logo

شــهــدای امدادگر

شهدای امدادگر

نام: محمد حسین

نام خانوادگی: رضایی

نام پدر: برات علي

سن:

سازمان/نیرو:

تاریخ تولد: 1342/03/01

سمت:

محل تولد: كلاته ميمري

تاریخ اعزام:

وضعیت تاهل: مجرد

محل اعزام:

تحصیلات: فوق دیپلم

محل خدمت:

ملیت:

تاریخ شهادت: 13620508

مذهب:

محل شهادت: قلاويزان

شغل: امدادگر بیمارستان قائم شهر

محل مزار:

محل سکونت:

قطعه/ردیف/شماره:

بسم رب الشهداء و الصديقين «و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون.» به نام خداوند بخشنده‌ي مهربان و پروردگار شهداي راستين. با سلام به پيشگاه حجه بن الحسن عسگري، حضرت مهدي قائم عج الله تعالي فرجه شريف، امام زمان، منجي عالم بشريت و نايب برحقش بت شكن زمان، رهبر عظيم‌الشأن ملت شهيدپرور و قلب تپنده‌، امام امت، روح الله الموسوي الخميني و با درود فراوان بر ايثارگران راه حق، راه آزادي، راه پيروزي مستضعفين بر مستكبرين و ادامه دهندگان اين راه، رزمندگان جان بر كف و غيور و تواناي اسلام، چه در افغانستان مظلوم و چه در اريتره و لبنان و چه در ايران عزيز كه براي حفظ و حراست از نواميس و حقوق مسلمين و نگهداري مرزهاي كشورهاي اسلامي در مقابل تجاوزكاران لباس رزم را بر تن پوشيده و در يك دست قرآن و دست ديگر تفنگ، به صف دشمن پليد و مكار حمله برده و آنها را اسير و يا تار و مار مي‌سازند و تا آخرين قطره‌ي خون و تا آخرين نفس جان بر كف دست نهاده و تقديم آرمان‌هاي اسلامي‌ مي‌كنند. بلي اين چنين عزيزان پيروزند. به گفته‌ي امام: «ملتي كه شهادت دارد، اسارت ندارد و پيروز است» و با سلام بر شهيدان راه آزادي و گلگون كفنان تاريخ و انقلاب، كه جان خود را در اين راه نثار كردند و به اهداف پيروزمندانه‌ي اسلام تداوم بخشيدند و حكومت طاغوت و استكبار 2500 ساله‌ي شاهنشاهي را در هم شكستند. پدر جان، من هم با دانش كم بي‌ارزش در اين راه پا به عرصه‌ي ميدان گذاشتم و وظيفه‌ي شرعي دانستم و راه شهيدان را ادامه دادم تا براي تداوم بخشيدن به راه شهيدان راه آزادي و دفاع از حقوق مسلمين و مرزهاي كشور اسلامي عزيزمان و حفظ و حراست از آن‌ها و نواميس محترم خود، پا در صحنه‌ي نبرد با دشمنان كفر پيشه‌ي صدامي، آن پليدان و آن خودفروختگان تاريخ و آن نوكران امپرياليسمي گذاشتم و به نداي امام: «هل من ناصر ينصرني» آيا كسي است ياري كند، لبيك گفتم و تا آخرين نفس و آخرين قطره‌ي خوني كه در بدن داشتم درمقابل اين پليدان به نبرد مشغول شدم و ايستادگي كردم و از حق مسلمين و خود دفاع كردم و اميدوارم كه ضربات پي‌درپي كه بر پيكر اين پليدان لشكر كفرستيز صدام به دست تواناي رزمندگان غيور اسلام و اين جان بركفان تاريخ وارد مي‌آيد، اميدوارم كه راه بسته شده كربلا به همين زودي بازگردد كه آرزوي شما پدران و مادران در اين راه آزادي به زيارت اباعبدالله الحسين، امام سوم شيعيان جهان، سيدالشهداء تشريف برده و قبر شش گوش اين سرباز اسلام را در بغل گرفته و براي عزيزاني كه در راه آمدن به كربلا به لقاءالله پيوستند دعا كنيد. پيام من به ملت ايران اين است كه در عبادات روزمره‌ي خود دعا به جان امام را فراموش نكنند. «خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدي، حتي كنار مهدي، خميني را نگهدار» براي تداوم بخشيدن به آرمان‌هاي اسلامي، حداكثر كوشش( جهاد) خود را بكنند و جبهه‌ها را خالي نگذارند و تا فتح كربلاي حسين (عليه السلام) پيش بروند كه همانا از خود ما است و به فرموده‌ي رهبر عظيم انقلاب، امام خميني: راه قدس عزيز از كربلا مي‌گذرد. اول كربلا و بعد قدس را آزاد سازند و مسأله‌ي قدس را فراموش نكنند كه خيلي مهم است. پدران و مادران، براي فرزندان خود كه مي‌خواهند به جبهه بيايند سد نگردند و فرزندان خود را به حق بفرستند. ديگر عرضي ندارم و از دور از شما خداحافظي مي‌كنم و خود را به خداي خود مي‌سپارم. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته از طرف پزشكيار سپاه: محمد حسين رضايي 2/5/62 به تاريخ دوم مرداد ماه سال 1362