بخشی از کتاب صبح شام روایتی از بحر...
رفتم. رختخواب من هم مشخص بود. همه ی پرسنل جای آن را می دانستن...
کتاب خاطرات سبز پست امداد – محمدرضا عظیمی امیری<...
"توجه! توجه! علامتی که هم اکنون میشنوید اعلام خطر ...
احمدرضا شیریان پاپی بسان یک جراح در خط مقدم
همانطور که قرآن می فرماید بعد از هر سختی، آسانی است
در اورژانس مشغول کار بودیم که دیدیم دو رزمنده آمدهاند. ...
چهره مردانه جنوبی و محاسن پری داشت. به نظر میآمد حدودسی و پنج...
« همان روزهاي اول اتاقي تقربيا بيست متري به ما ...
پزشک برای معاینه آمد و دستور مراقبتهای ویژه داد . اسمش "...
شب قبل از اعزام ، خانم دکتر کیهانی زنگ زد و گفت " تو غرب...
هنوز یکساعتی نگذشته بود که پرستار صدایم زد. فشار مجروح چند در...