Page 43 - Untitled
P. 43

‫دومی هم کتابی اســت به نام "زهره حریف ماه شــد"‪ ،‬نوشته دانشــجویی وزارت بهداشــت دعوت کرد تا به پشــت تریبون‬

                                              ‫ســمیه سادات شفیعی که تحلیلی بر نقش اجتماعی زنان در بــرود‪ .‬دکتــر حبیبی در صحبتهــای خود‪ ،‬پس از ســلام و‬

                                              ‫خوشآمد گویی به مهمانان‪ ،‬گفت‪:‬‬                               ‫بهداری رزمی در جنگ است‪.‬‬

                                              ‫بالاخره حدود دو و ربع بود که مراســم با آمدن سردار فتحیان «شما عزیزان‪ ،‬فرشتگان نجات مجروحان بودید؛ وقتی چشم‬

                                              ‫و ســردار صفوی و دکتر ظفرقندی شروع شد‪ .‬در ابتدا تیزری مجروح به امدادگر و پزشــک میافتاد‪ ،‬آرامش می‪-‬گرفت‪...‬‬

                                              ‫زیبا که الهام گرفته از پوســتر اثر بود‪ ،‬با یک موسیقی مناسب آرامشــی که تا در جنگ نبوده باشید‪ ،‬لمس نمیکنید‪ .‬دفاع‬

                                              ‫و دلنشین پخش شد‪ .‬در صف اول سالن جز آقای وزیر‪ ،‬دیگر مقدس از انســجامبخشترین اتفاقاتی هســت که تاکنون در‬

                                              ‫جراحان زمان جنگ نیز نشســته بودنــد‪ ،‬که از بین آنها دکتر کشــور ما افتاده است؛ انســجامی که همهی مردم و همهی‬

‫شماره پیاپی ‪ /12‬سال ‪ /7‬شماره ‪ /1‬تابستان ‪1403‬‬  ‫کلانتر معتمد و دکتر صحت را میشناختم‪ .‬دکتر صحت با آن آنهایی که وطنشــان را دوســت داشــتند‪ ،‬با هــم آن را ایجاد‬

                                              ‫کت و شلوار ســفید و عصای چوبی و صورت سه تیغهی خود کردند‪ .‬مســیحی‪ ،‬زرتشتی و مســلمان در جبهه در کنار هم‬

                                              ‫در بین مابقی مهمانان متفاوت و متمایز بود‪ .‬ســردار فروتن و جنگیدنــد و همه در وقت کشــته شــدن‪ ،‬شــهید محســوب‬

                                              ‫دکتر محققی نیز نشسته بودند و عدهای نیز در حال مصاحبه میشدند‪ .‬این هنر امام بزرگ بود که چنین انسجامی را ایجاد‬

                                              ‫با خبرنگاران بودند‪ .‬مجری مراسم را با خواندن شعری زیبا از کرد‪».‬‬

                                              ‫نفــر بعــدی دکتر حمیــد صاحب‪ ،‬مدیــر اداره کل ســلامت‬     ‫احمد شاملو که نام شاعرش را هم نگفت‪ ،‬شروع کرد؛‬

                                              ‫شــهرداری بود که او هم پس از صحبتهایی درباره هویت و‬        ‫مرا تو بی سببی نیستی‬

                                              ‫شــخصیت ملی و کمکاری مســئولان آموزش سلامت در این‬          ‫به راستی صلت کدام قصیدهای ای غزل؟‬

                                              ‫ستارهباران جواب کدام سلامی به آفتاب از دریچه تاریک؟ زمینه‪ ،‬ادامه داد‪:‬‬

                                              ‫«مــا در حوزه دفاع مقــدس مدیون ایثار و از خودگذشــتگی‬     ‫کلام از نگاه تو شکل میبندد‬

                                              ‫جامعــه پزشــکی بودیــم ولــی در احیــا و نشــان دادن این‬  ‫خوشا نظربازیا که تو آغاز میکنی‪...‬‬
‫بعــد بــرای اولین نفــر‪ ،‬از دکتر حبیبــی‪ ،‬معــاون فرهنگی و ایثارگریها کوتاهی کردهایم و پزشکی که هویت و شخصیت ‪41‬‬
   38   39   40   41   42   43   44   45   46   47   48