نام: محمدعلی
نام خانوادگی: جعفری
نام پدر: امان الله
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1348/06/29
سمت: مسئول بهداري لشكر 25 كربلا
محل تولد: ساري
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: متاهل
محل اعزام:
تحصیلات: ابتدایی
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13651212
مذهب:
محل شهادت: شلمچه
شغل: صافکار
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
شهيد محمد علي معروف به واحد در سال 1340 در يکي از روستاهاي ساحلي شهرستان ساري به نام ولوجا در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. پدرش فردي کشاورز بود و جهت تأمين زندگي خانواده و تعليم و تربيت اسلام فرزندان همواره به امور کشاورزي مي پرداخت و در اين رابطه از هيچ کوششي فروگذار نبود . دوران کودکي با سرعت اما با تحمل سختي ها و مشقت ها سپري شد و شهيد دوران تحصيلات ابتدايي را به پايان رسانيد.و جهت ادامه تحصيل در مرحله راهنمايي به ساري رفته و با تمام رنج ها و مشکلات عديده اي که وجود داشت توانست اين مرحله را نيز به خوبي پشت سر گذاشته و وارد دبيرستان شود. در کنار امر تحصيل به فراگيري تزريقات پرداخت، سال سوم دبيرستان مصادف با جريانات سرنوشت ساز انقلاب گرديد و شهيد که همه آمال و آرزو هاي منطبق با ارزش هاي اسلامي خود را در شکوفايي و پيروزي انقلاب مي ديد فعالانه شرکت جست و با همه امت حزب الله هم جهت و هم صدا با مشت هاي گره کرده بر سر خصم دون شاه خائن فرياد مي کشيد و پس از پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي در تشکيل انجمن هاي اسلامي مدارس نقش ارزنده اي داشت و اعتقاد سنجي به خوسازي انسان ها و ضرورت تشکيل و سازما ...
خدایا هدایتم کن زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است نگذارید دروغ بگویم زیرا دروغ ظلم کثیفی است محتاجم مکن که تهمت به کسی بزنمزیرا تهمت خیانت ظالمانه ای است ارشادم کن بی انصافی نکنم زیرا کسی که انصاف ندارد شرف ندارد. راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم که بی احترامی به یک انسان همانا کفر به خدای بزرگ است. خدایا مرا از بلای غرور(و) خودخواهی نجات ده تا حقایق وجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم. پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند. کوچکم، ضعیفم، ناچیزم ، پر کاهی در مقابل طوفان ها، به من دیده ای عبرت بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال تو را به راستی بفهمم و به درستی تسبیح کنم. خدایا دلم از ظلم و ستم گرفته است تو را به عدالتت سوگند می دهم که مرا در زمره ستم گران و ظالمان قرار نده. خدایا می خواهم فقیری بی نیاز باشم که جاذبه مادی زندگی مرا از زیبایی و عظمت تو غافل نگرداند.همسر گرامی صبور باش و از برای فرزندانم راهنما باشید و به آن ها بگویید که پدرشان برای رضای خدا و برای اسلام به دست کفار جان ناقابل خود را اهدا نمود. و شما ای پاسداران توحید، از مردن نهراسید توکل به خدا بکنید و بر دشمن زبون بتازید و اسلام را از چنگال استکبار جهانی نجات بخشید.