مبادا برايم گريه و زارى كنيد . پيرو خط امام باشيد حال كه خواهرانمم نسرين و رقيه داداش ؟؟؟يادگارى داداش كه هست آن هم فرزندانم شماها بايد مستحكم بايستيد و بچه هايم را دلدارى بدهيد همچنين دخترم اشرف ؟؟؟ميدانيد كه دخترم اشرف هميشه غمخوار پدرش بود بچه هايم را دلدارى بدهيد و از تك تك شما اقوام همچنين عمه ام حلاليت مى طلبمحلالم كنيد و همچنين از شوهر عمه ام ؟؟؟آقا حلاليت مىطلبم و از شما مى خواهم كه مبادا امام را تنها بگذاريد چند كلمه اى سخن با عيالم خاتون دارم .خاتون همسر عزيزم تو ميدانى طى اين مدتى كه با من زندگى كردى روز خوش نديدى رنجها و مشقتهاى زيادى كشيدى حلالم كن از تو مى خواهم در تربيت فرزندانمان كوشا باشى ابرها به شمما گفته ام كه آرزو دارم دخترانم دكترو پسرم خلبان باشد و در جامعه خدمت كنند سعى كن آنچه كه خواستم باشند و من الله التوفيق مير عبد الله اسكويى تاريخ 26 /11 /65 ساعت 55/1دقيقه بعد از ظهر