logo

شــهــدای امدادگر

شهدای امدادگر

نام: حكم ‌علي

نام خانوادگی: آزرون

نام پدر:

سن:

سازمان/نیرو:

تاریخ تولد: 1345

سمت: امدادگر

محل تولد: خلخال

تاریخ اعزام:

وضعیت تاهل:

محل اعزام:

تحصیلات: اول دبيرستان

محل خدمت:

ملیت:

تاریخ شهادت: 13620102

مذهب:

محل شهادت: دهلران

شغل:

محل مزار:

محل سکونت:

قطعه/ردیف/شماره:

شهيد حكم علي آزرون «خرداد ماه 1345 در خانواده اي خداشناس و زحمت كش ديده به جهان گشود . پس ازگذراندن دوران كودكي وارد مدرسه و با علاقة زياد مشغول به تحصيل شد. رفتار و كردار نيك را از پدر مومن و مادر عفيف خود آموخت . حكم‌علي از همان نوجواني در مسجد محله خدمت مي كرد .پسرم حكم‌علي بسيار مهربان و با ادب بود . هر باركار ي با او داشتيم با تمام وجود در خدمت والدين بود . بعد از درس و مدرسه به مسجد مي رفت و با همسالان خود درباره مسائل ديني صحبت مي كرد . هرچه داشت با ديگران قسمت مي كرد . از لوازم التحرير مدرسه گرفته تا پولي كه براي خورد وخوراكش به وي مي دادم . الحق كه بين برادر و خواهرانش نمونه بود . با شروع جنگ و حملة دشمن به خاك كشور‌مان ، برادر بزرگش به خدمت سربازي اعزام شد . من هم بعد از مدتي از طرف پايگاه بسيج داوطلبانه عازم جبهه شدم . هربار كه من و يا برادرش به مرخصي مي آمديم حكم علي با اشتياق از حال وهواي جبهه مي پرسيد و سرا پا گوش ، حرف‌هاي ما را مي شنيد . هر چقدر اطلاعات و آگاهي حكم‌علي از فضاي جبهه وجنگ بيشتر مي شد ، حس حضور و علاقه اش به آمدن در كنار رزمندگان و جنگيدن با دشمن فزوني م ...

اي كاش مي توانستم زودتر خود را به لشكر اسلام متصل كنم تا وظيفه ام را به اسلام عزيز و انقلاب ايفاء نمايم . پروردگارا، اگر نتوانستم بيشتر از توانم به نظام و رهبرم خدمت كنم بر من خرده مگير . اگر بارها در راهت كشته شوم و باز مرا زنده كني قسم مي خورم تا بارديگر براي احياء دين رسولت به ميدان نبرد با دشمن بيايم و چشم و دلم را از آرزوهاي دنيايي ببندم تا رضايت حق را حاصل كنم .