نام: محمد
نام خانوادگی: حبیبی پورفتیده
نام پدر: حسين
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1346/03/18
سمت:
محل تولد: لاهيجان
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: مجرد
محل اعزام:
تحصیلات: دیپلم
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13670109
مذهب:
محل شهادت:
شغل: دانشجو
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
شهيد محمد حبيبي پورفتيده تيرماه 1346 در روستاي فتيده شهرستان لنگرود به دنيا آمد و گرمي بخش محفل خانواده اي متدين و مؤمن شد.از همان دوران كودكي بسيار پرجست و خيز و كنجكاو بود. دورة راهنمايي را با موفقيت به اتمام رساند و براي ادامة تحصيل از روستا به شهرستان لنگرود رفت. بعد از پيروزي انقلاب، محمد مطالعات زيادي درزمينه هاي مذهبي و سياسي انجام داد و عضو فعال انجمن اسلامي مدرسة نظام و مسئول پايگاه مسجد گلشن شهر لنگرود شد. با همكاري دوستانش كلاس هاي آموزش احكام و فعاليت هاي فرهنگي را راه اندازي كردند تا جوانان را به سمت بسيج هدايت كنند. كاروان نيروهاي رزمنده اي كه به جبهه ها اعزام مي شدند، رنگ و بوي خاصي به شهر داده بود. فعاليت هاي فرهنگي و حفاظت از ارزش هاي انقلاب در پشت جبهه محمد را قانع نمي كرد.به همين علت بعد از قبول شدن در امتحانات سوم دبيرستان، رفتن به جبهه را در خانه عنوان كرد.نظر من و مادرش اين بود كه اول درسش را به اتمام برساند و بعد به جبهه برود. اما محمد با اصرار زياد پا فشاري مي كرد و براي راضي كردن ما مي گفت: «امروز اسلام در خطراست. امام خميني براي اين انقلاب خيلي مرارت كش ...
سلام من بر شما اي ياوران باوفاي امام ، سلام گرم من بر همه برادران حزبالهي آناني كه بدون هيچ اجر و مزدي مادي همچنان در راه خدا و براي رهايي مردم ستمديده و مستضعف پايداري و مقاومت كردند و همچنان چهار سال بار مشكلات جامعه و جنگ را بدوش كشيده اند آناني كه همچون بهشتي مظلوم تهمت ها زياد خوردند ولي چون ايمانشان مايع گرفته از نيروي لايزال الهي مي باشد خللي در راهشان و هدف شان بوجود نيامد و همچنان در خط پوياي ولايت فقيه كه استمرار حكومت عدل انبيا است به راهشان و خدمتشان ادامه مي دهند. همه ما خدمتگزاريم. خدمتگزاراني كه هدفمان بجز رفاه و سعادت خلايق و حركت آنان بسوي خداوند تبارك و تعالي بيش نيست هر چند كه عده اي درك و فهم آن را نمي كنند (لاتعلمون) شهادت برايم راه و طريقي بود كه خودآگاهانه آن را پذيرا و براي تحقق اين امر به جبهه شتافتم زيرا مرگ با عزت اگر خونين است بهتر از زندگي ننگين است. بار خدايا تو آگاهي كه تلاش و پيكار ما نه از آن جهت است كه به پايگاه قدرتي برسيم و يا چيزي از كالاي بي ارج دنيا را به چنگ آوريم بلكه به آن جهت است كه نشانه ها و پرچم هاي دين تو را برافرازيم و در شهرهاي تو پديد آوريم شايستگي را پديد آوريم تا بندگان ستمديده تو امان يابند و ستمگران به سزاي خويش برسند . اي برادران به فرمان امام لبيك بگوييد و به جبهه ها خصوصا جبهه كردستان بشتابيد گروه هاي محارب و ضد خدا از همين مرزها وارد شدند و يك قوم را براي هميشه خواستند به نابودي بكشانند اگر ما خونمان در سرزمين گلگون كردستان ريخته نشود پس چه كسي بايد از خون بهاي بناحق ريخته شده در كردستان به پاسداري بنشيند . اي برادران حزب اللهي اي مردم شهيد پرور بالاخص مردم شهيد پرور محله خودمان جاناً و مالاً در راه خدا به جهاد برخيزيد .... يا حداقل در هر كجا كه هستيد به پاسداري از خون شهدا مشغول باشيد . تا كي بايد در كشور اسلاميمان مسئله اي به نام ضد انقلاب داشته باشيم مگر ما مرده ايم كه مشتي اوباش و تجاوزگر به بعضي از گوشه هاي كشورمان بتازند . و سلام بر تو اي برادر بزرگم تو بزرگتر از آني كه من براي تو تذكري داشته باشم ، همچنان در راه و خطي كه انتخاب كردي پيش برو و از تهمت ها ، افتراها ، مهراس و براي برادران كوچكتر و خواهرانم همچون معلمي باش آنچنان معلمي كه ارزشهاي والاي اسلامي را به آنان بياموز . اي برادران انجمن اسلامي در عزمتان راسخ و استوار باشيد و از دسيسه هاي دشمنان داخلي كه همانا برخواسته از مكر و حيله هاي ابر قدرتهاي شرق و غرب است هراسي به دل راه ندهيد همچون شير به قلب مسائل اجتماعي بزنيد و دشنام ها شما را سست نكند كه ايمانتان بلند و وصف ناپذير است.