Page 42 - Untitled
P. 42

‫نشریه فرهنگی ترویجی بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت‬

                                                                                                                           ‫‪40‬‬

‫و همه منتظر چند تن از مهمانان و آقای وزیر بهداشت بودند‪.‬‬      ‫پانزده دقیقهای به شــروع مراسم ســنگر حیات در ساعت ‪2‬‬
‫برایــم تقارن این مراســم با زمان مســئولیت آقای ظفرقندی‬     ‫بعــد از ظهر مانده بود‪ ،‬که وارد ســالن امام جــواد (ع) وزارت‬
‫در این پســت‪ ،‬بسیار جالب و کنجکاوی برانگیز بود‪ .‬من اسم‬       ‫بهداشــت شــدم‪ .‬چهارشــنبه‪ ،‬چهارم مهرماه بود و ایثارگران‬
‫آقای پزشکیان و دکتر ظفرقندی را در زمان عملیاتها بسیار‬        ‫جامعه پزشــکی در روزهای جنگ‪ ،‬از همه جای ایران دور هم‬
‫شــنیده و خواندهام‪ .‬آقای دکتر ظفرقندی اصل جنس برای‬           ‫جمع شده بودند تا به یادآوری آن روزها بپردازند‪ .‬اولین چیزی‬
‫این مراسم است؛ وزیر بهداشتی که خود در خط مقدم جبهه‬           ‫که نظرم را جلب کرد‪ ،‬راهرویی زیبا از آثار دفاع مقدس بود که‬
‫دست فرماندهای مثل حسین خرازی را جراحی کرده است‪.‬‬              ‫در راهروی ورودی ســالن امام جواد کار شده بود و همچنین‬
‫آقای پزشکیان هم همینطور است و نام او را نیز در کنار لشکر‬     ‫پوستر کار شــده از شــهدای بهداری رزمی و پوستر طراحی‬
‫‪ 31‬عاشورا و شهید باکری بارها شنیده بودم‪ .‬گویی سرنوشت‬         ‫شــده از خود مراســم هم خبر از برنامهای فکر شــده و دقیق‬
‫بار دیگــر این مردان میــدان را دور هم جمع کــرده بود تا به‬  ‫میداد‪ .‬پوستر مراسم‪ ،‬یک طاقچه از وسایل کمکهای اولیه‬
‫یادآوری گوشــهای از خاطــرات آن دوران بپردازند و بودن در‬     ‫را که به روی دیوار یک ســنگر نصب شــده بود‪ ،‬نشان میداد‬
                                                             ‫و به نوعی نقش جامعه پزشــکی در حفظ زندگی انســانها در‬
                     ‫این جلسه برایم فرصتی مغتنم بود‪.‬‬         ‫جنگ را یادآور میشــد‪ .‬دو ســهپایه نیز بر روی سن بودند که‬
‫قرار است از دو اثر نیز رونمایی بشود‪ ،‬که هر دو دربارهی نقش‬
‫همین جامعهی پزشکی در دوران دفاع مقدس هستند‪ .‬اولی‬                                   ‫رویشان را با پارچه پوشانده بودند‪.‬‬
‫مجموعهای ‪ 4‬جلدی‪ ،‬به نام "به ســوی قاف" که به کوشــش‬          ‫در سالن تعدادی به طور پراکنده نشسته بودند و هنوز مراسم‬
‫حمیده طاهری گردآوری شده و خود را با پلتفرمهای دنیای‬          ‫به صورت رســمی شروع نشده بود‪ .‬عدهای روی سن در حال‬
‫جدید نیز به روز کرده اســت؛ یعنی در این مجموعه ما هم با‬      ‫گذاشتن آخرین وســایل بر سر جای خود بودند و مجری هم‬
‫اثر مکتوب روبرو هستیم همه با اثر ویدیویی و هم با پادکست‬      ‫که چند باری او را در شــبکه ســلامت و مستند تلوزیون دیده‬
‫صوتی که باز هم به نظرم کاری بســیار جالب اســت که بشود‬       ‫بــودم ولی نامش را نمیدانم‪ ،‬کاغذ به دســت با مدیر اجرایی‬
‫در قالبهــای جدید و به روز با مخاطــب ارتباط برقرار کرد‪ .‬و‬   ‫مراسم در حال گفتگو بود‪ .‬به نظر همه چیز مرتب و منظم بود‬
   37   38   39   40   41   42   43   44   45   46   47