نام: موسی
نام خانوادگی: بلوچ قرایی
نام پدر: رحمان
سن:
سازمان/نیرو:
تاریخ تولد: 1320/11/14
سمت: امدادگر
محل تولد: تربت حيديه
تاریخ اعزام:
وضعیت تاهل: متاهل
محل اعزام:
تحصیلات: ابتدایی
محل خدمت:
ملیت:
تاریخ شهادت: 13630506
مذهب:
محل شهادت: سردشت
شغل:
محل مزار:
محل سکونت:
قطعه/ردیف/شماره:
بسم الله الرحمن الرحيم و نريدان نمن علي الذين استضعفوا في الارض نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثين. به درسي كه وعدهي خداوند نزديك گرديده است. در اين زمان كه مملكت ما ميرود تا به رهبري خردمندانهي امام عزيز، پرچم افتخار «لا اله الا الله» و «محمد رسول الله» را در دنيا برافراشته گرداند و مقدمات ظهور حضرت ولي عصر(عج) را فراهم آورد، مسئوليت تك تك افراد اين جامعه سنگينتر ميشود. انسان بايد در راهي گام بردارد كه سعادتش در آن است و بالله سوگند كه من سعادت خويش را نمييابم مگر در خط خونين اباعبدالله الحسين(عليه السلام) و حمايت از جمهوري اسلامي كه راه همهي شهداي انقلاب اسلامي است. جهاد در راه خدا، گذشتن از علائق نفساني، گذشتن از خويش و حسين گونه شدن است.... اگر خون ما راهگشاي صراط مستقيم است، پس اي گلولهها ما را دريابيد. امروز ميدان كار و فردا بازار مزد است. امروز عمل است بدون حساب و فردا حساب است بدون عمل. برادران و خواهران! ما در موقعيت بسيار حساسي قرار گرفتهايم. امروز سرنوشت اسلام به دست مسلمين ايران ورق ميخورد و كشورهاي مرتجع عرب با تعصبهاي كوركورانه و تحريفهاي دنياپسندانه و چشم و گوش بسته، هر چيز خود را تقديم دشمنان قرآن و رسول خدا (صلي الله عليه و آله) ميكنند. امروز آمريكا و شوروي و ديگر جنايتكاران، تيشه به ريشهي اسلام ميزنند. امروز مسألهي جنگ، اگر چه تمام است، ليكن مسأله آيندهي اسلام مطرح است. بياييد قدري به خود آييم. اين بندهاي مادي را پاره كنيم. آن گاه كه محيط و اطراف خود را از انسانها خالي ميبينيد، لحظهاي محسوسات خود را كنار بگذاريد و به سوي خويشتن باز گرديد و به دقت بنگريد كه گذشتهها رفته و آينده نيز مجهولالحال است و با خود زمزمه كيم كه چه خواهيم شد و تا كي زنده خواهيم بود و عاقبت، چه مريضي و حادثهاي به سراغمان خواهد آمد و با چه كيفيتي مرغ جان از قفس تن پرواز خواهد كرد. پس بياييد به ريسمان الهي چنگ بزنيم و خداوند را سپاسگزار باشيم كه ما را در بهترين موقعيت قرار داده. در زماني كه ياران امام زمان به پا ميخيزند و در جهت فراهم كردن مقدمات ظهور فعاليت ميكنند، بياييد ما هم برخيزيم و خود را جزء خالصان درگاه باري تعالي قرار دهيم. امروز اسلام عزيز نياز به كمك دارد. امروز نداي «هل من ناصراً ينصرني» حسين بلند است. برخيزيم كه وقت نشستن نيست. كمر بربنديم و از حيثيت اسلام دفاع كنيم. شما اي خانوادهي من! بدانيد و مطمئن باشيد كه امروز در راهي جاودانه گم نهادم كه انتهاي آن حكومت مستضعفين جهان است. پدر و مادر عزيز! بارها پيش خود زمزمه كردم كه شما براي من زحمت بسيار كشيدهايد و من هم در آخر نتوانستم زحمات شما را جبران كنم. در ضمن در حق شما خيلي كوتاهي كردم، ولي ميدانم كه همهي ما به سوي الله ميرويم.پس چه بهتر كه اين زندگي و دنياي رقتبار را رها كرده به سوي او بشتابيم. انسان در تنهايي در مقابل مرگ تسليم است و هيچ كاري از او برنميآيد. پس چه بهتر كه اين مرگ در راه عشق به آن كسي باشد كه انسان او را ميپرستد. شهادت خون بهاي تكامل انسان است. شما افتخار كنيد كه فرزند شما در راه اسلام و خدا هديه گردد و من اميدوارم كه خداوند مرا از جمله شهداي خود قرار دهد و اين خدمت ناچيز ما در محضر الهي قبول گردد. از شما ميخواهم كه برايم دعا كنيد. من راه خويش را برگزيدم و ميدانم كه اين راه، راه حسين است. اين اسلام، اسلام حضرت محمد (صلي الله عليه و آله) است. اين حركت، حركت حضرت مهدي است و ما نيز در اين راه استواريم و از مشكلات راه نيز هراسي نداريم و جان را فدا ميكنيم و بر همت خود استوار هستيم و در خاتمه برايم از تمام اقوام و دوستان حلاليت بطلبيد. خداوند شما عزيزان را در پناه آقا امام زمان محفوظ نگهدارد. خدايا رزمندگان اسلام را در جبهههاي نبرد حق عليه باطل، پيروز و هر چه زودتر آنها را به كربلاي حسيني برسان. پروردگارا انقلاب اسلامي را تا ظهور حضرت مهدي(عج) پيروز و موفق بدار! از برادران و فرزندانم ميخواهم كه در خدمت امام و اسلام باشند و راهم را ادامه دهند و از همسرم ميخواهم كه فرزندان خود را طوري تربيت كند كه در راه اسلام گام بردارند، پدر و مادر و برادران و همسر عزيزم! در مرگ من گريه نكنيد كه دشمنان شاد ميشوند و مرا در بهشت رضا دفن كنيد. بدهيهايم را بدهيد و دو هزار تومان در ضريح حضرت رضا بيندازيد. وكيلم برادرم محمد است و از برادرم ميخواهم كه از خانوادهي من نگهداري كند. ديگر عرضي ندارم. خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.