شــهــدای امدادگر

% 1699359 زين العابدين مرجانى نام پدر: محمدرضا بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوندى كه از اويم و به سوى او باز مى‌گردم و به نام او هستى را آفريدند من و تو را آفريد به نام آن كه ياريمان خواهد نمود تا بتوانيم دينى كه به وسيله رسولش فرستاده در جهان گسترش دهيم و يارى خواهد نمود تا بر نوكر و دست نشانده آمريكا يعنى صدام پيروز شويم و به نام آن كه مى‌گويد: «ان تنصرالله ينصركم و يثبت اقدامكم» و انشا الله كه ما را در راهى كه پيش گرفته‌ايم و آن يارى نمودن خداست ثابت قدم نگه خواهد داشت. «و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احيا عند ربهم يرزقون قاتلوهم حتى لا تكون فتنه»اين جانب زين‌العابدين مرجانى فرزند محمدرضا متولد 1346 شناسنامه شماره 5 كه مسلمان اثنى عشرى و مسلمان زاده هستم با ايمان و اعتقاد به خداوند يكتا و عدالت او يقين به روز معاد و نبوت پيامبر گرامى اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) كه آخرين پيامبر خدا از جمع يك صد و بيست و چهار هزار پيامبرانش مى‌باشند و با ايمان به امامت حضرت على ابن ابيطالب به عنوان اولين امام و نيز به امامت يازده فرزندش سلاله پاك پيامبر گرامى اسلام هستند و آخرين آنان يعنى حضرت (حجة‌ابن الحسن) در قيد حيات و در غيبت به سر مى‌برند تا هر گاه خداوند منان مقرر فرمايد با ظهور خويش جهان را مسخر نمايد و عدالت را در سراسر جهان برقرار سازد و خداوند منان را سپاس مى‌گويم كه به حقير توفيق داد تا در جمع سربازان حضرت مهدى حضور يابم و در سنگر اسلام خدمت نمايم. در اين وقت حضور من بر اساس علم و آگاهى تمام و براساس مسئوليتى است كه دين مقدس اسلام و پيامبر و امامان معصوم(ع) بر دوش من نهاده‌اند و اميدوارم كه بتوانم به نحو احسن با توكل بر خدا دينم را به اسلام ادا نمايم و اگر در اين راه به پيروزى نهايى رسيديم عزت خداوند در اين نبرد مقدس شامل حالمان شده است و چنان چه به خواست خداوند به درجه رفيع شهادت نايل آمدم الطاف بيكران الهى شامل حالم شده است و زندگى جاويد يافته‌ام. از پدر و مادرم كه مراد در آغوش گرم پرمحبت خود پرورش دادند و دين خدا را به من آموختند كمال تشكر و امتنان را دارم و از آنان تقاضاى حلاليت و از برادران و خواهر مهربانم به خاطر الطاف و الايشان نهايت تشكر و سپاس را دارم و تقاضا گذست و حلاليت مى‌نمايم و همچنين و از كليه همسايگان و آشنايان حلاليت مى‌طلبم و تقاضاى گذست دارم. و مادرم در مرگ من گريه مكن تا دشمن شاد گردى. ولى حقير پيامى به امت قهرمان و شهيد پرور دارم كه اسلام و قرآن و امام را تنها نگذاريد و گوش به فرمان او باشيد و هيچ گاه نگذاريد و گوش به فرمان او باشيد و هيچ گاه نگذاريد اسلحه خونين من بر زمين بماند جبهه و جنگ احتياج به رزمنده غيور و مومن دارد مجهز به سلاح علم، ايمان احتياج به رزمنده غيور و مومن دارد مجهز به سلاح علم، ايمان و تقوا و اخلاص بشويد كه شايستگى زيارت مهدى موعود را پيدا كنيد و اما خواهر حجاب تو خطرناك‌تر است از سلاح من براى دشمن و بايد مرگ به صورت شهادت را بلا شرط قبول نماييم. سنگر شده قتله‌گهم مادر اى مادر من عاشق ثارلهم مادر اى مادر در راه دين كشته شدن افتخار من جان به جانان مى‌دهم مادر اى مادر در انتظارم بوده‌اى تا كه برگردم من به يادت روز و شب بوده‌ام مادر اى مادر شبها كنار سنگرم در مناجاتم در مناجاتم مهدى مى‌آيد گاهگاه به ملاقاتم به ملاقاتم مطرح كنم در نزد احتياجاتم احتياجاتم نزديكى كرببلا دم به فراتم دم به فراتم به سوى تو باشد نگهم مادر اى مادرسنگر شده قتله گهم مادر اى مادر من عاشق ثارلهم مادر اى مادر بسيجيان مرغان آغشته به خون هستند كه اين دنيا جايشان نيست شهيد مظلوم بهشتى زين العابدين مرجانى 16/ 11/ 64