Page 39 - Untitled
P. 39
دردارخوینمستقرهستند،دیگرنیروهاوامکاناترامستقیم ًا میکرد .یک سری امکانات رفاهی و داروهای عمدهتر پرسنل،
به دارخوین میفرستادند. از ســتاد امداد و درما ِن بندرعباس به صورت هفتگی ارســال
میشد و بخشی را هم از ماهشهر و جاهای نزدیکتر مثل مرکز
برای عملیات فرمانده کل قوا ،آقای دکترابوترابی با گروهش از بهداشت و درمان شادگان تأمین میکردیم .به طورکلی با توجه
نجفآباد آمده بودند .من آن موقع درخط مجروح شــده بودم. به پشتیبانی از ستاد امداد درمان هرمزگان ،کمبودی احساس
پس از بازگشتم ،اسامی را که دیدم ،برای عملیات بعدی دوباره
ایشان را دعوت کردم .واقع ًا با گروهش خالصانه کار میکرد .در نمیکردیم.
هر عملیات ،پایهی اول کار بود .بعد ازتشکیل تیپ نجف ،آقای
دکتــر ابوترابی به آنجا رفت و به تأســیس بهداری نجف کمک اصفهان در دارخوین
اصفهان از نیمههای ســال ،59وارد همکاری با ما شد .ستاد
کرد. امــداد و درمانــی که در هــلال احمر به مدیریت حاج حســن
شــادی تشکیل شده بود ،نیروهایش را به اهواز اعزام میکرد،
مرکز اسناد مؤسسه بهداری رزمی دفاع مقدس که از اهواز به محورهای شوش ،اندیمشک و دزفول و سوسنگرد
میرفتند .وقتی مطلع شدند که تعدادی از نیروهای اصفهان
شماره پیاپی /12سال /7شماره /1تابستان 1403
37